شعر : تمام لاله ها رفتند و تنها مانده ام من.....

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

تمام لاله ها رفتند و تنها مانده ام من
خدا داند نمازم را نشسته خوانده ام من
ز دل خيزد شراره ، ندارم راه چاره
که بر هفت آسمانم ، نمانده يک ستاره
شبم را سحر - تو اي همسفر - چرا از من جدايي
اميد دلم - همه حاصلم - حسين جانم کجائي
*****
چرا ديگر نمي تابي تو اي ماه منيرم
از آن لب هاي پرخونت دعا کن من بميرم
شب و روزم سياه است ، دو چشم من به راه است
خودم در خيمه اما ، دلم در قتلگاه است
رسد بوي تو - چو گيسوي تو - ببين در پيچ و تابم
بيا کن نظر - چو شمع سحر - غم تو کرده آبم
*****
ز داغت يا اخا سوزانده اي بال و پرم را
بيا از قتلگه امشب تماشا کن حرم را
چو بلبل من بنالم ، شده افسرده حالم
تو اي ابرو هلالم ، ببين همچون هلالم
بيا دلبرم - به سوي حرم - ببين بشکسته بالي
گل چيده ام - بود ديده ام - به گهواره ي خالي


منبع :
فضائل و مناقب اهل البیت (علیهم السلام)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page