جلوه هاى هنر در صحن و سراى حضرت معصومه (سلام الله علیها)

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

هنر تعریف دقیق و جامع هنر بدون بحثهاى طولانى دشوار است، اما با نقل مطالبى از صاحب نظران و هنرشناسان مى توان راه را براى ورود به یك سلسله مقالات هنرى بازكرد: «هنر یك شیوه بیان است، یك شیوه ادا كردن است، منتها این شیوه بیان از هر تبیین دیگر رساتر، دقیق تر و ماندگارتر است، دقت در هریك از این چند تعبیرى كه عرض كردم: رساتربودن، دقیق تر بودن، نافذتر و ماندگارتربودن، در فهم معناى هنر كمك مى كند، اى بسا كه یك گزارش غیر هنرى گرچه علمى و تحقیقى و دقیق، خاصیت ارائه هنرى را نداشته باشد.
ابزارهاى هنرى بى شك، رساترین، بلیغ ترین و كاست.
» (1) هنر این خصوصیت را دارد كه به خاطر ملایمت با طبع آدمى، بى شك در طبع او اثر مى كند.
هر هنرى در طبع آدمى اثر مى گذارد، اگرچه آن كسى كه مورد اثر قرارگرفته نتواند آن هنر را تحلیل كند هنر اثر خود را مى گذارد، یعنى دل را منقلب مى كند و اثرى در روح باقى مى گذارد، هرچه مایه هنرى كمتر باشد، این اثر هم كمتر مى شود.
» (2) «بر این نكته مى توان اتفاق كرد كه «هنر مى تواند معناى واقعى همه چیز را بهتر از آنچه ما مى بینیم نشان دهد.
» (3) «دانشمند روابط عالم هستى را اندازه گیرى مى كند، هنرمند این روابط را حدس مى زند و آنها را از نو با صورتى روشن به بیان درمى آورد، هردوى آنها در پى ادراك جهانند یكى از راه عقل، دیگرى به مدد عاطفه، هردوى آنها زبده هائى از عالم هستى بیرون مى كشند، حاصل استخراج دانشمند «حقیقت » خوانده مى شود، و از آن هنرمند «زیبائى.» با صرف نظر از پیام و محتواى مخفى شده در اندام اثر هنرى، هریك از آثار موجود دربردارنده مجموعه اى از آگاهی ها، فنون و قواعد علمى است.
یك اثر هنرى نظیر مسجد شیخ لطف الله یا مسجد جامع اصفهان نشان مى دهد كه مهارت هاى هندسى و ریاضى فراوانى در پدیدآمدن آن به كار رفته است; هریك از قطعه هاى كاشى، سنگ و گچ بری ها نشان مى دهد كه ابزارهاى مهندسى و معمارى آن زمان چه بوده، میزان دانایى پدیدآورندگان درباره مصالح، رنگ و فضا در چه پایه اى قرار داشته است.
وقتى كه یك قرآن نفیس از عهد تیمورى یا صفوى زیر ذره بین كارشناسان قرارمى گیرد، فنون كاغذسازى، رنگ سازى، ابزار ترسیم و نگارگرى، عناصر تشكیل دهنده مركب، بافت ویژه جلد و آشكار مى شود و هر بخش آن رساله و یا حتى كتابى از فن و دانش را به نسل حاضر منتقل مى سازد.
هرگز نباید هیچ اثر هنرى به جاى مانده از گذشته را سبك شمرد و بسادگى از كنار آن گذشت، بویژه اگر آن اثر با انگیزه هاى پاك و مقدس دینى پدید آمده، گویاى اعتقادات خالص نسلهاى گذشته باشد.
صحن و سراى حضرت معصومه(سلام الله علیها) بارگاه حضرت معصومه(سلام الله علیها) و آثار علمى و فرهنگى به جاى مانده در كتابخانه و موزه آستان مقدس قم، همانند غالب بناهاى اسلامى و گنجینه هاى دینى، از مواریث گرانبهایى است كه همراه با قداست و طهارت معنوى، دانش و هنر گذشتگان را به ما منتقل مى كند.
این مجموعه براى پژوهشگران موضوعى تازه و دست نخورده است.
هرچند قدمت تاریخى و نفاست اماكن مقدس قم و عراق بسیار والاست، ولى متاسفانه شرق شناسان و هنرپژوهان داخل و خارج چنانكه باید بدان نپرداخته اند.
