جلسه 6  تاریخ :11/7/1390

(زمان خواندن: 8 - 16 دقیقه)

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی خیر خلقه و اشرف بریته محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الاولین و الاخرین
معلوم شد که واقع قاعده لطف در قرآن   مجید و در روآیات وجود دارد و خود قضیه هشام بن الحکم با عمرو بن عبید بر همین اساس هست که مجاب کرد عمرو بن عبید را با اینکه او در زمان خودش خیلی بزرگ بوده به اینکه وقتی خداوند برای جوارح انسان امامی قرار داد که عبارت از قلب نمی شود خلائق را بدون امام طرد کند و این واقع قاعده لطف است  
مهم این است که رسیدگی کنیم به حقیقت قاعده لطف؛ عنوان برای ما مهم نیست هر چند که در خود قرآن   مجید لفظ لطف رحمت فضل و امثال اینها بود در آیات قرآن   مجید که بعضی را خواندیم
{استدلال به وجوه عقلیه بر قاعده لطف}
علاوه بر کتاب و سنت برای قاعده لطف به وجوه عقلیه عدیده ای استدلال شده است
استدلال اول :اگر لطف نباشد اگر مولی لطفش را منع کند نقض غرض لازم می آید که عبارت خواجه را خواندیم که ایشان فرمودند در باب اثبات صانع و صفات باری تعالی و افعال او داشتیم که باید خداوند متعال لطف داشته باشد عبارتشان این بود که لطف واجب است و الانقض غرض لازم می اید
المسئلة الثانیة عشرة فی اللطف و احکامه
 واللطف واجب لتحصيل الغرض به. این مطلب در سه جا تکرار شده است یکی در مسائل مربوط به اثبات صانع باری تعالی دیگر درمسئله نبوت و دیگر در مسئله امامت که در مسئله امامت هم خواندیم که "الامام لطف فیجب نصبه علی الله تعالی تحصیلا للغرض" و الا نقض غرض لازم می آید براساس آیاتی که خواندیم روآیاتی که خواندیم که روی این روآیات بنده تاکید زیادی دارم که باید بیشتر کار کرد روی مضامین عالیه ای این روآیاتی انتخاب کردم و خواندم بر اساس آیات و روآیات معلوم شد که غرض باری تعالی از خلقت و از تکلیف انسان چیست و اگر اینکه لطف نکند باری تعالی، نبیی نصب نکند و یا امامی بعد از نبی در جامعه از قِبَل خدا منصوب نباشد بشر به غرض از خلقت و از تکلیف نخواهد رسید لا محاله توقف دارد وصول مکلفین به غرض از تکلیف توقف دارد بر نصب نبی و امام بعد النبی؛ اگر خداوند می خواهد این اغراض واقعا مورد خواست خداوند متعال و اراده باری تعالی هست و از آن طرف هم می داند که این مکلف تا هادیی تا مرشدی تا معلمی برایش نصب نشود نمی تواند تحقق ببخشد اون اغراض را با علم به این جهت و با قدرت بر اینکه می تواند نبیی نصب بکند و یا امامی خلق کند و نصب کند لا محاله باید یان کار را بکند و الا نقض غرض لازم می اید عبارت مرحوم خواجه را خواندم و این هم توضیحش
{عبارت مرحوم ابوالصلاح حلبی در تعریف لطف}
مرحوم ابوالصلاح حلبی که ازبزرگان متکلمینی ماست ایشان می فرماید که اساسا اگر امام وجود نداشته باشد تکلیف به ما لایطاق لازم می اید ـ ایشان می فرمایند و این مطلب را قبلا عرض کردم و الان عین عبارت ایشان را می خوانم ان من صنع طعاما لقوم یرید حضورهم احسانا الیهم ـ اگر کسی غذایی تهیه کند که می خواهد اطعام کند جمعی را ؛از باب احسان بهآنها ؛کهآنها بیانید به منزلش و از این غذا استفاده کنند ـ فعلم او ظن انهم لا یاتون الا برسوله ـ اگر صاحب خانه بداند که این مهمانها نخواهند امد مگر این که کسی را پیآنها بفرستد کهآنها را راهنمایی کندآنها را همراهی کند تا منزل فلم یرسل الیهم ـ نکند این کار راـ مع اقامته  ـ با