جلسه 15- موضوع:کلمات علمای عامه در باب عصمت تاریخ :26/7/1390

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

بسم الله الرحمن الرحیم
      الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی خیر خلقه و اشرف بریته محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الاولین و الاخرین
کلام در ایه مبارکه لا ینال عهدی الظالمین بود بعضی از اقایان اشکال کرده اند که استدلال اخص از مدعی است بجهت اینکه مدعای ما عصمت است هم از گناه هم از خطا و سهو و نسیان، آیه مبارکه دال است بر عصمت از ظلم  اگر کسی کار غیر صحیحی از او سر بزند از روی سهو و نسیان ایا به او ظالم گفته می شود یا نه ؟
جواب : اولا ظلم یک مفهومی است که دو طرف دارد در هر ظلمی که در عالم واقع می شود یک ظالم هست و یک مظلوم؛ ظلم از مفاهیمی است که دو طرف دارد متقوم است به دو طرف و الا این مفهوم صدق نمی کند و مصداقیت پیدا نمیکند
ثانیا :ظلم در مقابل عدل است خوب این دیگر پر واضح است ظلم و عدل تقابل دارند
ثالثا:بین ظلم و عدل ثالثی وجود ندارد که به اصطلاح ما طلبه ها واسطه ای بین ظلم و عدل نیست در عالم آنچه که واقع می شود یا ظلم است یا عدل شیئ ثالثی به نظر نمی رسد
رابعا:ظلم در لغت و در کتب اخلاق این طور معنی شده "وضع الشیئ فی غیر موضعه" هر شیئی را هر کاری را هر حرفی را در جای مناسب خودش قرار ندهی ظلم کردی لذا می گویند حرف خوب را حکمت را اگر به نااهل گفتی به حکمت ظلم کردی اگر به اهل نگفتی به آن اهل ظلم کردی؛ هر کاری؛ هرحرفی ؛هرحرکتی؛ به هر شکلی که بجا نباشد ظلم است با این مقدمات اگر از کسی از روی سهو کار بدی سر بزند فرض کنید که از روی سهو مال کسی را تلف بکند از دو حال خارج نیست این کار یا کار بجایی است یا نا بجایی است اگر کار بجایی است این کار؛ تبعا عدل خواهد بود، و الا ظلم خواهد بود وقتی نابجا باشد دیگر عدل نیست و واسطه بین ظلم و عدل وجود ندارد لذا در شرع مقدس تلف کردن مال غیر از روی سهو یا صدمه زدن بر کسی از روی خطا درشریعت اثر بر آن مترتب شده است هر چند از نظر تکلیفی این آدم کار حرامی نکرده است ؛تکلیفا مواخذه نمی شود لکن بر این کار اثر مترتب میشود اگر بنا بود این کار و لو اینکه حق الناس است
لایقال : کسی نگوید این حکم وضعی است چون حرف ما این است که در شریعت بر اموری که از روی سهو و خطا و نسیان واقع میشود اثر بار می شود
پس معلوم می شود که این کار نباید می شد این کار عدل نیست نباید می شد درست است که این شخص متعمد نیست در این کار و لکن کاری است که نباید می شد عرض ما این است که ؛از معصوم کاری که نباید بشود سر نمیزند و ظلم وضع الشیئ است فی غیر موضعه البته مصداق ظاهرش انوقتی است که از روی قصد و عمد باشد اما اگر از روی سهو و نسیان باشد باز هم  به آن کار کار نابجا گفته می شود و الا باید عدل باشد عدل نباشد پس ظلم است در این آیه مبارکه وقتی به کتب اهل سنت نگاه کنید هیچ حرفی برای گفتن ندارند الا که این که  می گویند ما قبول نداریم کسی که از او گناهی سر زده یا مدتی از عمرش مشرک بوده بعد ادم خوبی شده ما قبول نداریم که این امدم ظالم باشد و حال اینکه با ادله ای که خواندیم با توضیحی که دادیم با کلمات لغویین و عرف و کلمات مفسرین این ما قبول نداریم مطلبی نیست که قابل شنیدن بوده باشد و مورد اهتمام قرار بگیرد
بحث در ایه اولی تمام شد
عجالتا ایاتی را بنا شد بحث کنیم که عصمت را در امام و امامت معتبر می داند و دلالت دارند ایاتی که دلالت دارند بر عصمت پیامبر ص و امیرالمومنین و اهل بیت آن هنوز وقتش نرسیده است که متعرض خواهیم شد به تفصیل
آیه دوم : يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ
