خطبه خواندن خطيب شامى در مسجد جامع و ذم شاه اولياء (سلام الله عليه) و به منبر رفتن حضرت سجاد (عليه السلام) و مفتضح نمودن آن حضرت رجس نجس يعنى يزيد پليد را

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

 از جمله مصائب اهل بيت سلام الله عليهم در شهر شام تار اين بود كه در اين شهر به حكم يزيد ناپاك خطيب شامى  در مسجد جامع به منبر رفت و در حضور حجت خدا و ازدحام مردم مدح آباء و اجداد يزيد پليد و مذمت از شاه اولياء نمود.
حكايت منبر رفتن خطيب و خطبه مشتمل بر مذمت شاه اولياء را ارباب مقاتل و مورخين در كتب خود به اجمال و تفصيل نقل كرده‏اند و در اينكه اين قضيه اتفاق افتاده و چنين خطبه‏اى خوانده شده اختلافى نيست منتهى بعضى معتقدند خطبه در مجلس شوم يزيد و در بارگاه آن پليد خوانده شده چنانچه مرحوم سيد در لهوف و برخى ديگر اين طور فرموده‏اند و بعضى مى ‏گويند در مسجد جامع دمشق و در مقابل ازدحام مردم صورت گرفته، ما قبلا به خواندن خطبه در مجلس يزيد اشاره كرده و آنرا نقل نموديم و اينك خطبه‏اى كه آن شامى  شوم در مسجد جامع دمشق ايراد كرده است را در اينجا مى ‏آوريم.
مرحوم شيخ طبرسى در احتجاج و ابو مخنف در مقتل و ابن شهر آشوب در مناقب اين خطبه را نقل كرده‏اند و مرحوم علامه مجلسى در بحار اين واقعه را از مناقب نقل كرده و مبسوطتر از ديگران به شرح آن پرداخته است و بيان آن چنين مى ‏باشد:
يزيد امر كرد جار زدند و مردم را خبردار كردند در مسجد جامع خطيبى اشدق و زبان‏آور را گفت تا به منبر رود و خطبه كه مشتمل بر ذم شاه اولياء باشد بخواند فصعد الخطيب المنبر خطيب از سعادت بى نصيب از جاى برخاست اول حمد و ثناى الهى نمود ثم اكثر الوقيعة فى على و الحسين (عليه السلام) پس در حق شاه اولياء و سيدالشهداء زبان وقيعت آخت و لسان قباحت پرداخت و در تعريف معاويه و توصيف يزيد فصلى چند ذكر كرد صفات جميله از براى ايشان ثابت كرد و اولويت يزيد و معاويه را بر خلافت و سلطنت نقل كرد امام زين العابدين (عليه السلام) بى طاقت شده فرمود ويلك ايها الخاطب اشتريت مرضات المخلوق بسخط الخالق واى بر تو اى خطيب رضاى مخلوق را به سخط خالق خريدى چه بد خطيبى بودى.
شعر

پيروى نفس و هواى مى ‏كنى     راه حق اين نيست خطا مى ‏كنى
در حق اخيار نگوئى سخن        مدحت اشرار چرا مى ‏كنى
 آل عبا از همه فاضل ترند      ذم چنين قوم چرا مى ‏كنى

پس آن حضرت از جاى برخاست و در نزد سجاده يزيد ملعون بنشست و فرمود اى يزيد ايذن لى حتى اصعد هذه الاعواد اذن بده تا بر اين منبر بروم و خطبه‏اى كه رضاى خدا و رسول در آن باشد بخوانم و كلماتى كه مستمعان از او مأجور و مثاب شوند باز گويم يزيد پليد گفت رفتن تو به منبر حاجت نيست اركان و امراء شام گفتند يا اميرالمومنين چه شود كه اذن دهى اين جوان هاشمى  نسب حجازى زبان منبر رود شايد سخنى از او بشنويم و الفاظ و عبارات او را بسنجيم تا فصاحت و بلاغت حجاز با شام تا چه مرتبه است يزيد عليه العنه گفت اى شاميان اين طايفه افصح قبايلند بخدا منبر نمى ‏رود و به زير نمى ‏آيد الا آنكه مرا و تمام آل ابو سفيان را مفتضح و رسوا مى ‏سازد و بنى اميه را ناسزا مى ‏گويد فانه من اهل بيت زقوا العلم زقاقا اركان دولت گفتند اى امير اصلحك الله اين جوان خردسال كجا تواند در همچو مجلسى كه مشحون به صنوف خلايق است سخن گويد هوس ما آنست كه از جد خود پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) حديثى نقل كند كه در آن ما را موعظه و تسكين باشد يزيد نتوانست التماس بزرگان را رد كند ناچار اجازت داد پس امام چهارم (عليه السلام) مانند روح پاك از روى زمين برخاست و قامت طوبى مثال را به سمت منبر روانه ساخت.

مكبر گر ببيند قد و قامت           به قد قامت بماند تا قيامت

پا به پله اول و دويم منبر نهاد و چون لمعه نورى بر عرشه قرار گرفت مردم از دور و نزديك آمدند ببينند كه اين شخص غريب كيست كه با روى انور بر منبر رفته به به.