این که این صاحب خانه مصر است که اینها بیایند مصر است بر اینکه اینها ازغذایش در منزلش باید بخورند  مع اقامته علی اقامة الحضور با این حال این شخص را پیآنها نفرستد اقازاده را نفرست پیآنها کهآنها را همراهی کند به منزل این صاحب خانه یستحق الذم عینا هم چنانی که اگر اینها اگر به در خانه برسند ـ دعوتشان کرده متنظر دعوتشان هست ـ و در خانه را ببندد راهشان ندهد چقدر قبیح است دقیقا این قبح وجود دارد که اگر امدن اینها توقف داشته باشد بر این که کسی را بفرستد مرسوم است ماشینی می فرستند  اقازاده را می فرستند و الا اگر مصر بر امدن باشد کهآنها باید بیایند و از این غذا میل کنند در عین حال با علم به توقف این کار را نکند این یا نقض غرض لازم می اید یا تکلیف به ما لا یطاق لازم میاید [1]
{تعریف شیخ مفید از لطف}
وجه دیگر:آیا اگر لطف نکند مولی؛ منع لطف بکند نسبت به مکلفین آیا عاجز است از این که لطف کند ارسال رسول کند ویا نصب امام یا بخیل است نمی خواهد از روی بخل این کار را انجام دهد  مرحوم شیخ مفید عبارتی دارند که: ان ما اوجبه اصحاب اللطف من اللطف انما وجب من جهة الجود و الکرم، مقتضای جود و کرم و رحمت و فضل الهی ان است که نبیی ارسال کند رسولی ارسال کند و یا امامی نصب کند و الا سوال می شود چرا این کار را نکرد نمی توانست عاجز بود الله عزوجل است از این که تعالی الله از این که به او نسبت داده شود عجز، بخیل بود نصب نکرد امام را و یا ارسال نکرد رسول را ،تعالی الله از اینکه بخیل باشد ان ما اوجبه اصحاب اللطف من اللطف انما وجب من جهة الجود و الکرم و الا خلف لازم می آید و الا نسبت باطل به باری تعالی لازم میاید و الا نسبت نقص به باری تعالی لازم می اید
{تعریف قاضی ابن البراج از لطف}
وجه دیگر بار لطف: وجه دیگری که باز ذکر شده است لزوم اغراء به جهل است باز این وجه را در کلمات بعضی از بزرگان بنده یافتم مرحوم قاضی ابن البراج خیلی بزرگ بوده اینها شاگردان مرحوم سید مرتضی و شیخ طوسی هستند در بغداد ان روز و بزرگان فقهای ما هستند ایشان می فرمایند اللطف علی الله واجب لانه خلق الخلق و جعل فیهم الشهوة، خالق این بشر هست یا نه در این بشر به جعل الهی شهوات غرائض وجود دارد یا نه وجود دارد  فلو لم یفعل اللطف لزم اغراء و ذلک قبیح و الله لا یفعل القبیح
باز دوباره ایشان می فرمایند فاللطف هو نصب الادلة و اکمال العقل هریک از اینها لطف است خود عقل در وجود انسان لطف است همچنان که هشام بن الحکم گفت قلب لطف است و ارسال الرسل فی زمانهم و بعد انقطاعهم نبوت که تمام شد ابقاء الامام امام درجامعه لازم است لئلا ینقطع خیط غرضه همچنان غرض باری تعالی باید ادامه داشته باشد تا تکلیف هست تا مکلف هست باید در انجا معلمی مرشدی هادیی حتجی وجود داشته باشد[2]
وجه دیگر:عبارت از این است که خداوند متعال  ـاین اعراض را در خلال مطلبی قبلی گفته ام ولی الان دسته بندی می کنم و منظم عرض می کنم ـ  اگر رسول ارسال نکند و یا اگر امامی بعد النبی وجود نداشته باشد حجت الهیه تمام نخواهد بود پس برای اینکه حجت باری تعالی تمام باشد لا محاله باید وجود داشته باشد امامی و یا قبل از امام رسولی در جامعه وجود داشته باشد قل فلله الحجه البالغه اگر وجود داشته باشد امام در جامعه انوقت این ایه مصداقیت پیدا می کند لیهلک من هلک عن بینه و یحیی من یحیی عن بینة
