توطئه نافرجام‏

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

اين نبرد خونين، باب جنگهاى ديگر را به روى پيامبر كه خود بادليرى ونيرومندى و استقامت آنها را رهبرى مى‏كرد گشود. درحالى كه ‏اين جنگ قريش را درپى انتقام و خونخواهى از كشته‏ هايش‏ بر مى‏ انگيخت، مسلمانان را به يارى خداوند مطمئن مى‏كرد و به آنان نيرو مى‏بخشيد، تا در برابر هر هجومى، از هر نوع كه باشد، پايدارى‏واستقامت ورزند.

شكست قريش در اين جنگ موجب شد، كه آنان در انديشه توطئه‏ وحيله بر ضد پيامبر باشند. به همين منظور آنان يكى‏از پهلوانان ودليران خود را به مدينه فرستادند تا پيامبر را بفريبد و او را بكشد. امّا خداوند،اين نقشه را نقش بر آب كرد. وقتى وى نزد پيامبر آمد، وآن‏حضرت با اوبه گفتگو نشست، وى را از توطئه ‏اى كه در سر داشت مفصلاً آگاه ساخت.اين پهلوان قريش "عمير بن وهب" نام داشت، او اسلام آورد و به مكّه‏ بازگشت و فعالانه به تبليغ اسلام همّت گماشت و بدين‏گونه توطئه‏ مكارانه قريش خنثى شد.