جلسه 8 موضوع :قاعده لطف و اشکالات وارده بر آن   تاریخ :16/7/1390

(زمان خواندن: 9 - 18 دقیقه)

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی خیر خلقه و اشرف بریته محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الاولین و الاخرین
کلام در اشکال سوم هست که خواجه متعرض شده اند که اگر وجود امام لطف باشد و واجب است بر خداوند نصب امام در جامعه باید امام ظاهر باشد قاهر باشد قدرت داشته باشد بر امر و نهی بر پیاده کردن احکام تطبیق شریعت و شما ملتزم به این معنی نیستید و امامتان را غائب می دانید
مرحوم علامه اشکال را این طور تقریر کرده اند از قول مستشکلین :قالوا الامام انما یکون لطفا اذا کان متصرفا بالامر و النهی امام وقتی لطف هست که تصرف بکند متصرف باشد یعنی بتواند امر کند بتواند نهی کند و انتم لا تقولون بذلک شما ملتزم به این معنی نیستید شما امامت را قائل می شوید بدون امر و نهی؛ امام است اما امر و نهی ندارد انتم لا تقولون بذلک فماتعقتدونه لطفا پس انچه را که قائل هستید لطف است لا تقولون بوجوبه؛ و ما تقولون بوجوبه لیس بلطف؛ انچه که قائل هستید به این که لطف است قائل نیستید به وجوبش مگر امر امام نهی امام و تطبیق احکام لطف نیستید قائل نیستید به این لطف و انچه که قائل هستید به وجوبش، که اصل امام است اینکه لیس بلطف چه لطفی دارد امام غائب چه اثری مترتب هست بر وجود امام غائب که لطف باشد این اشکال
این اشکال از قدیم الایام مطرح است و بیش از هزار سال خیلی بیش از هزار سال قبل مطرح شده و عمده این اشکالات از معتزله هست اشاعره در این جور مسائل عیالند بر معتزله و علمای ما از قدیم الایام جواب داده اند از این اشکال به تفصیل در جلد اول تلخیص الشافی از ص 90به بعد مقدار زیادی راجع به این شبهه گفتگو شده قبل از شیخ طوسی  در کتاب الذخیره فی علم الکلام از سید مرتضی در کتاب شافی سید مرتضی در مولفات علمای قبل  علمای بعد این شبهه مطرح است و جواب داده شده
مطلبی را که بنده عرض می کنم که یادم نمی اید دیده باشم در مطالعاتی که دیده باشم این مطلب است که ضروری است تذکرش قبل از ورود در بحث و ان این است که امامتی را که ما بحث می کنیم همان امامتی است که جانشینی رسول الله است در جمیع ابعاد رسول الله ص یعنی اون شخصی که پر می کند خلاء فقدان نبی را که جمیع وظایف نبی را به عهده می گیرد جمیع کمالات و صفات و مقامات نبی را دارا است الا نبوت بحث ما در امامت و موضوع بحث ما این است
تعریفی کردیم برای امامت تعریفی بود که اشاره به همین مطلب است رئاسة عامة فی الدین و الدنیا لشخص من الاشخاص نیابة  عن النبی ص یا خلافة عن النبی که خلیفه نبی است در جمیع شئونی که نبی داشته امامت جانشینی نبوت است و پر کننده خلاء فقدان نبی است در جمیع جهاتی که در نبی بوده است؛که هم دنیا است هم اخرت است؛  هم جهات معنوی است هم جهات مادی است و جهات دیگری که ما درک نمی کنیم آثاری بر وجود امام به این معنایی که عرض کردم مترتب می شود همچنانکه مترتب می شود بر وجود خود پیامبر Jکه اون اثار را ما درک نمی کنیم که چه اثار وبرکاتی دارد وجود نبی و یا امام در امت پس موضوع بحث ما این است
