زينب (سلام الله علیها) قهرمان صبر

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

اى زمين مى‏دانم با كسى از مصائب روزگار شكوه نكرده‏اى و به مشيت‏حق راضى بوده‏اى و بر سختى‏ها و مصيبت ‏ها دندان به جگر گرفته ‏اى، مى‏دانم به كسى نگفته ‏اى وقتى مردان و زنان باايمان در درونت آسايش مى‏گرفتند چنان مى‏گريستى كه فرشتگان مقرب سنگ صبور تو مى‏شدند و شكيبايى‏ات مى‏دادند، مى‏دانم به فرمان خداوند، آن هستى بخش يگانه، هر داغى را به جان خريدى و شكوه‏اى نكردى و همه دشوارى‏ها را ناچيز انگاشتى اما مى‏دانم بر مرگ خاندان نبوت (ع) چنان بى ‏طاقت‏ شدى كه اگر حول و قوه الهى نبود از هم مى‏پاشيدى . يادت هست زمانى كه خاتم انبيا را در درونت جاى مى‏دادند چنان فرياد مى‏كردى كه پرندگان آسمان بر احوالت گريستند.


يادت هست زمانى كه مولا (ع) مى‏خواست در آن دل شب فاطمه ‏اش را در تو آرامش دهد ناليدى و التماس كردى كه توان ندارى اين همه بار امانت را بپذيرى اما خواست‏ خداوند اين بود و به ناچار زبان به كام گرفتى . يادت هست زمانى كه مى‏ خواستند فرق شكافته اولين امام عالم على (ع) را به خاك تو بپوشانند چنان متحير و مضطرب گرديدى كه نزديك بود با ستارگان ديگر برخورد كنى وبراى هميشه نابود شوى . به ياد دارى زمانى را كه مردان بنى‏ هاشم، محزون و غمگين، آماده مى‏شدند امام مجتبى را در دست‏هاى تو بگذارند، تو چنان آشفته و پريشان خاطر شدى كه لرزيدى كه اگر كوه‏ها به فرمان خداوند به يارى‏ات نمى‏ شتافتند همزان و و همقدم نيستى مى‏شد .
ولى مى‏خواهم بگويم دردناك‏ترين و غم ‏انگيزترين حادثه‏ اى كه تو ديدى حماسه عاشورا بود، حماسه ‏اى كه بهترين و پاك‏ترين بندگان خدا براى صيقل دادن آينه دين از زنگار بدعت‏ ها و به اهتزار درآوردن پرچم اسلام ناب محمدى با پست‏ترين انسان‏ها جنگيدند و شهادت را بر ذلت ترجيح دادند . تو يك يك آنان را بوسيدى و چون گنجينه‏ اى نهان كردى . تو همه اين سختى‏ها و نامرادى‏ها را به دوش كشيدى اما اگر تاب بياورى و صبور باشى بايد يادآور شوم براى تو تلخ‏تر از شهادت حسين احوال زينب بود، چون مى‏ديدى اين خواهر داغديده را با دشنام ها و هتك حرمت‏ ها آزرده و رنجور مى‏سازند و زخم دلش را نمك مى‏پاشند . تو مى‏ديدى آن عزيز در برابر شلاق آن نامردان عالم ايستادگى مى‏كرد تا مبادا يتيمان برادر درد بى‏پدرى را احساس كنند . تو چنان خشمگين شدى كه اگر فرمان الهى نبود همه آن گرگ صفتان را مى‏ بلعيدى . در آخر مى‏خواهم براى اين كه در غمت ‏شريك باشم و آرام بگيرى زندگى زينب (س) را چكيده‏ وار در گوشت زمزمه كنم
ولادت