اندر فراز منبر هر كس بديد گفتا           به به طلوع كرده بر منبر آفتابى

پس درج درر و گنج گوهر گشود فحمدالله و اثنى عليه حمد الهى و نعت جدش حضرت رسالت پناهى بيان فرمود حمدى كه تا آنروز احدى چنين حمدى نشنيده بود.

حمدى كه به دل خلعت جان پوشاند    شكر كه بجان جام طرف نوشاند
 حمدى كه ره وصال جانان داند      تا كام دل مراد جان بستاند

ثم خطب خطبة بكى منها العيون و اوجل منها القلوب پس خطبه‏اى خواند كه همه چشم‏ها را گريان و دلها را لرزان نمود و بعد فرمود اعطينا ستا و فضلنا بسبع خدا بما شش چيز عطا كرد و هفت چيز فضيلت داد اما آن شش چيز كه عطا فرموده علم و حلم و سماحة و فصاحت و شجاعت و محبت در قلوب اهل ايمانست يعنى هر كه مومنست البته ما را دوست مى ‏دارد و آن هفت چيزى كه فضيلت داده آنست نبى مختار از ماست صديق حيدر كرار از ماست و جعفر طيار از ماست و حمزه اسدالله و اسدالرسول از ماست حسن (عليه السلام) و حسين (عليه السلام) از ماست اى مردم هر كه مرا مى ‏شناسد كه مى ‏شناسد و هر كه مرا نمى ‏شناسد من او را آگاه نمايم به حسب و نسب خود شمر كه پدرم را كشته مرا مى ‏شناسد كه نيزه به گلو و پهلوى پدرم زده يزيد هم مرا مى ‏شناسد كه امر به قتل پدرم كرده ليكن شما مردم مرا نمى ‏شناسيد و نيز ما را خارجى مى ‏دانيد چنين نيست بشنويد تا بگويم و حسب خود را انا ابن مكة و منى انا ابن زمزم و الصفا انا ابن من حمل الركن باطراف الرداء انا ابن خير من انتعل و احتفى انا ابن خير من طاف و سعى انا ابن خير من حج و لبى انا ابن من حمل على البراق فى الهواء انا ابن من اسرى به من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى انا ابن من بلغ به جبرئيل الى سدرة المنتهى انا ابن من دنى فتدلى فكان قاب قوسين او ادنى انا بن من صلى بملئكة السماء انا ابن من اوحى اليه الجليل ما اوحى مردم همه معجب شدند كه اين همه صفات و خصايص پيغمبر آخرالزمانست كه مى ‏گويد و خود را نسبت باو مى ‏دهد و يزيد شهرت داده كه اينها خارجى هستند مردم صحن مسجد را خبر كردند همه از دور و نزديك آمدند همينكه آن حضرت فرمود انابن محمد المصطفى (صلى الله عليه و آله و سلم) دانستند كه او فرزند رسول مختار است بناى گريه گذاشتند فرمود نام پدر ديگر مرا بشنويد انا ابن من ضرب خراطيم الخلق حتى قالوا لا اله الا الله انا ابن من ضرب بين يدى رسول الله بسيفين و طعن برمحين و هاجر الهجرتين و بايع البيعتين و قاتل ببدر و حنين ولم يكفر بالله طرفة عين انا ابن صالح المومنين و وارث النبيين و قامع الملحدين و يعسوب المسلمين و نور المجاهدين و زين العابدين و تاج البكائين و اصبر الصابرين و افضل القائيمن من آل يس رسول رب العالمين انا ابن المويد بجبرئيل المنصور بميكائيل، انابن المحامى  عن حرم المسلمين و قاتل المارقين و الناكثين و القاسطين و المجاهد اعدء الله و افخر من مشى من قريش اجمعين و اول من اجاب و استجاب لله و لرسوله من المومنين و اول السابقين و لسان حكمة العابدين و ناصر دين الله و ولى امر الله و بتان حكمة الله و عيبة علمه سمح سخى بهلول زكى ابطحى رضى مقدام همام صابر صوام مهذب، قوام قاطع الاصلاب مفرق الأحزاب اربطهم عنانا و اثبتهم جنانا و امضاهم عزيمة و اشدهم شكيمة اسد باسل يطحنهم فى الحروب اذا ازدلفت الاسنة و قربت الاعنه طحن الرحاويذ روهم فيها ذر و الريح الهشيم ليث الحجاز كبش العراق مكى مدنى يفى عقبى بدرى احدى شجرى مهاجرى من العرب سيدها و من الوغى ليثها وارث المشعرين ابوالسبطين الحسن (عليه السلام) و الحسين (عليه السلام) ذاك جدى على بن ابيطالب (عليه السلام).
اى مردم اين يك جد ديگرم بود كه صفات و القاب و سمات او را گفتم اما جده‏ام انابن فاطمة الزهراء انا بن سيدة النساء دختر بهترين خلق خدا.

عصمتش سر به آسمان برده     سايه بر آفتاب گسترده
روز محشر پناه خلق جهان     دوستان را مقام امن و امان

فلم يزل يقول انا انا حتى ضج الناس بالبكاء و النحيب لا ينقطع معرفى خود مى ‏كرد و متصل اشگ مردم جارى و ضجه‏ها بگريه و ناله بلند بود.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page