امام و امويان

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

امام چه خانه نشين باشد و چه در متن اجتماع در مقام امامتش تفاوتى رخ نمى دهد زيرا امامت چونان رسالت،منصبى است خدايى و مردمان را نمى رسد كه بدلخواه خويش امامى برگزينند.


غاصبان و متجاوزان هماره به مقام والاى امام رشك مى بردند و بهر وسيله براى غصب و تصرف حكومت و خلافت كه ويژه ى امامان بود دست مى يازيدند و در راه اين منظور از هيچ جنايتى نيز باك نداشتند.امامت امام در زمان خلافت وليد و سليمان بن عبد الملك و عمر بن عبد العزيز و يزيد بن عبد الملك و هشام بوده است.
برخى از دوران امامت امام باقر عليه السلام مقارن حكومت ظالمانه ى هشام بن عبد الملك اموى مى بود و هشام و ديگر امويان به خوبى مى دانستند كه اگر حكومت ظاهر را با ستم و جنايت به غصب گرفته اند هرگز نمى توانند حكومت دردلها را از خاندان پيامبر بربايند.
عظمت معنوى امامان گرامى چنان گيرا بود كه گاه دشمنان و غاصبان خود مرعوب مى ماندند و به تواضع برمى خاستند:
هشام در يكى از سالها به حج آمده بود و امام باقر و امام صادق عليهما السلام نيز جزو حاجيان بودند،روزى امام صادق (ع) در اجتماع عظيم حج ضمن خطابه يى فرمود:
«سپاس خداى را كه محمد (ص) را به راستى فرستاد و ما را به او گرامى ساخت،پس ما برگزيدگان خدا در ميان آفريدگان و جانشينان خدا (در زمين) هستيم،رستگار كسى است كه پيرو ما باشد و شور بخت آنكه با ما دشمنى ورزد».
امام صادق عليه السلام بعدها مى فرمود:گفتار مرا به هشام خبر بردند ولى متعرض ما نشد تا به دمشق بازگشت و ما نيز به مدينه برگشتيم به حاكم خود در مدينه فرمان داد تا من و پدرم را به دمشق بفرستد.
به دمشق در آمديم و هشام تا سه روز ما را بار نداد،روز چهارم بر او وارد شديم،هشام بر تخت نشسته بود و درباريان در برابرش به تير اندازى و هدف گيرى سرگرم بودند.
هشام پدرم را به نام صدا زد و گفت:با بزرگان قبيله ات تيراندازى كن.
پدرم فرمود:من پير شده ام و تيراندازى از من گذشته است،مرا معذور دار.
هشام اصرار ورزيد و سوگند داد كه بايد اين كار را بكنى و به پير مردى از بنى اميه گفت كمانت را به او بده پدرم كمان برگرفت و تيرى به زه نهاد و پرتاب كرد،اولين تير درست در وسط هدف نشست،دومين تير را در كمان نهاد و چون شست از پيكان برداشت بر پيكان تير اول فرود آمد و آن را شكافت،تير سوم بر دوم و چهارم بر سوم...و نهم بر هشتم نشست،فرياد از حاضران برخاست،هشام بى قرار شد و فرياد زد:
آفرين ابا جعفر!تو در عرب و عجم سر آمد تيراندازنى،چطور مى پندارى زمان تيراندازى تو گذشته است...و در همان هنگام تصميم بر قتل پدرم گرفت و سر به زير افكنده فكر مى كرد و ما در برابر او ايستاده بوديم،ايستادن ما طولانى شد و پدرم از اين بابت به خشم آمد و آن گرامى چون خشمگين مى شد به آسمان مى نگريست و خشم در چهره اش آشكار مى شد، هشام غضب او را دريافت و ما را به سوى تخت خود فرا خواند و خود برخاست و پدرم را در برگرفت و او را بر دست راست خود بر تخت نشانيد و مرا نيز در برگرفت و بر دست راست پدرم نشاند،و با پدرم به گفتگو نشست و گفت:
قريش تا چون تويى را در ميان خود دارد بر عرب و عجم فخر مى كند،آفرين بر تو،تيراندازى را چنين از چه كسى و در چند مدت آموخته يى؟
