شعر : در خيالم با غم و درد و فغان.....

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

در خيالم با غم و درد و فغان
مي شوم همراه با يک کاروان
کارواني خسته و دل بي قرار
از غم شاه دو عالم سوگوار
کاروان زينب محمل سوار
زينب و نامردهاي نيزه دار
زينب است و غربت و دلواپسي
زينب است و آيه هاي بي کسي
زينب است و کارواني بي امير
در ميان خيل نا محرم اسير
زينبي که فصل غم را کرده طي
زينب و چشمان خيره سوي ني
زينب است و اضطراب و واهمه
زينب و رأس حسين فاطمه
زينب است و جيره بنديهاي آب
زينب است و دست بسته در طناب
زينب است و قافله سالاريش
زينب و داغ امانت داريش
زينب است و خنده هاي دشمنان
زينب است و سنگهاي شاميان
زينب و سجاد در تاب و تب است
زينب است و زينب است و زينب است
زينب است و کاروان غصه ها
زينب است و يک سفر غرق بلا
زينب و دوري ز يار سر جدا
زينب است و آرزوي کربلا


منبع :
فضائل و مناقب اهل البیت (علیهم السلام)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page