نباید خلط شود بین امامت و بین حکومت خیلی اشتباه شده حتی بعضی از خواص در داخل خودمان خلط شده در کلماتشان بین امامت و بین حکومت ؛گاهی امامت استعمال می شود و اراده می شود خصوص حکومت  گاهی خلافت استعمال می شود اراده می شود خصوص حکومت؛ حکومت غیر از امامت است حکومت شأنی است از شئون امام و خیلی مهم است و خیلی از مشکلات از اینجا پیدا شده و حل مشکلات به بیان این نکته است که خلافت شأنی است از شئون امام؛ نه این است که اگر امام در بین مردم حکومت نداشت خلیفه رسول الله در بین مردم حکومت نداشت پس او خلیفه نیست پس او امام نیست پس او ولایت ندارد معنای امامت و خلافت و ولایت معنایی است بالاتر از حکومت حکومت شأنی است از شئون امام حکومت بین مردم وظیفه امام است نه خود امامت
مثلا برای توضیح مطلب :
اگر مجتهد جامع الشرائطی داشته باشیم مجتهد جامع الشرائط از وظیفش قضاوت بین مردم است که اگر دو نفر نزاعی داشتند به مجتهد جامع الشرائط رجوع کنند او نظر کند در نزاعآنها و حل کند بر طبق موازین شرعیه نزاعآنها را این قضاوت از شئون یک مجتهد جامع الشرائط است حالا اگر مجتهد جامع الشرائطی از اول عمری که مجتهد شد تا اخر عمرش هیچ متصدی امر قضاوت نشد پیش نیامد که نزاعی را رسیدگی کند حل کند مشکلی را عملا ؛این عدم تصدی نسبت به امر قضاوت هرگز مضر به مقام اون مجتهد جامع الشرائط نیست چون عملا متصدی نشد پس او نداشته است این صلاحیت را این درست نیست
امامت نسبت به حکومت؛ حکم مجتهد جامع الشرایط را دارد نسبت به قضاوت بین مردم؛ ممکن است امام امام به حقی منصوب من قِبل الله باشد بر ما وظیفه باشد اطاعت از او اقتدا به او و امثال ذلک از جمیع جهات اما اتفاق نیفتد که حکومتی تاسیس کند
لذا اینکه عرض کردم درست است که در کلمات بزرگان این جوری که عرض کردم بنده ندیدم حکومت شانی از شئون امام است حکومت مرادف امامت نیست حکومت وظیفه ای  است از وظایف امام و هکذا نبی فرق نمی کند اما اگر حکومت نشد حاکم نشد امام یا نبی بین مردم این مضر به امامت و یا مضر به نبوت نبی نخواهد بود این که بنده عرض کردم به این بیان ندیدم ولی لب فرمایشات بزرگان همین است که :
وجوده لطف تصرفه لطف اخر وجود امام لطف است به بیانی که عرض کردیم تصرف امام که در بین جامعه مبسوط الید باشد نافذ الکلمه باشد عملا مردم از او تبیعیت کنند مطیع اوامر و نواهی او باشند که لطف دیگری است که این لطف نفعش بر می گردد به خود امت عدمش ضررش  است برای خود امت؛ خسارت امت است ضرر امت است عدم تصرف امام ؛وجودش لطف است ؛وجود تصرف تحقق تصرف امر و نهی کردن او؛ و اینکه مردم اوامر و نواهی او را امتثال کنند این سعادت مردم است و خیر و صلاح و توفیق مردم است اما عدمه منا ،چه چیزی باعث شد که امام تصرف نمی کند چه چیزی باعث شد که امام متصدی امر و نهی رسمی بین امت نشده است چه چیزی باعث شده این ضرر را این خسران را این عدم سعادت را؛ عدمه منا؛ یعنی خود مکلفین خود امت باعث این شدند که اون امامی که وجودش لطف است و تصرفش لطف اخر؛ امت باعث شدند که این تصرف که لطف اخر هست خارجا تحقق پیدا نکرد