حضرت زينب (س) در خانواده‏اى به دنيا آمد كه به طهارت و پاكى شهرت داشت، در خانواده ‏اى ديده به جهان بردوخت كه آيه «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» (1) بر عصمتش صحه مى‏گذارد، خانواده‏اى كه ملائكه غبار در و ديوارش را به تبرك بر ديدگان مى‏مالند و به آن مباهات مى‏كنند . گفتنى است كه مورخان، زمان دقيق اين تولد را على‏رغم اهميتى كه دارد ضبط نكرده‏اند و آراء و اقوال چنان متشتت و گونه‏ گون است كه جز با قراين و حوادث تاريخى نمى‏توان آن را حدس زد، با اين حال، عالمانى چون علامه مجلسى اين ولادت را در سال پنجم هجرى دانسته‏ اند . (2)
اما اين كه چرا او را زينب ناميدند بايد گفت هنگامى كه عقيله بنى‏هاشم متولد شد . پيامبر در سفر بود، از اين رو مادرش فاطمه (س) از على (ع) خواست نامى براى اين نوزاد معين كند . اما على (ع) امتناع نمود و اين امر را به بازگشت پيامبر واگذار كرد . وقتى پيامبر از سفر برگشت ضمن ابراز خشنودى و خرسندى فرمود: «فرزندان فاطمه فرزندان منند ولى خداوند درباره آن تصميم مى‏گيرد» . (3) بعد جبرائيل نازل شد، ضمن ابلاغ سلام خداوند گفت‏ بارى تعالى مى‏فرمايد: «نام اين دختر را زينب بگذار كه اين نام را در لوح محفوظ نوشته ‏ام‏» (4) آن گاه رسول خدا زينب را گرفت و بوسيد و فرمود: «توصيه مى‏كنم همه اين دختر را احترام كنند كه او مانند خديجه است‏» . (5) يعنى حضرت زينب بسان خديجه كبرى در راه اعتلا و سرافرازى اسلام همه مصائب و بلايا را تحمل خواهد كرد و با صبر و استقامت و ايثار موجب رشد و تعالى اين دين مقدس خواهد شد .
زينب در مكتب پيامبر(ص)
زينب (س) شش ساله بود كه پيامبر وفات يافت . طبعا پيامبر در اين مدت كوتاه نمى‏توانست همه معارف و حقايق الهى را به او بياموزد با اين وجود اين، از هر فرصتى براى تعليم و پرورش او بهره مى‏جست و نكته ‏ها به او مى‏آموخت . پيامبر علاوه بر آشنا كردن او با مباحث اعتقادى و خداشناسى و عبادت و تقوا به او تعليم مى‏داد كه چگونه بايد در برابر مصيبت‏ها و بلاها ايستادگى كند و اگر فرصتى دست مى‏داد او را از حوادث ناگوارى كه براى او اتفاق مى‏افتاد آگاه مى‏كرد; براى مثال، وقتى كه زينب با زبان شيرين كودكانه خوابى را كه ديده بود براى پيامبر تعريف كرد آن را به گونه‏اى تعبير نمود كه جلوه‏ اى از آينده مصيبت‏ بار او مى‏باشد، اين رؤيا را در تاريخ چنين مى‏خوانيم:
«اى رسول خدا ديشب در خواب ديدم كه باد سختى وزيد كه بر اثر آن دنيا در ظلمت فرو رفت و من از شدت باد به اين سو و آن سو افتادم، تا اين كه به درخت‏بزرگى پناه بردم، ولى باد آن را ريشه كن كرد و من به زمين افتادم . دوباره به شاخه ديگرى از آن درخت پناه بردم كه آن هم دوام نياورد . براى سومين مرتبه به شاخه ديگرى روى آوردم، آن شاخه نيز از شدت باد درهم شكست . در آن هنگام به دو شاخه به هم پيوسته ديگر پناه بردم كه ناگاه آن دو شاخه نيز شكست و من از خواب بيدار شدم‏» .
