سياه شب را تماشا ميكرد. شهر در سيّال سياه «تاريكي» فرو رفته بود. پنجره خانه اي در شهر، گرم انتظار و محو گفتوگوي شب با ستارگان بود. نسيم، بر ديواره هاي آفتاب خورده خانه مي وزيد. قلب شهر از تنها پنجره باز و روشن خود مي تپيد و همه به انتظار نشسته بودند كه ناگاه صداي گريه نوزادي خجسته، احساس شب را به بازي گرفت. اشك شوق بر گونه ها چكيد و لب ها، يك صدا، ترانه لبخند سرودند. مادر تاريخ، كتاب كهن خويش را گشود و بر صفحه اي مبهم از آن، قلم را به تكاپو واداشت.
غنچه اي ديگر، به باغ حسين عليه السلام روييده بود و همه بر گلبرگ رخش، غنچه هاي عاطفه، نثار مي كردند. رقيه عليها السلام در آن شب شكفت، ولي آن صفحه مبهمِ تاريخ، در تاخت و تاز روزها از دفترِ گذار زمان جدا گشت و از حافظه آن ناپديد گرديد. در كتابچه كوچك زندگاني رقيه عليها السلام، لحظه روييدنش بدون هيچ سطري، سفيد ماند و نام هيچ روزي به عنوان زاد روزش ثبت نشد.
درباره سنّ شريف حضرت رقيه عليها السلام نيز در ميان تاريخ نگاران اختلاف نظر وجود دارد. مشهور اين است كه ايشان، سه يا چهار بهار بيشتر به خود نديده و در روزهاي آغازين صفر سال 61 ه . ق پرپر شده است.
براساس نوشته هاي بعضي كتابهاي تاريخي، نام مادر حضرت رقيه عليها السلام، امّ اسحاق است كه پيشتر همسر امام حسن مجتبي عليه السلام بوده و پس از شهادت ايشان، به وصيت امام حسن عليه السلام به عقد امام حسين عليه السلام درآمده است.(1) ايشان از بانوان بزرگ و با فضيلت اسلام به شمار مي آيد، بنا برگفته شيخ مفيد در كتاب الارشاد، كنيه ايشان بنت طلحه است.(2)
نام مادر حضرت رقيه عليها السلام، در بعضي كتاب ها ام جعفر قضاعيّه آمده است، ولي دليل محكمي در اين باره در دست نيست. همچنين نويسنده معالي السبطين، مادر حضرت رقيه عليها السلام را شاه زنان؛ دختر يزدگرد سوم، پادشاه ايراني معرفي مي كند كه در حمله مسلمانان به ايران اسير شده بود. وي به ازدواج امام حسين عليه السلام درآمد و مادر گرامي حضرت سجاد عليه السلام نيز به شمار مي آيد.(3)
اين مطلب از نظر تاريخ نويسانِ معاصر پذيرفتني نيست؛ زيرا ايشان هنگام تولد امام سجاد عليه السلام از دنيا رفت و تاريخ درگذشت او را 23 سال پيش از واقعه كربلا؛ يعني در سال 37 ه . ق دانسته اند. امكان ندارد او مادر كودكي باشد كه در فاصله سه يا چهار سال پيش از حادثه كربلا به دنيا آمده است. اين مسئله تنها در يك صورت قابل حل است كه بگوييم شاه زنان كسي غير از شهربانو - مادر امام سجاد عليه السلام - است.
ديگر فرزندان امام حسين عليه السلام
امام حسين عليه السلام در ميان تاريخ نويسان، اختلاف نظر وجود دارد. بيشتر آنان، دو دختر به نام هاي سكينه و فاطمه براي حضرت ذكر كرده اند و برخي ديگر تعداد دختران حضرت را تا هشت نفر نيز شمرده اند. در اين جا برخي از ديدگاه ها را بيان مي كنيم:
1. علامه ابن شهر آشوب و محمد بن جرير طبري كه از تاريخ نويسان بزرگ اسلام هستند، از سه دختر به نام هاي سكينه، فاطمه و زينب نام برده اند.(4)
2. ميرزا حبيب اللَّه كاشاني، شمار پسران حضرت را سيزده تن به نام هاي علي اكبر، علي اوسط، علي اصغر، محمد، جعفر، قاسم، عبداللَّه، محسن، ابراهيم، حمزه، عمر، زيد و عمران دانسته است و تعداد دختران حضرت را هشت نفر ميداند به نام هاي: فاطمه كبري، فاطمه صغري، زبيده، زينب، سكينه، ام كلثوم، صفيه و دختري كه در شام از دنيا مي رود و نامي از او به ميان نمي آورد. ولي بر اين باور است كه اين چندگانگي در اسم آن ها بوده است و بيشتر آنان در مسمّي يك نفرند؛ زيرا امام حسين عليه السلام، در تاريخ به كمي فرزند معروف بوده اند. پس ممكن است بعضي از اولاد ايشان دو اسم داشته باشند يا حتي نام نوه هاي ايشان نيز در رديف فرزندانشان قرار گرفته باشد و يا به دليل سرپرستي بعضي يتيمان بني هاشم مانند فرزندان امام مجتبي عليه السلام، آنان به اشتباه، فرزند ايشان دانسته شده باشند.(5)
3. علي بن عيسي اربلي، نويسنده كتاب معروف كشف الغمّه به نقل از كمال الدين مي نويسد: امام حسين عليه السلام شش پسر و چهار دختر داشت. با اين حال، او هنگام برشمردن دختران حضرت، نام سه نفر - زينب، سكينه و فاطمه - را مي برد و از نفر چهارم سخني به ميان نمي آورد كه احتمال دارد(6) چهارمين آن ها، حضرت رقيه عليها السلام باشد.