این مطلب در سراسر باب امامت ما کاملا بین هست ما وقتی امامت امیرالمومنین را بخوانیم ادله امامت اون حضرت؛ ادله کتابی یعنی از قرآن   مجید؛ ادله سنت از احادیث نبویه معتبره قطعیه؛ و هکذا از باب حکم عقل وقتی ثابت کردیم که امام الامیرالمومنین علی بن ابیطالب ع بحکم کتاب و سنت و عقل منصوب است از قِبَل خدا و رسول این را که خواندیم و از طرفی داستان سفیقه را خواندیم و بر اساس منابع دست اول اهل سنت به داستان سقیفه رسیدگی کردیم و برای ما کاملا روشن و بین شد از خود منابعآنها چگونکی خلافت ابوبکر و اینکه ابوبکر ایا مناقبی که به او صلاحیت بدهد که بنشیند جای پیامبر Jدارد یا ندارد؛ همه اینها را که رسیدگی کردیم بعد از فضائل و ادله امامت امیرالمومنین کاملا معلوم می شود که چطور شد که این امت باعث شد عدم تصرف امام را و عدمه منا؛ از انجا شروع می شود تا برسد به اینکه امر دائر بشود ـ این تعبیری که می کنم امر دائر بشود از باب ضیق خناق است ـ  امر دائر بشود بین سید الشهدا و یزید بن معاویه کی باعث شد عدمه منا تا برسد به امام کاظم ع کی باعث شد که حاکم هارون الرشید باشد این کلمه الرشید را خودشان می گوید لقب داده اند هارون عباسی است یا موسی بن جعفر ؟ کی باعث شد که موسی بن جعفر سالها در زندان باشد تا برسد به بقیه ائمه ما امام عسکری امام هادی و امام حسن عسکری عسکرین علیهما السلام کی باعث چطور شد که اینها را از مدینه بیاورند به سامرا در یک جای پرتی منقطع از امت نگذارند که امت هر گونه تماسی با ائمه داشته باشند سوالی و یا جوابی و استفاده از ان حضرت از اوامرشان و نواهی شان و علومشان و اثارشان کی باعث شد ؟نوبت می رسد به امام زمان و عدمه منا و این مضر به امامت نیست به بیانی که عرض کردم تصرف یعنی مبسوط الید بودن یعنی نافذ الکلمه بودن یعنی در جامعه حکومت کردن یعنی ولایت تشریعیه داشته باشند عملا و فعلا که متصدی امر باشند مردم ؛همین امت بعد از شهادت امیرالمومنین با امام مجتبی بیعت کردند و امام مجتبی بیعت مرد را پذیرفتند رسما ولی امر بودند امام مجتبی ؛ و امام مفترض الطاعة مسلمین بودند چرا ادامه پیدا نکرد خود امام مجتبی مقصرند کی مقصر هست ؟ اگر مردم مقصر نبودند و امامت امام مجتبی ادامه داشت واقعه کربلا تحقق پیدا می کرد؟ و وضعیت بقیه ائمه به همین جور ادامه پیدا می کرد امام کاظم به زندان می رفتند اصلا در همه مراحل تاریخ اسلام می بینیم که امت نسبت به کتاب و عترت که پیامبر Jوصیت کردند نه یک بار نه دو بار نه سه بار حتی در ساعتهای اخر عمر شریفشان تاکید به این معنی کردند تمسک به قرآن   و عترت را ؛ امت رسما از قرآن   و عترت فاصله گرفتند تعارف دارد ؟در چه زمانی قرآن   در جامعه مسلمین پیاده شد ایا اهل بیتی که پیامبر Jوصیت کرده بودند کی مردم عملا مطیع اهل بیت بودند کی مردم منقاد بودند برای اهل بیت کی اقتدا به اهل بیت کردند و عدمه منا
اما غافل نباید بشویم که این تصرفه لطف اخر که ما باعث شدیم انقطاع این لطف را ؛این مضر به اصل امامت و ولایت و خلافت از رسول الله ص نیست دقیقا مثل حاکم شرعی مجتهدی جامع الشرائط که متصدی امر قضاوت بین مردم نشده اگر یک مجتهد جامع الشرایطی که از جمله شرائط ان مجتهد اون است که عادل است و عدالت شرط امام جماعت است اگر هیچ مجتهد عادلی ولو یک مرتبه ایشان نماز جماعت نخواند عدم امدن این مجتهد جامع الشرائط به مسجد بعنوان امام جماعت و اینکه اتفاق نیفتاد عملا مردم به او اقتدا کنند این مضر به عدالت ان مجتهد است ؟دقیقا همین طور است
مسئله عدم نفوذ کلمه امام در جامعه مسلمین عدم بسط ید امام در جامعه مسلمین دقیقا همین طور است مضر به امامت نخواهد بود این یک جهت مطلب