پيامبر با شنيدن خواب زينب بسيار گريست و فرمود: درختى كه اولين بار به آن پناه بردى جد تو است كه به زودى از دنيا مى‏رود و دو شاخه بعد پدر و مادر تو هستند كه آن ها هم از دنيا مى‏روند و آن دو شاخه به هم پيوسته دو برادرت حسن و حسين هستند كه در مصيبت آنان دنيا تاريك مى‏گردد .» (6)
زينب (س) در مكتب مادر
حضرت زهرا (س) مدتى پس از رحلت‏حضرت رسول (ص) از دنيا رفت . بانوى بزرگ اسلام، هرچند نتوانست دختر شش ساله‏اش را به همه نكته‏ها و دقايق دينى آشنا سازد، اما درس‏هايى به او ياد داد كه در آينده رهنمون او در بسيارى از وقايع و حوادث شد، به او آموخت در هيچ حالى نبايد خدا را از ياد برد و اگر ضرورت اقتضا كرد براى حفظ دين از تندباد بدعت‏ها و تحريف ها بايد امر به معروف و نهى از منكر را پيشه سازد و با زبانى فصيح و غرا گمراهان را به اصل دين فراخواند و دشمنان حق و حقيقت را رسوا نمايد و اگر بايست همه نامرادى‏ها و دشوارى‏هاى روزگار را به دوش كشد . با رفتارش به او تفهيم كرد كه بايد به همسرش احترام بگذارد و فرزندانش را با خدا و آيين اسلام الفت دهد و اسباب آسايش خانواده را فراهم آورد .
زينب در مكتب على (ع) و امام حسن (ع)
زينب در جوار على (ع) و امام حسن (ع) بهره‏هاى معنوى فكرى بسيار يافت و آن چه را از مادر و جدش فرا گرفته بود فراتر و گسترده‏تر از اين دو بزرگوار به ويژه على (ع) آموخت . حال براى اين كه به تاثير اين آموزش‏ها و تعليم در شكل‏گيرى خصيت‏حضرت زينب پى ببريم به چند مورد از فضائل و خصائل ايشان اشاره مى‏كنيم:
1 - علم و آگاهى: زينب (س) در خانه‏اى رشد و تربيت‏يافت كه اهل آن همگى از علم و دانش الهى بهره داشتند و به ذره ذره هستى آگاه بودند . مسلما پرورش يافتن در چنين خانواده‏ اى - كه همگى اولوالعلم و راسخان در علمند - ابواب دانش را به رويش گشوده و او را جرعه نوش چشمه علم خدايى كرده است . او از لحاظ علمى به درجه‏اى رسيد كه امام زين العابدين عليه‏السلام درباره‏اش مى‏فرمايد: «انت‏ بحمدالله عالمة بلا معلمه فهمة غير مفهمه; (7) عمه جان تو بحمدالله زن دانشمندى هستى كه رنج معلم و مدرسه را نچشيده‏اى و فهميده‏اى مى‏باشى كه به تو علم و درايت نياموختند .»
2 - صبر و پايدارى: زينب (س) در پرتو عنايت و توجه آل‏عبا بر دشوارى‏ها و سختى‏ها صبر كرد، رنج‏ها و مصيبت‏هايى را تحمل نمود كه «اگر بر كوه‏هاى استوار و راسخ نازل مى‏شد از هم فرو مى‏پاشيد» . (8)
صبر زينب از نوع صبرى نبود كه هر فرد زبون و ناتوانى به آن تن مى‏دهد بلكه صبرى خداپسندانه و هدفدار و انديشيده بود . وى مى‏دانست اين نوع صبر با ايمان رابطه تنگاتنگ دارد و مؤمنى كه صابر نباشد پيوسته ايمان و تقوايش متزلزل خواهد بود و انسان تا صبور نباشد نمى‏تواند در بندگى خدا، ايستادگى كند و در برابر شيطان و هواهاى نفسانى و گريز از گناه و استوارى در برابر تنگى‏ها ثابت قدم باشد . او از پدرش على (ع) اين سخن را شنيده بود كه: «انسان حقيقت ايمان را درك نمى‏كند مگر اين كه سه ويژگى در او باشد: آگاهى به دين، صبر بر دشوارى‏ها و تدبيرى نيكو در امور زندگى .» (9)
3 - ايثار: خاندان صديقه صغرا (س) همگى به از خود گذشتگى و مقدم داشتن ديگران بر خود زبانزد عام و خاص بودند، پدرش على (ع) براى حفظ جان پيامبر بى‏هيچ ترس و واهمه‏اى بر بستر پيامبر مى‏خوابيد و زندگى پيامبر را بر زندگى خويش ترجيح مى‏داد، مادرش فاطمه زهرا (س) بى‏هيچ تشويش و اضطرابى گردن بندش را در اه خدا هديه مى‏كرد و افطار سه روزه‏شان را به درماندگان و نيازمندان مى‏بخشيد .