 و الا اگر امام در جامعه وجود نداشته باشد همان می شود که خود باری تعالی می فرماید لئلا یکون للناس علی الله حجة بعد الرسل و کان الله عزیزا حکمیا ،مقتضای حکمت الهی این است که باید درجامعه وجود داشته باشد و در بین مردم حجتی وجود داشته باشد و الا مردم احتجاج می کنند در برابر خداوند  و این از محالات که مردم در حجت غالب بشوند بر خداوند متعال
اشکالات قاعده لطف :
برای این که مطلب ناقص نماند حال که وارد قاعده لطف شدیم میخواستم عرض کنم که بوجهی نیاز به قاعده لطف نداشته باشیم  ولی اشکالات قاعده لطف را هم عرض می کنم
مرحوم خواجه سه اشکال ذکر کرده اند برای قاعده لطف قبل از سه اشکال خواجه سه اشکال خودم عرض می کنم در کتب علاوه بر کتب سه اشکالی که ایشان ذکر کرده اند سه اشکال دیگر عرض می کنم که در کتب پیدا کرده ام
اشکال اول :در شرح مقاصد تفتازانی امده :سعد الدین تفتازانی مفسر است متکلم اصولی ادیب و کتابهای او منابع اند در علوم مختلفه او می گوید: ان اداء الواجب و ترک القبیح مع عدم الامام اکثر ثوابا، امام در جامعه نباشد مردم به واجبات عمل نکنند و از محرمات اجتناب کنند اجر و ثواب بیشتر خواهد بود خداوند کاری می کند که اجر و ثواب مکلفین بیشتر باشد پس نباید امامی نصب بکند لکونهما زیر اوردن واجبات و ترک محرمات با نبودن امام مشقت بیشتری دارد و هر عملی که مشقت بیشتری داشته باشد  اجر بیشتری دارد از ان طرف وقتی امام در جامعه نباشد کسی مطیع خداوند باشد در اوامر و نواهی اخلاص او در عمل یشتر خواهد بود "لکونهما اشق و اقرب الی الاخلاص لاحتمال انتفاء کونهما من خوف الامام "ممکن است که این آقایی که واجبات را انجام می دهد محرمات را ترک می کند از خوف امام باشد پس این اخلاص ندارد در عمل اگر امام در جامعه وجود نداشته باشد این شبهه وجود نخواهد داشت پس اخلاص او در عمل بیشتر خواهد بود
جواب :اگر امام در جامعه نباشد مردم بهتر به واجبات عمل می کنند بهتر محرمات را ترک می کنند؟ اخلاصشان در عمل بیشتر خواهد بود؟ اساسا امام خوف دارد اصلا ؟ ائمه اطهار ما مرشد بودند هادی بودند معلم بودند ائمه ما در جامعه که حضور داشتند و حضرت ظهور کنند عج الله تعالی فرجه الشریف در جامعه باعث مردمند به اطاعت باری تعالی داعی مردمند به اطاعت باری تعالی هادی مردمند به اطاعت باری تعالی از روی منطق روی استدلال از روی براهین عقلی و نقلی نه اینکه با ارعاب و تهدید کدام یک از ائمه ما مردم را دعوت کرده اند بسوی خدا تا اینکه تا از روی خوف باشد اطاعت مردم این حرف حرف عوامانه است با این که این شخص ازنظر بعضی از اقآیان مثلا شخص محترمی است مقام علمی دارد انصافش این است که مناسب شخصش نیست این چنین حرف زدن
لذا مرحوم مظفر در کتاب دلائل الصدق  ج4ص253می فرمایند به اینکه شما می گویید این اساسا محال است ممتنع است این حرف چون مردم احتیاج دارند مردم احتیاج دارند به تعلیم امام به ارشاد امام این چه حرفی است که شما میزنید و از انطرف مع ان من لا یخالف الاوامر و النواهی مع عدم الامام  لا یتفاوت حاله في الإخلاص بين وجود الإمام وعدمه، ضرورة أنّه يوافق التكاليف بالطبع والطوع، لا بالخوف ألبتّة، بلا فرق بين حالتَي وجود الإمام وعدمه، بل هو مع الإمام أقرب إلى الإخلاص اقتداءً به وسلوكاً لنهجه خیلی حرف بی ربط است و من برای اینکه مطالب ناقص نماند بعضی از مطالب را مطرح می کنم و الا گفتنی نیست این حرف
