اي کوفه از نواي خوشت نينوا حسين
اي درد عالمي به نگاهت دوا حسين
تا دست پيشت آرم و گيرم سرت به بر
با پاي نيزه دار جلوتر بيا حسين
تو در تنور و من به قنوت نماز شب
از سوز دل به جان تو کردم دعا حسين
اي کاش مي بريد سر خواهر ترا
تيغي که کرد رأس تو از تن جدا حسين
اين غم مرا کشد که به گودال قتلگاه
قاتل بريد رأس تو را از قفا حسين
جاي تو روي دوش نبي بود از چه رو؟
در زير تيغ شمر زدي دست و پا حسين
دردا که شد سيه عوض جامه ي سياه
از تازيانه پيکر صاحب عزا حسين
سر بشکنم به چوبه ي محمل که خون از آن
گردد روان به حرمت خون خدا حسين
منبع :
فضائل و مناقب اهل البیت (علیهم السلام)