4. علامه حايري در كتاب معالي السبطين مينويسد: برخي مانند محمد بن طلحه شافعي و ديگران (از عالمان اهل تسنن و شيعه) مي نويسند امام حسين عليه السلام ده فرزند دارد كه عبارت بوده اند از شش پسر و چهار دختر. سپس مي افزايد: دختران او عبارت اند از سكينه، فاطمه صغري، فاطمه كبري و رقيه عليها السلام. آنگاه در مورد رقيه عليها السلام مي نويسد: رقيه عليها السلام پنج يا هفت سال داشت و در شام درگذشت كه مادرش، شاه زنان دختر يزدگرد است.(7)
ديدگاه هاي تاريخي در مورد حضرت رقيه عليها السلام را به همين اندك بسنده ميكنيم و تحقيق بيشتر در اين زمينه را در فصل پژوهشي در كتاب هاي معتبر شيعه بررسي خواهيم كرد.
نامگذاري رقيه عليها السلام
ترقي گرفته شده است. احتمالاً اين اسم، لقب حضرت و نام اصلي ايشان فاطمه بوده است. همچنان كه در بعضي كتاب ها، نام رقيه در شمار دختران امام حسين عليه السلام كمتر به چشم ميخورد و به اذعان برخي كتاب هاي ديگر، احتمال اين كه ايشان، همان فاطمه بنت الحسين باشد، وجود دارد.(8) در واقع، همان گونه كه پيشتر گفتيم بعضي از فرزندان امام حسين عليه السلام دو اسم داشته اند و امكان تشابه اسمي در فرزندان ايشان وجود دارد. گذشته از اين، در تاريخ نيز دلايلي بر اثبات اين مدعي وجود دارد. چنانچه در كتاب رياض القدس آمده است: «در ميان كودكان امام حسين عليه السلام دختر كوچكي به نام فاطمه بود. چون امام حسين عليه السلام مادر بزرگوارشان را بسيار دوست مي داشت، هر فرزند دختري كه خدا به او ميداد، نامش را فاطمه مي گذاشت. همچن انكه هر چه پسر داشت، به احترام پدرش امام علي عليه السلام، وي را علي مي ناميد».(9)
گفتني است سيره ديگر امامان نيز در نامگذاري فرزندانشان چنين بوده است.
نام رقيه در تاريخ
ظهور پيامبر گرامي اسلام نيز اين نام در جزيرةالعرب رواج داشته است. به عنوان نمونه، نام يكي از دختران هاشم - نياي دوم پيامبر - رقيه بود كه عمه حضرت عبداللَّه عليه السلام، پدر پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله به شمار مي آيد.(10)
نخستين فردي كه در اسلام به اين اسم، نام گذاري گرديد، دختر پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله و ضرت خديجه عليها السلام بود. پس از اين نامگذاري، نام رقيه به عنوان يكي از نام هاي خوب و زينتبخش اسلامي درآمد. اميرالمؤمنين علی عليه السلام نيز يكي از دخترانش را به همين اسم ناميد كه اين دختر بعدها به ازدواج حضرت مسلم بن عقيل عليه السلام درآمد. اين روند ادامه يافت تا آنجا كه برخي دختران امامان ديگر مانند امام حسن مجتبي عليه السلام،(11) امام حسين عليه السلام و دو تن از دختران امام كاظم عليه السلام نيز رقيه ناميده شدند. گفتني است براي جلوگيري از اشتباه، آن دو را رقيه و رقيه صغري مي ناميدند.(12)
خاستگاه تربيتي
كه پدر، مادر و فرزندان، همگي به عالي ترين فضليت هاي اخلاقي و پارسايي آراسته بودند. افزون بر آن، فضاي دل انگيز شهر پيامبر صلي الله عليه وآله كه شميم روح افزاي رسول خدا صلي الله عليه وآله، علي عليه السلام و فاطمه عليها السلام هنوز در آن جاري بود و مشام جان را مي نواخت، در پرورش او نقش داشت. او در خانواده اي رشد يافت كه همگي از زلال معرفت امام حسين عليه السلام نوشيده بودند؛ خانوادهاي كه از بزرگترين اسطوره هاي علم و ادب و معرفت و ايثار مانند زينب كبري عليها السلام، اباالفضل العباس عليه السلام، علي بن الحسين عليه السلام، علي اكبر عليه السلام و... فراهم آمده بود.
حضرت رقيه عليها السلام در عمر كوتاهش در دامان اين بزرگواران، به ويژه پدر گرامياش، امام حسين عليه السلام پرورش يافت و با وجود همان سن كم، به عنوان يكي از زيباترين اسطوره هاي ايثار و مقاومت در تاريخ معرفي گرديد.