بدر... شكوه قدرت‏

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

روزى به پيامبر خبر رسيد كه يكى از كاروانهاى تجارى قريش از آن‏حدود عبور مى‏كند. پيامبر به قصد حمله به كاروان و تصرف آن از شهربيرون آمد. از طرفى خبر حركت پيامبر به كاروانيان رسيد و آنان نيز به‏طريقى اين خبر را به مكّه رساندند و مكّيان را هشدار دادند كه اموالشان‏در معرض خطر قرار گرفته است. مكّيان هم كه از دادن جان براى حفظ اموالشان دريغ نداشتند چون اين خبر را شنيدند، شتابان به سوى مدينه‏ حركت كردند.

رياست اين كاروان با ابوسفيان بود. وى از راه اصلى خارج شد و به ‏بيراهه زد و از كناره‏هاى ساحل درياى سرخ به دور از چشم پيامبر و ياران‏ مسلحش به حركت خود ادامه داد و بدين وسيله از حمله مسلمانان به ‏كاروان رهايى يافت.

كفار قريش با آنكه از نجات كاروان تجارى خود آگاه شدند، همچنان‏به سوى مدينه حركت مى‏كردند و به خود اجازه نمى‏دادند پيش از سركوب ‏مسلمانان وشكستن ابهّت آنان، به مكّه بازگردند.

پيامبر به قصد تصرف كاروان قريش به سوى مكّه حركت مى‏كردو قريش به قصد سركوب مسلمانان به طرف مدينه مى‏ آمد. درهمين حال‏اين دو سپاه در سر چاهى موسوم به "بدر" با يكديگر روبه‏رو شدند.پيامبر خود را براى جنگ به معناى واقعى، آماده نكرده بود، ولى قصدداشت بر اموال تجارى قريش دست يابد. امّا با اين وجود، وى بازگشت‏به مدينه را شكست تلقى مى‏كرد؛ وبراى آنكه مبادا كفّار، با اين كار طمع‏ نابودى مسلمانان را درسر بپرورانند، به خود اجازه عقب‏ نشينى‏ وبازگشت نداد.

اين نخستين ميدانى بود كه مسلمانان در تاريخ جديد خود، در آن‏دست وپنجه نرم مى‏كردند. اين جنگ در سال دوّم هجرى روى داد.شمار نيروى كفار از مرز 950 تن مى‏گذشت درحالى كه تعداد مسلمانان‏تنها به 313 تن مى‏رسيد. با همه اين احوال، مسلمانان با پيروزى تمام‏اين نبرد را به پايان رساندند وخسارتهاى فراوانى به دشمن وارد آوردندوبا عنايت خداوند آنها را تار و مار كردند.

تاكتيك جنگ در جزيرةالعرب بدين‏گونه بود كه نخست دو نفر درميدانى كه هر دو گروه متخاصم نظاره‏گر آن بودند، به نبرد مى‏پرداختند.زمانى كه پهلوانان كشته مى‏شدند، يك فرد يا يك جبهه به جبهه دشمن ‏هجوم مى‏برد واين‏كار تا آنجا دنبال مى‏شد كه‏ يكى‏ از دو گروه تارومار شود.

با اين حال پيامبر در جنگ بدر شيوه جديدى را به اجرا گذارد.وى مثلثهاى جنگى را ترتيب داد كه در نوع خود بى‏نضير بودند.

آن‏حضرت دستور داد صفوف مسلمانان به شكل مثلثى بزرگ آرايش ‏يابد به شرطى كه پشت هر فرد به طرف داخل مثلث، يعنى به طرف ديگرافراد مثلث، وصورت او رو به خارج مثلث يعنى به طرف كفار باشد.

خداوند نيز با سپاهيانى از ملائكه، كه آنان را براى يارى پيامبرفرستاده بود، آن‏حضرت را يارى داد.

سپاه كفار پس از آن كه پهلوانانشان به دست نيرومند حضرت على عليه السلام‏از پاى درآمدند، راه گريز در پيش گرفتند و فرار را بر قرار ترجيح دادند.

سرانجام اين جنگ با هفتاد كشته از سپاه كفار، كه اكثر آنان از سران‏ ودلاوران بودند، و چهارده شهيد از سپاه اسلام، هشت شهيد از انصاروشش شهيد از مهاجران، پايان يافت (11).



- پى‏نوشت‏ها -

(1) - قريش تصغير "قرش" به معناى جانورى دريايى و نيز نام واحد پول است.
(2) - ساوه: شهرى در ايران است و در كنار آن درياچه‏اى بوده، كه اكنون آب آن خشك‏شده است و امروز به صورت باتلاقى درآمده كه اگر كسى بدان نزديك شود در آن‏فرو مى‏رود.
(3) - سوره علق، آيه 5 - 1.
(4) - سوره مدثر، آيه 3 - 1.
(5) - سوره شعراء، آيه 214.
(6) - رسول الإسلام في مكّة، ص‏21.
(7) - رسول الإسلام في مكّة، ص‏28.
(8) - سوره اسراء، آيه 88.
(9) - خاتم النبيّين، ص 9.
(10) - سوره نساء، آيه 145.
(11) - خاتم النبيّين، ص‏146.
(12) - سوره هود، آيه 12.
(13) - سوره مائدة، آيه 67.
(14) - سوره مائده، آيه 3.
(15) - سوره ابراهيم، آيه 34.
(16) - سوره توبه، آيه 38.
(17) - سوره قلم، آيه 4.
(18) - در نقل خصلتهاى پاك آن‏حضرت از كتاب "المعارف الاسلامية" صفحات 48 تا74 بهره جستيم.