۳ روزه بود که شهادتین را بر زبان جاری ساخت

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

علامه مجلسی در بحار الانوار به نقل از دایه امام جواد(ع) می‌نویسد: چون روز سوم ولادت فرا رسید، آن مولود نورانی دیده حقیقت‌بین خویش را به آسمان گشود و به سوی راست و چپ نظر کرد، سپس شهادتین را بر زبان جاری ساخت.

دهم رجب سال 195 هجری بود که با ولادت امام جواد(علیه السلام)، خانه پدر بزرگوارش امام علی بن موسی الرضا علیه‌السلام نورانی شد و امام رضا در حق فرزندش فرمود: این مولودى است که براى ‏شیعیان ما «در این زمان‏» با برکت ‏تر از او زاده نشده است.
حکیمه خاتون، دختر امام موسی کاظم(علیه السلام) و خواهر امام رضا(ع) درباره ولادت برادرزاده‌اش می‌گوید: پس از آن‌که نوزاد را در جامه‌های مطهر پیچیده بودیم و حضرت رضا(علیه السلام) او را از ما گرفت، در گهواره گذاشت و به من سپرد و فرمود: از این گهواره جدا مشو! چون روز سوم ولادت فرا رسید، امام جواد(ع) دیده حقیقت بین خویش را به آسمان گشود و به سوی راست و چپ نظر کرد و به زبان فصیح ندا داد: «أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ و أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللهِ»، چون این حالت غریب را از آن نور دیده مشاهده کردم، به خدمت حضرت رضا(ع) شرفیاب شدم و آنچه دیده و شنیده بودم را به خدمت حضرت عرض کردم، حضرت فرمود: «پس از این عجایب بسیار را بیش از آنچه مشاهده کردی، مشاهده خواهی کرد». (منتهی الامال ج2 ص572و573، المناقب ج4 ص394، بحار النوار ج48 ص316 و ج50 ص10، الانوار البهیه ص250، حلیة الابرار ج4 ص524، الثاقب فی المناقب ص504، مدینة المعاجز ج7 ص260)
عجیب نیست اگر کودکی در سن 9 سالگی به امامت برسد، در سه ‌روزگی هم زبان به حمد و ثنای الهی باز کند.
آن مولود با برکت حدود 16 سال رهبرى و امامت‏ شیعیان را عهده ‌دار شد و در این مدت معجزات و کرامات زیادی را از خویش به یادگار گذاشت. به عنوان نمونه، محمد بن میمون می‌گوید: به همراه امام رضا(ع) در مکه بودم، به حضرت عرض کردم، می‌خواهم به مدینه بروم، نامه ‌ای برای ابی جعفر بنگار تا با خودم ببرم، امام رضا (ع) تبسمی کرد و نامه ‌ای نوشت، به مدینه رفتم در حالی‌که چشم‌هایم به دردی مبتلا بود، به درب خانه امام جواد (ع) رفتم، نامه را تحویل دادم، «موفق» غلام امام گفت: سر نامه را بگشا و در پیش روی امام قرار ده، این کار را کردم، آن‌گاه حضرت جواد (ع) فرمود: ای محمد وضعیت چشمت چگونه است؟ عرض کردم: یابن رسول الله، همان‌گونه که مشاهده می‌فرمایید، بیمار است و نورش رفته است. حضرت جواد (ع) دستش را دراز کرد، بر چشمم کشید، بینایی‌ ام چون سالم ترین زمانش گشت. دست‌ها و پاهای حضرت را بوسیدم و در حالی بازگشتم که بینایی‌ام را بازیافته بودم و این در زمانی بود که سن حضرت کمتر از سه سال بود. (مسندالامام الجواد ص117، الخرائج والجرائح ج1 ص 372، موسوعة الامام الجواد ج1 ص235، اثبات الهداه ج3 338، بحارالانوار ج 50 ص 46، مدینة المعاجز ج 7 ص372، کشف الغمة ج2 ص365، حلیة الابرار ج4 ص540)

منبع : فارس