چهل و دوم: نماز شب در حرم با شمع

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

زماني که ما در مدرسه فيضيه با بقيه رفقا درس مي خوانديم روزگار ما خيلي به سختي مي گذشت. يک سال که شب نيمه شعبان مصادف با ايام زمستان بود و هوا به حدي سرد بود که آب در چند ثانيه يخ مي زد، در مجلس جشني که به مناسبت ميلاد حضرت مهدي - عجل اللّه تعالي فرجه الشريف - تشکيل شده بود شرکت کردم و وقتي به مدرسه برگشتم، درب مدرسه و حرم بسته بود و هوا خيلي سرد و از طرفي ما هم مقيد به خواندن نماز شب بوديم، لذا جلوي درب حرم آمدم و شروع به نماز خواندن کردم. نماز که تمام شد يک مرد ترک زبان جلو آمد و پرسيد: حرم کي باز مي شود؟ گفتم يکي دو ساعت ديگر. گفت: دوستان من منتظر من هستند که بايد بروم، شما لطف بفرماييد اين شمع ها را بگيريد و هر شب جاهايي از حرم که تاريک است، از طرف من روشن کنيد.

من شمع ها را گرفتم، بعد آن شخص مقداري پول به من داد و رفت که وقتي من توجه کردم ديدم 500 تومان که در آن زمان مبلغ قابل توجهي بود به من داده است که با آن 500 تومان خيلي از مشکلات ما حل شد. اين نمونه اي از خير دنيا و آخرت نماز شب است.