پاسخ: اوّلاً ما نيز از حق جويانِ اهل تسنّن اين پرسش را داريم كه با وجود اين همه براهين و دلايل بر امامت اميرالمؤمنان على چگونه است كه آنان در برابر اين حق تسليم نمى شوند؟ و چرا با خود حديث نفس نمى كنند كه راه حق را طى كرده و فرمان خداوند را گردن نهند؟!
ثانياً اين پرسش در مراحل پيش از امامت نيز جارى است كه چرا غيرمسلمانان با وجود اين همه دلايل حقانيت اسلام، آن را نپذيرفته اند؟ و نيز چرا منكران خدا با وجود روشن ترين براهين وجود آفريدگار جهان، هستى او را نپذيرفته، منكر شده اند؟
پاسخ تمامى اين ها اين كه:
بشر مى تواند دچار خودخواهى، تعصب و كوردلى شده، از ديدن حقايق سر باز زند و به تقليد از آبا و اجداد پرداخته، در راه هواى نفس گام بردارد. البته پذيرفتن حق هم چندان ساده نيست و التزام به لوازم حق و مقيدبودن به آن در سخن و عمل، بس دشوارتر مىنمايد؛ مخصوصاً اگر لازمه ى پذيرش حق دست برداشتن از بسيارى از تعلقات باشد.(182)
------------------------------
182) خطبه غدير ترجمه آقاى حسينى