شعر : اي شاه بي لشگر ...

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

اي شاه بي لشگر بگو پس لشگرت كو؟
گر تو سليماني بگو انگشترت كو؟
ظرف دو ساعت اينهمه نيزه شكسته؟
بوي تو مي آيد بگو پس پيكرت كو؟
با ناله هاي فاطمه اينجا دويدم
گو تو حسين مادري پس مادرت كو؟
يك جاي بوسه بر تنت باقي نمانده
خاك دو عالم بر سرم موي سرت كو؟
آقاي من پيراهنت كو؟ خاتمت كو؟
سيمرغ قاف عاشقي بال و پرت كو؟
گيرم سرت را از قفا آقا بريدند
آن بوسه اي كه داده ام بر حنجرت كو؟
از تو توقع دارم اي تنديس غيرت
برخيزي از زينب بپرسي معجرت كو؟
اين دشت دشت چشمهاي خيره سر شد
آقا كمك كن خواهرت را دخترت كو؟


منبع :
فضائل و مناقب اهل البیت (علیهم السلام)