جهت دوم مطلب این عدم را کی باعث شد ؟خود امت باعث شدند شاید اتفاق بیفتد که در یک جایی مسجدی وجود داشته باشد و عالم عادلی هم در انجا وجود داشته باشد ولی اهالی ان شهر و یا شهرستان نروند از ان عالم عادل بخواهند که بفرمایید مسجد که ما می خواهیم از وجود شما استفاده کنیم این مضر به مقامات علمی و معنوی اون عالم نیست مردم اقبال نکردند مردم تقاضا نکردند اگر استاد بزرگواری قدرت تدریس کفایه داشته باشد و از هر جهت لیاقت داشته باشد برای تدریس کفایه از نظر علمی از نظر بیان و جهات دیگر و لکن این استاد متصدی امر تدریس نیست فرض کنید از او خواسته نشد یا فرض کنید کسالتی دارند مریض است نمی تواند تدریس کند یا مقتضی وجود ندارد که مقتضی وجود دارد مانع وجود دارد یا از ناحیه خودش  یا در جامعه طلبه کفایه خونی وجود ندارد و این استاد متصدی تدریس کفایه نشد متصدی تدریس کتاب دیگری شد می شود گفت که این استاد قادر به تدریس کفایه نیست ـ این مثالهای ساده برای تقریب مطلب است که هیچ وقت عدم تصدی عملی کاشف از عدم لیاقت نیست اون لازم اعم است ـ  نتیجتا وجود امام لطف است برای اینکه حافظ شریعت است وجود امام لطف است برای اینکه وجود امام مایه وحدت امت است حالا با وجود امام بین امت اختلاف است کی باعث شده ؟با وجود امام مشکلات اعتقادی و علمی مردم حل می شود اما بشرطی که مردم بروند در خانه امام بشرطی که مردم از امام بخواهند شما فکر می کنید مطالبی را که امام صادق و امام باقر فرمودند که در دنیا باقی مانده شأن علمی و جهات معارف امام باقر و امام صادق که تا روز قیامت در تاریخ ثبت شده این مطالبی را که این دو امام داشتند امام سجاد نداشتند می شود گفت که این مطالب را که امام باقر فرمودند پدرشان امام سجاد نداشتند چطور شد که این مطالب از امام سجاد این مطالب منتشر نشد ولی از امام باقر و از امام صادق این مطالب علمی بلند منتشر شد اگر این شرایطی که برای امام باقر و امام صادق حاصل شد برای امام سجاد حاصل شده بود برای سید الشهداء حاصل شده بود اگر ظالمین فرصت داده بودند مزاحمت ایجاد نمی کردند امام باقر و امام صادق کی از این فرصت استفاده کردند فرصتی که حکومت بنی امیه ضعیف شده داره از بین می رود و حکومت بنی العباس هنوز مسلط نشده اند شرایطی که فرصتی برای ائمه ما ایجاد کرد اگر برای سائر ائمه هم ایجاد شده بود اگر حکومتها مزاحمت ایجاد نمی کردند با ائمه ما چند برابر انچه که امام باقر و امام صادق فرمودند به دست ما مطلب می رسید از ائمه اطهار و تا برسد به امامهای بعد تا به امام زمان پس مقصر در اینجا کیست؟ از صدر اسلام و تا به امروز و تا بعد از امروز که نمی دانیم حضرت کی ظهور خواهد کرد ؟مقصر کیست عدمه منا
پس این اشکال بر قاعده لطف نخواهد بود  اشکال بر امامت ائمه ما نخواهد بود که ما امامی را لطف می دانیم که امر و نهی کند اگر امر و نهی نکند امام نیست نه خیر اگر امر و نهی نکند امام است امر و نهی نکردن عملی از وظایف امام است البته در صورتی مثل امام باقر و امام صادق که شرایط ایجاد کند چند صباحی که امام رضا فرصت پیدا کردند چقدر ما مطلب داریم از امام رضا چقدر روایت داریم  در باب توحید و در سایر معارف و در خصوص امامت از امام رضا شرایط اقتضا کرد پس مقصر کیست در اینجا ؟