وجه دیگر: که در شرح مقاصد آمده است برای خدشه در قاعده لطف ،می خواهد بگوید که منحصر نیست به وجود امام ،لطف چه انحصاری به وجود امام دارد فانما یجب لو لم یقم لطف اخر مقامه کالعصمة خداوند متعال می توانست مردم را معصوم خلق کند اگر مردم را معصوم خلق کند این ها اطاعت می کنند هم واجبات را انجام می دهند هم محرمامت را ترک می کنند دیگر نیازی به امام نیست
خدا قادر بود این کار را بکند با فرض این که میشد خدا مردم را معصوم خلق کند پس انحصار ندارد موفقیت مردم وصول مردم به کمال،و واجبات را به جا بیاورند و محرمات را ترک بکنند  فانما یجب لو لم یقم لطف آخر مقامه کالعصمه مثلا فلِم لا یجوز ان یکون زمان یکون الناس فیه معصومین مستغنین عن الامام چه مانعی دارد که در یک زمانی  همه افراد متکلفین معصوم باشند وقتی معصومند احتیاج به امام ندارند و القول بانا نعلم قطعا ان اللطف الذی یحصل بالامام لا یحصل بغیره مجرد دعوی اینکه شما می گویید لطف جز امام وسیله لطفی ما نداریم این ادعی است نه می شود خدا مردم را معصوم خلق کند پس لازم نیست نصب امام از باب لطف
جواب ازاشکال تفتازانی :
در عالم دیگری می خواهد غیر از این عالم نسبت به مردم  دیگری می خواهد حرف بزند غیر از این مردم کلام در این مکلفین در عالم تکلیف که خدا این مردم را از روی حکمت غیر معصوم خلق کرده از روی حکمت و مصلحت برای اینها عقل قرار داده و میزان بین حق و باطل و صلاح و فساد را در باطنشان عقل قرار داده و در جامعه برای کل مردم امام را قرار داده فرض مسئله ما این است و الا در جامعه ای صحبت بکنیم که همه معصومند اصلا کسی خطا نمی کند کسی نه ترک واجب میکند نه فعل معصیت در انجا بحث می کنیم تازه در همان جا هم نیاز به وجود امام هست که اون بحث جداگانه ای است که آثار و برکات و فوائد وجود امام منحصر در این نیست که فقط مردم را هدایت کند البته در راس وظایف امام این است که هادی مردم باشد اما اثاری دیگر بر وجود امام مترتب است غیر از این اثار حتی اگر مردم همه معصوم باشند نه فرض کنیم همه مردم عاصی هستند اگر صد در صد مردم بنا را بر این گذاشتند که معصیت بکنند ترک واجب و فعل حرام باز این سوال پیش می اید که ما الفائدة فی وجود الامام فرض کنیم همه بد هستند امامی که هیچ کس حرفش را گوش نمی دهد چه اثری دارد وقتی صد در صد مردم از امام اعراض کردند  قطعا اثار دیگری دارد غیر از این جهتی که او تصور کرده است و الا امامی که در زندان است هیچ دسترسی به امام نیست  چه اثاری برایش مترتب می شود این بحث مربوط می شود به معارف امام  و معرفه الامام و اثار وجود امام پس نه فقط لازم است وجود امام لو فرض کلهم معصومین نه خیر امام وجودش لازم است اگر فرض کنیم همه عاصی هستند مگر خداوند بر بنی اسرائیل چقدر نبی فرستاد با علمش به این که این نبی را یک ساعت دیگر به قتل خواهند رسانید مگر روایت ندارد که در یک روز هفتاد نبی به قتل رسیدند خداوند اولی را که فرستاد به قتل رسید دومی را چرا فرستاد و هکذا معلوم می شود مطالب دیگری هم هست که یترتب بر وجود امام  در جامعه