ما مصداق اولی الامر را کاری نداریم ـ چون در اصل امامت بحث داریم ـ که البته در جای خودش بیان می شود خود این ایه أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ در این ایه امر به اطاعت شده است کلمه اطیعوا تکرار شده است نسبت به خداوند متعال یک مرتبه اطیعوا امده است ؛ نسبت به رسول و اولی الامر با هم یک مرتبه امده است از اینجا می شود استظهار کرد که اولی الامر به این اصطلاح ما دنباله رسول است متمم رسول است او رسالتش مکمل رسالت رسول است اینها هر دو ـ رسول و اولی الامر ـ باهم رفته اند تحت امر اطیعوا در عطف اولی الامر به رسول الله و اولی الامر منکم دلالت هست  بر اینکه همان اطاعتی که نسبت به رسول الله واجب است داشته باشیم همان اطاعت نسبت به اولی الامر هست پس همان گونه که رسول الله ص معصوم هستند اولی الامر هم باید معصوم باشند بخاطر اینکه مکررا عرض کردیم که امر به اطاعت به طور مطلق بدون قید و شرط ؛ دال است بر عصمت آن مطاع؛ و الا تناقض لازم می اید که توضیحش را میدهم باز معنای اطاعت در این ایه به معنای تبعیت است تبعیت به طور مطلق؛ چه در قول چه در فعل و چه در سایر امور انسان باید مطیع باشد یعنی بدون قید و شرط انجام دهد انچه را که به او گفته اند و از او خواسته اند این حقیقت ولایت کلیه الهیه است حقیقت ولایت کلیه الهیه این است که انسان دربسته و سربسته بدون چون و چرا و بدون قیدوشرط در اختیار باشد این معنای ولایت کلیه است در قرآن   مجید در ایه دیگری از این ولایت کلیه و اطاعت مطلقه تعبیر شده است به ملک عظیم أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظيماً
ملک عظیمی خداوند به محمد و ال محمد داده است مُلک و مَلِک و مالک تصرف می کند در مملوکش به هر جوری که صلاح بداند و این ملک را و مالکیت را نمی دهند مگر به کسی که معصوم باشد وقتی معصوم شد تصرفاتی را که صلاح میداند مطابق واقع خواهد بود تصرفات از باب هوای نفس و اغراض شخصیه نخواهد بود مانعی ندارد که خدا به معصوم چنین مقامی چنین قدرتی را عطا کند معصوم است وقتی معصوم باشد بغیر مصلحت بغیر حکمت بغیر خیر کاری را انجام نمی دهد بنا بر این در روایاتی که در ذیل این ایه مبارکه داریم به سندهای بسیار صحیح از ائمه اطهار وارد شده است که مراد از ملک عظیم الطاعة المفروضة؛ الطاعة المفترضة در این ایه هم طاعت و اطاعت داشتیم این طاعت و اطاعت همان ولایت کلیه ای است که در ان ایه مبارکه هست لذا از امام رضا ع ـ که خیلی از معارفی را که ما الان داریم در رابطه با پیامبر و اهل بیت از امام رضا داریم ـ حضرت می فرمایند الناس عبید لنا فی الطاعة مردم عبد ما هستند در طاعت نه در عبادت عبادت از آن خداست ائمه و اهل بیتآنها عبد خدا هستند نه؛ در اطاعت ما عبد ائمه هستیم همیشه عبد نسبت به مولای خودش چه حالی را دارد عبد نسبت به مولای خودش هیچ اختیار ندارد مطلقا اختیار ندارد ما در برابر اهلبیت یعنی پیامبرص و چهارده معصوم به امر خداوند متعال این چنین قرار داده شدیم که عبدشان هستیم در مقام اطاعت الان هم همین طور است می بینید بعضی از اقایان خادمی را که دارند این شاگرد یا ان پسری که خلف ان اقا است چگونه مطیع است بدن چون و چرا در این طاعت این چنین برکاتی هست که ما غافلیم این برکات را درحد اعلی و اعلی مراتب در اطاعت از اهل بیت می یابیم که خدا این چنین قرار داده است از باب لطف و از باب فضل و کرم خودش که این ائمه را در بین این امت قرار داد تا به برکت اطاعت ازآنها ؛تبیعت ازآنها انسان به معرفت باری تعالی برسد و بعد از معرفت عبد الهی باشد یعنی اطاعت و بندگی و تعبد و عبادت نسبت به باری تعالی داشته باشد تا برسد به انجایی که مازال العبد یتقرب الی بالنوافل حتی اکون سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصره به که این حدیث قدسی خیلی مهم است و در کتب فریقین هست اینکه انسان به این جا برسد که کمال مطلوب انسان اگاه است این حرکت تا رسیدن هادی لازم دارد معلم لازم دارد استاد لازم دارد برای این جهت اهل بیت را خداوند از باب لطف قرار داد تا واسطه باشند اینها بین عباد و بین باری تعالی برسانند عباد را به انجایی که باید برسند و الا یک خرما فروش معلوم نیست کی هست واقعا میثم تمار کیست از کدام عشیره هست به چه چیزی میثم تمار افتخار کند مثلا؛ به زیبایش به مالش به قومش به چه چیزی میثم تمار در این عالم افتخار کند؟ به چه مناسبت اسم او باقی بماند چرا ما آرزوی رسیدن به کمترین مرتبه میثم تمار خرما فروش داشته باشیم شاگردی کرد خدمت امیرالمومنین درست شاگردی کرد تربیت شد در مکتب حضرت این کم چیزی است ؟ این است که ملک عظیم خدا داده است به اهل بیت به این معنی که بیان کردم الناس عبید لنا فی الطاعة مگر ائمه احتیاج به عبید داشتند الناس عبید لنا فی الطاعة اگر بیاید اینجا زانو بزنید آنچه را که ما می گوییم بکار بزنید میرسید لذا فرموده اند بنا عرف الله و بنا عبد الله این باء بای سبیت است بوسیله ما ؛ و خدا می خواهد که مردم او را عبادت کنند خدا می خواهد که مردم از روی معرفت او را عبادت کنند وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ انوقت با این بیانی که عرض کردم می شود اولی الامر غیر معصوم باشد زید وبکر وخالد باشند ؟
این است معنای اجمالی ایه مبارکه أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ که اطاعت مطلقه دال بر عصمت است و الا نمی شود و معنی کردم اطاعت را قدری توضیح دادم
ما باید در برابر مقام عصمت به تعبیر ما طلبه ها کالمیت بین یدی الغسال باشیم دیدید که در غسال خانه میت به هر جوری بخواهند به هر طرف ؛ تُقَلِّبُنِي أَيْدِي أَحِبَّتِي ـ در دعای ابوحمزه  ـ میت است اختیار ندارد در برابر اهل بیت این چنین باید باشیم ولی امر ما هستند که البته بحث مصداقی نداریم ولکن به این نتیجه خواهیم رسید نمی شود امام معصوم نباشد نمی شود اطاعت مطلقه برای غیر معصوم، محال است این نتیجه اش نفی و اثبات است اهل بیت اثبات بله، غیر اهل بیت نه نفی این است معنایش اجمالا چون قصد بحث مصداقی نداریم أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ کسانی کهآنها بر شما ولایت این چنینی دارند که منصوب هستند از قِبَل باری تعالی برای این جهت اولی الامری که با رسول الله با هم یک اطیعوا امده برایشان کاشف از این که مراد از اولی الامر یعنی اوصیا یعنی کسانی که وجودشان ادامه وجود رسول الله این عبارتی که گفتم بسیار عبارت شیرینی است یکی از مفسرین اهل سنت در ذیل ایه ای است ـ خیلی ارزشمند است این چند خطی که نوشته است می گویدائمه اطهار اهل بیت رسول الله ادامه وجود پیامبر ص هستند[1] شما در دعاها چه می گویید در زیارت امام زمان می گویید ٍ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ آلَ رَسُولِكَ در وجود امام زمان حفظ می شود وجود رسول الله حفظ می شود وجود اهل بیت همه ٍ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ آلَ رَسُولِكَ اینها این جوری هستند ایه مبارکه دال است بر عصمت اولی الامر که به دنبال ااطاعت باری تعالی اطاعت رسول الله و اولی الامر باهم امده است به همان جوری که اطاعت از رسول الله باید بکنیم  از اولی الامر باید اطاعت کنیم باید ولی امر معصوم باشد و نگاه کنید به تفاسیر عامه؛ ما احتیاجی به تفاسیرآنها نداریم ما به برکت اهل بیت مستغنی هستیم از غیر اهل بیت در هیچ بابی از علوم نیاز به کسی نداریم  وقتی کلامی از کسی نقل می کنیم برای خاطر الزامآنها است و اجتجاج برآنها است فخر رازی در ذیل ایه می گوید این ایه دلالت دارد بر عصمت ولی از انجا که بچه سنی بوده درس خوانده شده رازی نه این که بعد از اینکه درس خوانده باشد فکر کرده می گوید مراد از اولی الامر انهایی نیستند که شیعیان قائلند بخاطر اینکه اگر ما بخواهیم اطاعت از انهایی بکنیم که شیعیان قائل هستند یعنی اهل بیت علیهم السلام ما باید بهآنها دسترسی داشته باشیم چون دسترسی بهآنها نداریم پس مرادآنها نیستند کی باعث شد که امیرالمومنین متصدی امر نباشند این اول ثانیا مگر امیرالمومنین با اینکه ولی امر عملا نبودند در اختیار نبودند امت دسترسی نداشتند به امیرالمومنین  این مشکلاتی که حضرت در 25سال حل کردند که به دادآنها رسیدند گفت  لو لا علی لهلک عمر عثمان گفت لو لا علی لهلک عثمان  و ابوبکر با سبیلهای اویزان این طرف ان طرف  نگاه می کرد می گفت بروید به سراغ علی ع این را که من می گویم  با مدرک می گویم دسترسی نبود به امیرالمومنین؟