این است که علمای ما گفته اند که زبده مطالب ما را مرحوم علامه آورده اند می فرمایند که ان وجود الامام نفسه وجود خود امام ذات امام در بین امت وجوده لطف لوجوه :احدها انه یحفظ الشرایع و یحرصها عن الزیادة و النقصان یکی از اثار وجودی امام ولو مبسوط الید هم نباشد و لو حکومت نداشته باشد امر و نهی درجامعه نداشته باشد ولی این اثر مترتب است بر وجود امام که اگر بنا باشد کسی چیزی بر علیه قرآن   بنویسد امام اثر وجویشان ظاهر می شود اگر کسی تصرف در قرآن   بکند زیاده و نقیصه ای در قرآن   بشود قطعا امام زمان با اینکه غائب هستند  جلویش را خواهد گرفت به هر جوری که خودشان می دانند اگر بدعتهایی بنا باشد زیادة و نقصانا امام زمان وظیفه دارند حفظ کنند این از طرفی از طرفی هم خود امت اگر شرایطی پیش بیاید که امت در معرض هلاکت معنوی واقع بشوند امام علیه السلام نجات دهنده امت هستند از هلاکت
 داستان امام عسکری در سامرا را شنیدند که اون سالی قحطی امد و باران نیامد که خشک سالی شد که دعوت کردند مردم را بروند برای نماز استصقا وقتی بزرگ نصاری امد اون  هم بعنوان استصقا دستش را به طرف اسمان بلند کرد و ابر امد باران شدیدی بارید مردم گفتند پس نصاری بر حق هستند و داشتند مردم بسوی نصرانیت توجه پیدا میکردند که حاکم زمان همان خلیفه عباسی پیام داد به امام که ادرک امة جدک با اینکه حضرت کنار بودند از جامعه و حکومت حضرت را از جامعه جدا کرده بودند  در چنین شرایطی حضرت امدند بیرون و ان مشکل را حل کردند و معلوم شد که دسیسه ای بود از ان بزرگ نصاری و مردم از شک و شبهه بیرون امدند این داستان در منابع شیعی و سنی موجود است[1] در زندگی ائمه ع که اگر بنا باشد در اصل شریعت تصرفی شود که این تصرف عالم گیر شود در عالم اسلام  یا مشکلی برای عموم مسلمین پیش بیاید یک طوری بشود که جامعه مسلمین در اصل دین بسبب شبهه ای متضلل بشود دیانت شان وظیفه امام حفظ شریعت است ولو در زندان باشد
پس انه یحفظ الشریعه ویحرصها عن الزیادة و النقصان
فائده دوم :اعتقاد مکلفین به وجود امام اینکه معقتد باشیم به این که حضرت وجود دارند این یک مقدمه مقدمه دوم اینکه معتقد باشیم به اینکه حضرت روزی از روزها ظهور خواهند کرد مقدمه سوم اینکه نمی دانیم دقیقا که حضرت کی ظهور خواهند کرد خود این امور برای ما جنبه سازندگی دارد چون نمی دانیم حضرت کی ظهور می کنند با علم به اینکه ظهور خواهند کرد یحتمل فردا یحتمل پس فردا یحتمل ماه اینده یحتمل در حیات من؛ پس این برای من اثر سازندگی دارد
ان اعتقاد المکلفین بوجود الامام و تجویز انفاذ حکمه علیهم فی کل وقت در هر روزی ما این احتمال را می دهیم در هر ساعت این احتمال را می دهیم چون وجود حضرت که قطعی است ظهور حضرت در وقتی از اوقات قطعی است و اینکه حضرت کی ظهور خواهند کرد نمی دانیم پس احتمال می دهیم امروز احتمال می دهیم این جمعه احتمال می دهیم ماه ایند این برای ما سازندگی خواهد داشت سبب خواهد بود لردعهم ردع مومنین عن الفساد و لقربهم الی الصلاح خود این برای ما جنبه سازندگی دارد ولو حضرت غایبند