اشکال سوم :که الان به ذهن خیلیها میاید که این لطف شامل عموم مردم نیست آیا خداوند متعال لطفی را که داشته است و ما قائلیم به وجوب لطف علی الله بمعنایی که بیان کشد یعنی وجود امام برای عده از مردم یا برای کل جامعه کل مکلفین این بحث در نبوت مطرح میشود نه در امامت بخاطر اینکه مسلمین همه شان می دانند که بعد رسول الله امامی لازم است مجمع هستند بر این که یجب وجود امام بعد رسول الله همه اجماع دارند متفق همه فرق ،و اینکه کسی از این مسلمین که الان هستند ازفرق مختلفه نداند که پیامبر Jاز دنیا رفتند و لابد کسی جانشین ایشان هست مسلمانی این جهت را نداند خیلی بعید است مگر کسی مسلمان باشد و این آدم فقط پیامبر Jرا شناخته باشد شنیده باشد هیچ خبری بعد پیامبرص تا به امروز نداشته باشد از هیچ چی لذا این اشکال در مسئله نبوت مطرح است که پیامبرص در مکه مبعوث شدند مکه ی انروز آیا فقط برای اهالی مکه مبعوث شدند آیا فقط برای اهالی حجاز مبعوث شدند بقیه مردم ان زمان تکلیف نداشتند یا نه این لطف نسبت بهآنها چگونه خواهد بود این قاعده لطف اگر از این جهت مورد خدشه قرار بگیرد ربطی به بحث امامت ندارد و عبارات همه را خواهم خواند که همه متفقند که امام در جامعه باید باشد بعد رسول الله این بحث در جامعه مطرح می شود که اگر پیامبر آیا مکلفینی که بودند در چنین در جاهای دیگر در ان تاریخ آیا اینها مکلف بودند یا نه آیا پیامبر Jبرایآنها مبعوث شدند یا نه
جواب :در مکه که پیامبر Jمبعوث شدند مکه آنروز مرکز بوده است مرکز تجارت بود مرکز رفت و امد بوده و خبر بعثت پیامبر Jلا اقل در جامعه حجاز و کشورهای همسایه حجاز از یمن انروز و امثال ذلک  باید این خبر رسیده باشد و ان کسانی که رفت وامد می کنند به حجاز اینها لا محاله این خبر را می برند از طرفی پیامبر Jبرای ملوک و روئسای زمان خود نامه نوشتند وبهآنها اعلام کردند بعثتشان را
قبل از بعثتشان آیا در کتب اسمانی قبلی گفته نشده بود بشارت داده نشده بود خبر داده نشده بود از آمدن پیامبر Jخود اینکه در کتب آسمانی قبلی ذکری از پیامبرص شده و اینکه ایشان خواهند امد کافی است کهآنها به فکر باشند در مقام فحص قرار بگیرند پس کتب آسمانی قبلی بعد اینکه مکه مرکز بوده و مرکز رفت و امد بوده کسانی که از بلاد مختلف امدند به مکه وبه کشورهایشان برگشتند هر کدام به حکم یک سفیر بوده برای اسلام در بلاد خودش و از ان طرف نامه هایی که پیامبر Jفرستاند برای بلاد مختلف حتی برای بعضی از شهرها کسانی را فرستادند و امیرالمومنین را به یمن فرستادند برای دعوت اهل یمن و ان مناطق به اسلام که اهالی یمن بدهکار امیرالمومنین و اهل بیت هستند از حیث ایمانشان امیرالمومنین با دعوت با ارشاد با موعظه مردم یمن را مسلمان کردند انوقت این شبهه برای کسی که این جهات را متوجه بشود دیگر مندفع است بله با همه این حرفها اگر در یک گوشه ای از دنیا خبر نرسیده بود به کسی  و اقعا هم کسی در مقام جستجو بودو دسترسی پیدا نکرد و قصور داشت  او معذور خواهد بود این شبهه را هم عرض کردم و این هم اجمال جواب
سه تا شبهه را عرض کردم سه شبهه ای که خود خواجه کرده اند عبارت را بخوانم که مرحوم خواجه می فرمایند
 والمفاسد معلومة الانتفاء، این یک شبهه ـ وانحصار اللطف فيه معلوم للعقلاء، این عبارت اگر اشاره باشد به ان شبهه ای که از شرح مقاصد خواندم شبهات می شود پنج تا ؛شبهه سوم :و وجوده لطف، وتصرفه آخر، وعدمه منا. این شبهه در کتب سابقین مطرح است و در کتب لاحقین هم مطرح است که از سابقین اخذ کرده اند که اگر وجود امام لطف است پس چگونه است که الان سالها است امام غائب است این چه لطفی است با غیبت ایشان جواب می دهند و وجوده لطف، وتصرفه آخر، وعدمه منا
الحمدلله رب العالمین

-پاورقی-

[1] -  الكافي في الفقه، ص: 52
[2] -جواهر الفقه، العقائد، ص: 247

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page