پدرم فرمود:مى دانى كه مردم مدينه تيراندازى مى كنند و من در جوانى مدتى به اين كار مى پرداختم و بعد ترك كردم تا هم اكنون كه تو از من خواستى.
هشام گفت از آنگاه كه خويش را شناختم تا كنون تيراندازى بدين زبردستى نديده بودم و گمان نمى كنم كسى در روى زمين چون تو بر اين هنر توانا باشد،آيا فرزندت جعفر نيز مى تواند همچون تو تيراندازى كند؟
فرمود:ما«كمال »و«تمام »را به ارث مى بريم،همان كمال و تمامى كه خدا بر پيامبرش فرود آورد آنجا كه مى فرمايد: «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا» (14) ...زمين از كسى كه بر اين كارها كاملا توانا باشد خالى نمى ماند.
چشم هشام با شنيدن اين جملات در حدقه گرديد و چهره اش از خشم سرخ شد،اندكى سر فرو افكند و دوباره سر برداشت و گفت:مگر ما و شما از دودمان «عبد مناف »نيستيم كه در نسبت برابريم؟
امام فرمود:آرى اما خدا ما را ويژگيهايى داده كه به ديگران نداده است.
پرسيد:مگر خدا پيامبر را از خاندان «عبد مناف »به سوى همه ى مردم و براى همه ى مردم از سفيد و سياه و سرخ نفرستاده است؟شما از كجا اين دانش را به ارث برده ايد در حاليكه پس از پيامبر اسلام پيامبرى نخواهد بود و شمايان پيامبر نيستيد؟
امام بى درنگ فرمود:خداوند در قرآن به پيامبر مى فرمايد:
«زبانت را پيش از آنكه به تو وحى شود براى خواندن قرآن حركت مده (15) »پيامبرى كه به تصريح اين آيه زبانش تابع وى است به ما ويژگيهايى داده كه به ديگران نداده است و به همين جهت با برادرش على (ع) اسرارى را مى گفت كه به ديگران هرگز نگفت و خداوند در اين باره مى فرمايد: «و تعيها اذن واعية » (16) -يعنى آنچه به تو وحى مى شود و اسرار تو را-گوشى فرا گيرنده فرا مى گيرد.
و پيامبر خدا به على (ع) فرمود:از خدا خواستم كه آن را گوش تو قرار دهد.و نيز على بن ابيطالب (ع) در كوفه فرمود«پيامبر خدا هزار در از دانش به روى من گشود كه از هر در هزار در ديگر گشوده شد»...همانطور كه خداوند پيامبر را كمالاتى ويژه داد پيامبر (ص) نيز على (ع) را برگزيد و چيزهايى به او آموخت كه به ديگران نياموخت و دانش ما از آن منبع فياض است و تنها ما آن را به ارث برده ايم نه ديگران.
هشام گفت:على مدعى علم غيب بود حال آنكه خدا كسى را بر غيب دانا نساخت.
پدرم فرمود:خدا بر پيامبر خويش كتابى فرود آورد كه در آن همه چيز از گذشته و آينده تا روز رستخيز بيان شده است زيرا در همان كتاب مى فرمايد: «و نزلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شيئى » (17) -بر تو كتابى فرو فرستاديم كه بيان كننده ى همه چيز است-و در جاى ديگر فرمود: «همه چيز را در كتاب روشن به حساب آورده ايم (18) »و نيز:هيچ چيز را در اين كتاب فرو گذار نكرديم (19) »و خداوند به پيامبر فرمان داد همه ى اسرار قرآن را به على بياموزد،و پيامبر به امت مى فرمود:على از همه ى شما در قضاوت داناتر است...هشام ساكت ماند...و امام از بارگاه او خارج شد. (20)
___________________________________________
14- سوره ى مائده آيه ى 3
15- سوره ى القيامه آيه ى 16
16- سوره ى الحاقه آيه ى 12
17- سوره نحل آيه ى 89
18- سوره ى يس آيه ى 12
19- سوره ى انعام آيه ى 38
20- دلائل الامامة طبرى شيعى ص 104- 106 چاپ دوم نجف.با اختصار و نقل به معنى در پاره اى از جملات

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page