پيش‏گفتار

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

پس از ساعتي خيره ماندن، كوشيد تا مشقي ديگر از صفحه‏ هاي تاريخ بنگارد؛ از صفحه ‏اي كه چند سطر بيشتر نداشت. چقدر انجام اين تكليف براي اين انگشتانِ لرزان، سخت و دشوار بود.
قلم بر بستر سفيدِ كاغذ مي ‏لغزيد و گاهي در دل آن نمي از اشك، فرو مي‏ ريخت. آنگاه بر بستر كاغذ مي‏ آرميد و بار ديگر به تكاپوي خود ادامه مي‏داد، ولي اين بار با طراوتي از اشك مي ‏نگاشت و با بغضي سنگين دست نگه مي‏ داشت.
سخت‏ تر از اين تكليف، انجام نداده بود. خاكستر خيمه‏ ها و شعله‏ هايي را كه از تازيانه زبانه مي‏ كشيد، به ياد مي ‏آورد و مويه‏ هاي فرشته كوچك غم در دلش زنده مي‏ شد. اما بايد مي‏ نگاشت تا كودك دل آرام بخوابد و فردا مشق شبش را پيش روي او گذارد و به پذيرفته بودنش سر بلند دارد.
اين مشق، نخست از زلال غربت فرشته غم ديده تر كرده است و در نگاه دوم به جمع نگارگران مدحت سراي او رفته و در نگاه سوم به نقد ديگر نگارينه‏ ها نشسته است: «تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد».
هر انساني در سير تكامل و زندگي خود به راهنمايي و دستگيري نيازمند است. پيشوايان معصوم‏ عليهم السلام، كه همچون مشعل فروزان بر كوره راه زندگي بشر مي ‏تابند، بهترين آموزگاران انسانند. آنان عمر سراسر خير و بركت خويش را به هدايت بشر اختصاص داده و در اين راه حتي جانشان را نيز فدا كرده‏اند. پس در گذشتن از اين راه پر فراز و نشيب بايد از آنان پيروي كرد و دست توسل به دامان با كرامت آنان دراز كرد كه:
طي اين مرحله بي‏ همرهي خضر مكن‏      ظلمات است، بترس از خطر گمراهي‏
به يقين، آن بزرگواران به دل‏ هايي كه گنج ولايت در خود دارند، بيشتر عنايت مي‏ورزند. از رهگذر همين ولايت و محبت است كه انسان به معارف غني و ناب اسلام راه مي‏ يابد و روح و جان تشنه‏ اش از زلال معرفت آن سيراب مي ‏شود؛ زيرا بدون گذر از شاه راهِ روشن عشقِ به ائمه هدي ‏عليهم السلام رسيدن به سعادت دنيا و آخرت محال مي‏ نمايد. آنان كه شالوده فكري و اعتقادي‏شان در پاي‏بندي و محبت به اين خاندان بنا نهاده شده است، در دنيا كام‏ياب و در آخرت، سربلند و روسفيدند.
باري هر كه چيزي دارد، از بركت همين عشق و ارادت گران‏بهاست. البته اين‏گونه نيست كه اين محبت و علاقه تنها در بعضي كارهاي معنوي و حاجت‏ هاي آخرتي به كار آيد، بلكه در همين دنيا و امور روزانه نيز گره ‏گشا است. در پايان، در برابر مقام بلند اين بزرگ هاديان بشر، زانوي ادب بر زمين زده و دست توسل به سويشان دراز كرده، مي‏گوييم:
از رهگذر خاك سر كوي شما بود  /  هر نافه كه در دست نسيم چمن افتاد

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page