آرى، او در چنين خانه‏اى بزرگ شده بود كه هر آن چه داشت‏بر طبق اخلاص گذاشت و به پيشگاه الهى تقديم نمود . از آسايش و رفاه چشم پوشيد و فرزندانش را در راه خدا فدا كرد و همه سختى‏ها و اسيرى‏ها و هتك حرمت‏ها را به جان خريد .
4 - عبادت: حقيقت‏بندگى و عبادت خداوند كه در رشد و كمال آدمى تاثير بسزايى دارد آن است كه با همه وجود به خدا نظر كنيم و جز به او نينديشيم و جز فرمان او را مطيع نباشيم و جز براى او به كارى نپردازيم . حضرت زينب كه به اين امر آگاهى كامل داشت، و فلسفه خلقت را در عبادت مى‏ديد حتى در شديدترين لحظه‏ هاى زندگى عبادت و ستايش خداوند را از ياد نمى‏برد . فاطمه دختر امام حسين (ع) در اين باره مى‏گويد: «عمه ‏ام زينب در شب عاشورا همواره در محراب عبادتش ايستاده بود و با خداى خويش مناجات مى‏كرد» (10) يا امام سجاد مى‏فرمايد: «اين مخدره حتى در شب يازدهم عاشورا نماز شبش ترك نشد و نشسته نماز خواند» . (11)
زينب (س) در عبادت و طاعت‏خداوند به مقامى دست‏يافته و به آن درجه از شناخت و معرفت‏حق رسيده بود كه امام حسين (ع) در روز عاشورا به هنگام وداع اين گونه او را خطاب كرد:
«يااختاه لاتنسينى في نافلة الليل; (12) خواهرم در نماز شب مرا فراموش مكن .»
5 - فصاحت و بلاغت: شايد بارزترين ويژگى زينب (س) كه دوست و دشمن او را به آن مى‏ستايند درست‏گويى و شيوا سخنى است . زيبا سخن گفتن و روانى عبارت‏ها و الفاظ چنان در زينب (س) ملكه شده بود كه در سخت‏ترين و بحرانى‏ترين لحظه با موازين ادبى سخن مى‏گفت . نيشابورى در اين باره مى‏گويد: «زينب در فصاحت و بلاغت در پارسايى و عبادت مانند پدرش على (ع) و همانند مادرش زهرا بود .» (13)
همچنين علامه مامقانى با استناد به خطبه ‏هاى زينب (س) مى‏نويسد: «او در فصاحت و بلاغت چنان بود كه گويى زبان على در كام داشت .» (14)
زينب در مجلس ابن زياد سخنانى ايراد كرد كه نه فقط اندوه و تاثر شديد حضرت را بيان مى‏كند بلكه پايه و مقام سخن آن بزرگوار را نشان مى‏دهد، مثلا در همين چند عبارتى كه نقل خواهد شد گذشته از استوارى و جزالت كلام، سجع و جناس اشتقاق و استعاره مكنيه به چشم مى‏آيد:
«لقد قتلت كهلى و ابرت اهلى و قطعت فرعى واجتثثت اصلى فان يشفيك هذا فقد اشفيت; (15) سرور مرا كشتى و خاندان مرا برانداختى و شاخه و ريشه مرا كندى . اگر شفاى تو در اين است پس شفا يافتى .»
