1 ذی قعده

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)
٢ـ مرگ اشعث بن قیس
٣ـ وقوع جنگ بدر صغری

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)
در اول ذیقعده سال 173 هـ .ق. حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در شهر مدینه منوره دیده به جهان گشود.  پدر بزرگوار آن حضرت امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) و مادر گرامیشان حضرت نجمه(سلام الله علیها)، مادر امام رضا(علیه السلام) است. نام مبارك ایشان فاطمه و لقب آن حضرت، معصومه بود.
حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در فضل و كمال و علم زبانزد خاص و عام بود.از آنجا كه این بانوی بزرگوار به برادرش امام رضا (علیه السلام) علاقه زیادی داشت، به قصد زیارت برادر از مدینه به جانب مرو حركت كرد؛ اما زمانی كه به ساوه رسید، كاروان مورد حمله مأموران حكومت عباسی قرار گرفت، در نتیجه بیمار گشتند و از ادامه راه باز ماندند؛ پس از مسافت بین ساوه و قم سوال كردند. گفتند: ده فرسخ است. لذا دستور دادند تا ایشان را به قم ببرند.
آن حضرت در میان استقبال بی نظیر مردم قم وارد این شهر شدند و پس از هفده روز كه در آنجا سكونت گزیدند، جان به جان آفرین تسلیم كردند.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «بانویی از تبار من به نام فاطمه در قم دفن می‌شود؛ هر كس او را زیارت كند، ‌بهشت بر او واجب می‌شود».

٢ـ مرگ اشعث بن قیس
در شب اول ذیقعده سال 40 هـ .ق. اشعث بن قیس كندی به جهنم واصل شد.  امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «اشعث بن قیس در قتل امیرمؤمنان‌(علیه السلام) شریك بود؛ دخترش جعده امام مجتبی(علیه السلام) را مسموم كرد و محمد، پسرش، در قتل امام حسین (علیه السلام) شریك بود».
اشعث در سال دهم هجرت با جمعی از قبیله خود اسلام آورد و بعد از پیامبر(صلی الله علیه و اله)، مرتد شد. ابوبكر او را دستگیر كرد و خواهر كورش را به شرط همسری به او داد. از این زن جعده و محمد به دنیا آمدند كه جعده قاتل امام حسن (علیه السلام) و محمد جزء لشكر عمر بن سعد در كربلا بود، و در دست‌گیری جناب مسلم بن عقیل(علیه السلام) نیز نقش به سزایی داشت.

٣ـ وقوع جنگ بدر صغری
در اول ذیقعده سال چهارم هـ .ق. جنگ بدر صغری به وقوع پیوست . جریان جنگ چنین بود كه ابوسفیان در جنگ احد وعده داد كه سال دیگر در سرزمین بدر به انتقام بیشتر دست خواهد زد. از این رو در اول ذی‌قعده رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) با هزار و سیصد نفر از مسلمانان برای دفاع از كیان اسلام وارد سرزمین بدر شد. پس از پایان تجارت در بازار سالیانه عمومی عرب، سپاهیان اسلام همچنان در انتظار ورود لشكر كفار به سرزمین بدر باقی ماندند.
ابوسفیان نخست پیام داده بود كه از مكه قصد خروج ندارد، ولی سران مكه دیدند ترك جنگ، به عنوان عقب نشینی و ترس آنها تلقی می‌شود؛ لذا برای حفظ آبروی خود، ابوسفیان با تجهیزاتی لازم از مكه به قصد بدر بیرون آمد، ولی در نیمه راه به بهانه قحطی برگشت.
بازگشت سپاه شرك به قدری زننده بود كه صفوان به ابوسفیان گفت: «ما آن همه افتخاراتی را كه در جنگ احد كسب كرده بودیم از دست دادیم. ‌اگر تو در سال قبل چنین نبردی را اعلام نكرده بودی، امروز چنین شكست خورده و سرافكنده باز نمی‌گشتیم».