و امام مجتبی ع  و سید الشهدا و سایر ائمه امام باقر و امام صادق در دسترش بودند حوزه علمیه تشکیل دادند ما دسترسی نداریم مراد اینها نیستند این طور از زیر بار یک ایه ای انسان خودش را خلاص می کند وجدان علمی و دینی اجازه می دهد که انسان خودش را خلاص بکند؟
غیر از این هم حرف دیگری ندارد پس ایه مبارکه دال است بر عصمت اولی الامر حالا هر کسی باشد ولی طبعا امر منتهی می شود به اهل بیت  دست ما نیست  پس دو ایه برای اعتبار و اشتراط عصمت در امام بعد رسول الله ذکر کردیم و ادله عقلیه فراوانی ذکر کردیم حالا مراجعه کنیم به شرح مقاصد به شرح مواقف به سایر کتب دست اول کلامیه اقایان ببینیم چه می گویند
عبارت این است :چون ابوبکر معصوم نبوده ما عصمت را شرط نمی دانیم انوقت در برابر استدلالت عقلی و نقلی از  کتاب و سنت اینکه بگوییم چون فلانی معصوم نبوده پس عصمت شرط نیست
من معظم الخلافیات مع الشیعه اشتراطهم ان یکون الامام معصوما و احتج اصحابنا ـ دلیلشان چیست بر عدم اعتبار عصمت در امام ـ و احتج اصحابنا علی عدم وجوب العصمة بالاجماع علی امامه ابی بکر و عمر و عثمان مع الاجماع علی انهم لم تجب عصمتهم  و حاصل هذا دعوی الاجماع علی ان الاشتراط فی الامام  و الا فلیس للاجماع علی عدم وجود عصمة الشخص کثیر معنی ـ اینکه ایا اجماع داشته باشیم بر اینکه ابوبکر معصوم نیست نه می خواهیم بگوییم چون ابوبکر خلیفه شد و معصوم نبود پس عصمت شرط نیست
تابع کتاب و سنت و عقل هستیم یا تابع انچه که در تاریخ واقع شده است هستیم اگر این طور است پس شمایی که قائلید به اینکه امام باید عادل باشد امام باید عالم باشد امام باید شجاع باشد بفرمایید که در طول تاریخ این کسانی که امدند و تصدی کردند امر امامت را با جهل با ظلم چطور شده کهآنها را امیرالمومنین می دانید واجب الطاعه می دانید به انچه که در تاریخ واقع شده باید استدلال کنید یا انچه که در تاریخ واقع شده باید عرض کنیم بر قرآن   بر کلمات رسول الله و سنت پیامبر ص ببینیم اگر قابل وفق هست قرآن   و سنت امضا می کنند ما هم قبول میکنیم اگر قرآن   و سنت امضا نکرد این تعصب برای چیست این چه استدلالی است در برابر کتاب و سنت استدلال کنیم چون زید معصوم نبوده است پس عصمت لزومی ندارد هذا تمام الکلام در مسئله دوم از شرح تجرید ما دو مسئله خواندیم
مسئله اولی یجب نصب الام و نصب املام بید الله است
مسئله دوم اینکه یشترط فی الامام ان یکون معصوما
و الحمد لله رب العالیمن

-پاورقی-

[1] - وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى‏ عَلَيْكُمْ آياتُ اللَّهِ وَ فيكُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (101 استفهام بطريق الإنكار و العجب. و المعنى من أين يتطرق إليكم الكفر و الحال أن آيات اللّه تتلى عليكم على لسان الرسول صلى اللّه عليه و سلم في كل واقعة و بين أظهركم رسول اللّه يبين لكم كل شبهة و يزيح عنكم كل علة؟ و مع هذين النورين لا يبقى لظلمة الضلال عين و لا أثر، فعليكم أن لا تلتفتوا إلى قول المخالف و ترجعوا فيما يعنّ لكم إلى الكتاب و النبي صلى اللّه عليه و سلم. قلت: أما الكتاب فإنه باق على وجه الدهر، و أما النبي صلى اللّه عليه و سلم فإن كان قد مضى إلى رحمة اللّه في الظاهر، و لكن نور سره باق بين المؤمنين، فكأنه باق على أن عترته صلى اللّه عليه و سلم و ورثته يقومون مقامه بحسب الظاهر أيضا. و لهذا
قال صلى اللّه عليه و سلم: «إني تارك فيكم الثقلين ما أن تمسكتم بهما لن تضلوا كتاب اللّه و عترتي

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page