مطلب سوم ایشان می فرماید علاوه براین اثاری که بر اصل وجود امام مترتب است البته یکی از اثار هم  تصرف حضرت است حالا این اثر به اون جوری که باید منتفی است انوقت بزرگان ما از سید مرتضی از شیخ طوسی تا برسد به علامه حلی مطلبی دارند خیلی جالب است انصافا دو دو تا چهار تا است و اون این است که لطف الامامة یتم بامور اینکه اثار امام در این جامعه عملا پیدا شود؛ عملا اثار وجودی امام در بین امت عملا پیدا شود و پیاده شود سه جهت دارد یک پایه اش مربوط به خداوند متعال است که خدا باید امام را خلق کند خدا امام را به امت معرفی کند این جهت از ناحیه خدا انجام شده ؛ الله سبحانی و تعالی امام زمان را خلق کرده اند ایشانرا بعنوان امام به توسط پیامبر Jمعرفی کرده اند به امت؛ ایشان امام داوزدهم هستند از ائمه اثنا عشر که در منابع فریقین حدیث ائمه اثنی عشر از احادیث قطعیه است انچه که مربوط به خدا بوده خلق الامام علم دادن به امام و معرفی کردن امام به امت این جهت از ناحیه خدا انجام شده
جهت دوم :مربوط می شود به پیامبر که این معنی را باید به مردم ابلاغ کنند که ابلاغ کردند
می اییم بر خود امام ع ایا امام زمان ع در امر امامتشان کوتاهی کردند امامت را نپذیرفتند که پذیرفتند ایشان امادگی برای هدایت خلق ندارند که دارند ایشان اهمال کردند این امت را که می فرمایند انا غیر مهملین لامورکم  ایا عاطفه نمی خواهند دین جدشان در دنیا حاکم بشود که می خواهند پس از ناحیه امام هم کوتاهی وجود ندارد پس کی مقصر هست؟ سه جهت بیشتر نیست خدا و رسول امام و امت ما در برابر یک امری واقع شدیم که این امر واقعیت دارد و اون امر غیبت امام زمان است محرومیت امت از امام ع ایا این محرومیت باعث ان خداست و رسول این محرومیت باعث ان خود امام است نه خدا و رسول و نخ خود امام  جهت دیگری هم وجود ندارد عامل دیگی هم وجود ندارد بر می گردد به خود امت و امت هم که مقصرند و باعث غیبت امام ع خود امتند و عدمه منا چون شق دیگری نیست که دخل داشته باشد در این قضیه این مطلب با این بیان کاملا روشن است جای هیچ شک و شبهه ای باقی نمی ماند و با توجه به مقدمه ای که عرض کردم که خلط نشود بین امامت و حکومت امام داریم تاره حاکم است تاره حاکم نیست نبی داریم تاره حاکم است مثل حضرت سلیمان تاره حاکم نیست؛ خود نبی اسلام زمانی در مکه احدی همراه ایشان نبود الا چند نفری مدتی هم که در شعب ابو طالب محاصره بودند و ایشان را از مکه اخراج کردند بله در مدینه ایشان مبسوط الید شدند نافذ الکلمه شدند کی مقصر هست اهل مکه خود پیامبرص مقصرند؟ مسائلی که اتفاق افتاده در تاریخ اسلام در رابطه با اهل بیت از روز اول بعثت تا روز رحلت رسول الله از روز رحلت رسول الله تا روز غیبت امام زمان و از روز غیبت امام زمان تا روز ظهور امام زمان تمام این مسائلی که اتفاق افتاده است که در این مسائل محرومیت امت بوده خسارتهای امت بوده ضررهای امت بوده گرفتاریهای مادی و معنوی امت بوده در همه این امور مقصر نه خدا و رسول نه خود ائمه و انما خود مردم مقصر هستند حالا چه کار باید کرد که این تقصیر برطرف شود چه کار باید که حضرت زودتر ظهور کنند که اون بحث جدا گانه ای که مربوط به بحث مهدویت هست که درجای خودش باید مورد بحث قرار بگیرد پس این شبهه بر قاعده لطف مندفع شد پس نسب امام واجب و این وجوب علی الله است فردا اجماع امت را بر وجوب وجود امام در هر زمانی خواهم خواند و اینکه این امام را که ما قائلیم که نسبه بید الله است دیگران قائل هستند که نسب امام به ید امت است راجع اون فصل هم مباحثی را عرض خواهم کرد
الحمدلله رب العالیمن

-پاورقی-


[1] - الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة (2/  600) ينابيع المودة لذوي القربى (3/  120)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page