شعر : امان از دل زينب، امان از دل زينب.....

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

دل سوخته دلها بود محفل زينب
امان از دل زينب، امان از دل زينب
*****
همان داغ برادر، بود قاتل زينب
امان از دل زينب، امان از دل زينب
*****
دو چشمش به برادر، دو دستش به سلاسل
نگاهي به حسينش، نگاهي سوي قاتل
کند گريه به زخمِ، سرش، چوبه ي محمل
که از خون جبين، سرخ شده محمل زينب
امان از دل زينب، امان از دل زينب
*****
سر از سنگ شکسته، قد از غصّه خميده
به دل داغ برادر، ز رخ رنگ پريده
شرارش به دل زار، سرشکش به دو ديده
بوَد از همه عالم، فزون مشکل زينب
امان از دل زينب، امان از دل زينب
*****
فلک محو کمالش، ملک مات جمالش
شکسته کمر کوه، ز اندوه و ملالش
کند تا به سر ني، تماشاي هلالش
چرا اشک دو ديده، شده حايل زينب
امان از دل زينب، امان از دل زينب
*****
همه زندگيش بود، غم و رنج و مصيبت
شده ظلم و ستم‌ها، به او جاي مودّت
گمانم که ز آغاز، در اين عالم خلقت
به خون دل زهرا، سرشته گِل زينب
امان از دل زينب، امان از دل زينب


منبع :
فضائل و مناقب اهل البیت (علیهم السلام)