پيامبر از همان ابتدا اعلام رسالت و دعوت از مردم را با اعلام جانشينى و وصايت اميرمؤمنان عليه‏ السّلام همراه نموده و در طول بيست و سه سال بعد از بعثت از هر فرصتى براى بيان اين مسئله استفاده نمودند.
 از جمله  در اولين روز دعوت خود؛ پيامبر صلی الله علیه واله وسلم عده‏اى از بزرگان بنى هاشم را به منزل خود دعوت و سپس رسالت خود را به آنان ابلاغ فرمود، در همان مجلس پيامبر صلی الله علیه واله وسلم اعلام نمود كه جانشين من على عليه‏ السّلام است.
 از ديگر مواردى كه پيامبر (ص) اين آمادگى را ايجاد و تكليف امت خويش را روشن و وظيفه آنها را به ايشان ابلاغ فرمود و  سفارش به تمسك و پيروى از اهل بيت نمود عبارت است از:
 1- حديث ثقلين(63)،
 2- حديث سفينه(64)،
 3- حديث امان(65)
 4- حديث منزلت(66)
 5- حديث مدينة العلم(67)
 و...  
 همچنين در موارد بسيارى پيامبر صلی الله علیه واله وسلم براى مردم، يكايك جانشينان دوازده‏گانه خود را معرفى و از آنها نام مى‏برد كه يك موردآن به عنوان نمونه ذكر مى‏شود:
 « إن أوليائى و أوصيائى و حجج اللَّه على الخلق بعدي إثنا عشر، أوّلهم أخي و آخرهم ولدي.
 قيل: يا رسول اللَّه من أخوك؟
 قال: عليّ بن ابيطالب.
 قيل: فمن ولدك؟
 قال: المهديّ الّذي يملأها قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً وظلماً...»(68)(69)
 خلفاء و اوصياء من و حجت هاى خدا بر خلق بعد از من دوازده نفر خواهند بود، نخستين آنان برادرم مى‏باشد و آخرين آنان فرزندم.
 سؤال شد: يا رسول اللَّه برادر شما كيست؟
 فرمود: على بن ابيطالب.
 سؤال شد: فرزند شما كيست؟
 فرمود: مهدى، همان كسى كه دنيا را از عدل و داد پر نمايد، همچنان كه از جور ستم پرشده باشد .
 علاوه بر موارد ذكر شده خداوند با نزول آياتى از قرآن  شأن والاى اميرمؤمنان‏7  را توسط پيامبر صلی الله علیه واله وسلم براى مردم بيان كرده  است كه مى‏توان به آياتى از قبيل آيه ولايت(70)، آيه تطهير(71)  آيه اولى الامر(72) آيه مباهله(73) و آيات ديگرى كه در مقام و منزلت اميرمؤمنان عليه‏ السّلام وارد شده است اشاره نمود.
 --------------------------------------------------
63) انّى تارك فيكم الثقلين كتاب اللَّه و عترتى، لن تضلّوا ما استمسكتم بهما، و لن يفترقا حتى يردا على الحوض؟ قالوا: اللّهم نعم ...»؛ همانا من در ميان شما دو چيز گران ‏بها مى‏گذارم كتاب خدا و عترتم، اگر به آن دو تمسك كنيد هرگز گمراه نخواهيد شد، و آن دو از يك ديگر جدا نمى‏شوند تا بر من در كنار حوض [كوثر] وارد شوند»
64) مثل اهل بيتى كسفينة نوح من ركبها نجى و من تخلّف عنها هلك»؛ «مثل اهل بيتم همانند كشتى نوح است؛ كه هركس بر آن سوار شود نجات يافته و هركس از آن تخلّف كند هلاك شود».   
65) النجوم أمان لأهل الأرض من الغرق، وأهل بيتي أمان لاُمّتي من الاختلاف (في الدين)، فإذا خالفتها قبيلة من العرب (يعني في احكام اللَّه تعالى) اختلفوا فصاروا حزب ابليس.» ستارگان آسمان براى اهل زمين مايه پناه از غرق اند، واهل بيت من براى امتم مايه پناه و امان از اختلاف (در دين) باشند، پس هرگاه قبيله‏اى از عرب (در احكام الهى) با آن مخالفت كند به اختلاف درافتد، پس به حزب ابليس گرايش جسته باشد. «مستدرك حاكم» و تلخيص آن از ذهبى 3/149.
66) انت منّى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى»؛  اى على! تو نزد من همانند هارون نزد موسى هستى جز آنكه بعد از من پيامبرى نخواهد بود.»
67) انا مدينة العلم و علىّ بابها»؛ «من شهر علم و على دروازه آن است.»
68) فرائد السمطين» 2 /312 شماره 562.
«روضةالاحباب» عطاء للَّه بن فضل شيرازى معروف به جمال الدين محدث ، (عبقات بخش ثقلين 3/237 ).
«ينابيع الموده» قندوزى آغاز باب 78 ص 536.
69) جهت توضيح بيشتر و آگاهى بر ديگر احاديث مشابه به كتاب شناخت امام راه رهايى از مرگ جاهلى مراجعه شود.
70) إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَواةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَواةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»، سوره مائده، آيه 55.
71) إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»
72) يأَيُّها الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِى الْأَمْرِ مِنكُمْ»
73) فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَكُمْ وَنِساءَنا وَنِساءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ»

نوشتن دیدگاه