آن حضرت در موارد متعددى براى اثبات حقانيت خود و اعتراض به غصب خلافت به اين حديث شريف استدلال فرموده ‏اند كه در اينجا به نحو اختصار چند مورد را نقل مى‏كنيم:
 الف - روز شورا:
 ابوالطفيل عامربن وائله گويد: روز شورا با على‏7 دمِ درِ خانه بودم، شنيدم كه به آنان گفت:
 شما را به خدا سوگند آيا در ميان شما كسى پيش از من به يگانگى، خدا را پرستش كرده؟
 گفتند خدا شاهد است كه نه!...
 شما را به خدا سوگند: آيا در ميان شما كسى هست كه پيامبر صلی الله علیه واله وسلم درباره‏ ى او گفته باشد: «من كنت مولاه فعلىٌّ مولاه. اللّهمّ و ال من والاه و عادمن عاداه...»
 گفتند: خدا گواه است كه نه! و...
 ب - در زمان حكومت عثمان:
 سليم تابعى نقل مى‏كند: در ايام حكومت عثمان در مسجد رسول ‏اللّه‏ صلی الله علیه واله وسلم ديدم گروهى درباره‏ ى علم و عفت گفتگو مى ‏كردند. على ‏بن ابى‏ طالب (ع) و اهل بيت او ساكت بوده، چيزى نمى‏ گفتند. مردمان به سوى على رو كرده گفتند: چرا سخنى نمى‏گويى؟ تا آن كه فرمود:... پيامبر صلی الله علیه واله وسلم در غديرخم مرا برپا نمود و خطبه ايراد كرد و... فرمود: «من كنت مولاه فعلىٌّ مولاه...»
ج - در اجتماع كوفه:
وقتى على‏7 شنيد كه سخن رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم در افضليت وى بر ديگران مورد اتهام است، در رحبه‏ى كوفه (جاى وسيع اجتماعات) به حديث غدير استشهاد كرد كه تفصيل آن را در الغدير مى ‏بينيم.(47)(48)
موارد ديگر هم عبارتند از:
د - احتجاج در جنگ جمل‏
ه - حديث سواران در كوفه‏
و - احتجاج در روز صفين‏
--------------------------------------------------
47) طالبين موارد بيشتر به الغدير / ج 1 / ص 159 به بعد مراجعه فرمايند.
48) خطبه غدير ترجمه آقاى حسينى‏

نوشتن دیدگاه