رسالت‏حضرت زينب (س)
نوشتن درباره رسالت‏حضرت زينب كارى بس مشكل و طاقت فرساست، اما بر حسب ضرورت و تكميل بحث، اشاره‏اى كوتاه و مختصر به آن مى‏كنيم: چون زينب تربيت‏شده خاندان وحى و امامت‏بود و به حقيقت دين آشنايى كامل داشت، وقتى دين را در دست عده‏اى ستم‏گر ديد و مردم زمانه را از ظلم و جور حكام خود غافل يافت‏به صرافت دريافت اگر مردم را به گونه‏اى از بدعت‏ها و ظلم و ستم‏ها و ناحق بودن حاكمان زمانه آگاه نسازند از دين چيزى جز ظاهر آن باقى نمى‏ماند، از اين رو با امام حسين (ع) همراه شد به اميد آن كه نادرستى‏ ها و ناشايستگى ‏ها را از دين بزدايند . البته تا زمانى كه امام حسين (ع) در قيد حيات بودند ايشان در همه امور از امام (ع) اطاعت مى‏كرد، اما وقتى متوجه شد از مردان بنى ‏هاشم كسى جز امام زين العابدين (ع) باقى نمانده و او هم چنان رنجور است كه تا مدت‏ها توان ندارد به وظايف امامت‏خويش قيام كند تصميم گرفت در كنار امام سجاد (ع) به رسالتى كه براى خويش احساس مى‏كرد عمل نمايد . زينب (س) موارد زير را از وظايف اصلى رسالت ‏خويش مى‏دانست:
1 . سعى داشت در هر فرصتى با خطبه و سخنرانى عمال و حكومتيان را رسوا سازد و مردم را از جنايتى كه آنان مرتكب شده بودند آگاه نمايد، تا با مفتضح ساختن دستگاه حكومتى خون عزيزانش هدر نرود و انقلاب كربلا بى‏ثمر نماند، انقلابى كه ثمره‏اش معيارى براى تميز حق از ناحق بود .
2 . آرامش دادن به زنان و كودكان داغديده تا مبادا با ناله و شيون دشمن كام گردند و دشمن از حال رقت‏بار آنان شاد شود .
3 . سومين وظيفه‏ اى كه زينب (س) خويش را به آن ملزم مى‏ديد مراقبت از امام سجاد (ع) بود، به همين علت‏خود را در جلو شمشيرهايى مى‏ انداخت كه قصد داشتند امام را به شهادت برسانند .
وفات زينب (س)
محققان درباره تاريخ وفات حضرت زينب و محل دفن آن بزرگوار به يك راى و نظر نيستند، اما بيشترينه آنان بر اين عقيده تاكيد دارند كه زينب (س) بعد از واقعه عاشورا يك سال و نيم بيشتر زنده نبود (16) و قبر آن حضرت در شام است . (17)
_______________________________________________________________
1) احزاب (33) آيه‏33 .
2) نقدى، زينب الكبرى ، على قائمى، زندگانى حضرت زينب، ص‏23، (نتشارات اميرى، چاپ دوم) .
3) ذبيح الله محلاتى، رياحين الشريعه، ج‏3، ص‏38 (دارالكتب الاسلاميه)
4) همان، ص‏38 .
5) همان، ص‏38 .
6) همان، ص‏50 .
7) ابومنصور احمد بن على بن ابى طالب طبرسى، احتجاج، ج‏2، ص‏31 (منشورات النعمان، نجف اشرف، 1386 قمرى) .
8) حسن الهى (بوته كار)، زينب كبرى، ص‏111 .
9) بحارالانوار، ج‏66، ص‏405، باب جوامع المكارم و آفاتها (مؤسسة الوفاء، بيروت، چاپ دوم) .
10) رياحين الشريعه، ج‏3، ص‏62 .
11) حسن الهى (بوته كار)، زينب كبرى، ص‏90 .
12) رياحين الشريعه، ج‏3، ص‏62 .
13) على قائمى، زندگانى حضرت زينب، ص‏138 .
14) تاريخ طبرى، ج‏3، ص‏337 (دارالكتب العلميه، چاپ دوم، بيروت) .
15) علامه مامقانى، تنقيح المقال، ج‏3، ص‏79 (فصل‏النساء) .
16) على قائمى زندگانى حضرت زينب، ص‏385 (انتشارات اميرى، چاپ دوم) .
17) حسن الهى (بوته كار)، زينب كبرى، ص‏270 (مؤسسه فرهنگى آفرينه، چاپ اول، 1375) .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page