در نوشته هاى این محققان آنقدر كه درباره اصفهان و سایر بلاد ایران مطلب به چشم مى خورد درباره حرمهاى مطهر قم و عتبات عالیات دیده نمى شود، شاید علت اصلى این امر آن باشد كه شرق شناسان و ایرانگردان غربى، كه پایه گذار تحقیقات باستان شناسى هستند، بنا به سبب ویژگی هاى مذهبى نتوانسته اند به صحن و سراى مطهر امامان و امامزادگان نفوذكنند و براحتى سایر ابنیه به بررسى و مطالعه این آثار بپردازند.
عتبات عالیات و حرم هاى مطهر امامان و ذرارى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پناهگاه دردمندان، عبادتگاه پارسایان، جایگاه عالمان و نیك نهادان است.
هدف كسانى كه به این مكانهاى مقدس روى مى آورند چیزى جز تامین نیاز معنوى، محبت و ولایت، اخلاص و تقرب به ذات لایزال الهى نیست.
این انگیزه ها چنان پاك و مقدس است كه زائران و عاشقان به خانه توجه ندارند و صاحب خانه را مى جویند.
بسیار كسان هستند كه سالهاى دراز پروانه حرم و جلیس مسجد و محراب بوده اند، اما به ظاهر بنا و آثار گرانبهاى هنرى و تاریخى كمترین توجهى نداشته اند.
در این مكانهاى سراسر نور، شور درون و اشك و آه سوزان به دیدگان اجازه نمى دهد تا این فضاى ملكوتى و مقدعس را موضوع بررسى و تحقیق صرف قراردهد و شاید اغلب مؤمنان پرداختن به ظواهر دل انگیز بیوتات حرم را نوعى گستاخى و بى ادبى تلقى مى كنند.
ما نیز اگر تحقیق و مطالعه در آثار هنر اسلامى، مخصوصا در این اماكن مقدس، را وظیفه حتمى خود نمى دانستیم، به این كار حساس و دقیق دست نمى زدیم.
به هر صورت مسلمانان و دین باوران بیشتر و پیشتر از بیگانگان باید سرمایه هاى معنوى و مادى خود را بشناسند و در نگاهدارى آنها بكوشند.
نادیده گرفتن این وظیفه و نبودن برنامه صحیح باعث شد تا بیگانگان بسیارى از نفایس اسلامى ما را به یغما ببرند; در این باره اظهارات اولین سفیر آمریكا در ایران مایه عبرت و اندوه است:
ولى افسوس كه عده زیادى از این بقعه ها و آرامگاه ها بتدریج رو به ویرانى گذاشت و تزئینات و سرامیك هاى آن بتاراج رفت و در سالهاى اخیر با قیمت هاى گزاف از طرف دلالان خارجى خریدارى شد و روانه خانه كلكسیونرهاى هنرى و موزه هاى بزرگ جهان گردید.
یكى از بهترین آثار این دوره تزئینات سرامیك داخلى مسجد سلطانیه بود كه همگى آن به یغما به موزه هاى خارجى رفت و متاسفانه از آن فقط دیوار خالى بجا مانده است و از همه این تزئینات مهم تر كاشی هاى سردر مسجد سلطانیه بود كه تا این اواخر باقى بود ولى یك مرتبه بطرز مرموزى ناپدید شد اخیرا براى اینكه جلوى این تاراج و دزدى آثار نفیس قدیمى را بگیرند در مورد كسانى كه اقدام به سرقت این قبیل آثار نمایند حكم مرگ صادر مى شود ولى پول زیادى كه به كلكسیونرها و موزه ها بابت این آثار مى پردازند آنقدر زیاد و قابل توجه است كه بازهم اشخاص جان خود را به خطر انداخته و به این دستبردهاى هنرى ادامه مى دهند، آرامگاه مشهور حضرت امام رضا(علیه السلام) در مشهد نمونه دیگرى از شاهكارهاى معمارى ایرانى ها مخصوصا در رشته سرامیك است، البته مسیحیان اجازه بازدید از این آرامگاه را ندارند و از فاصله مشخصى به آن نمى توانند نزدیك شوند ولى عظمت آن را گنبدهاى طلائى، كاشی كارى و گلدسته هاى زیباى آن از فواصل دور دیده مى شود و هنرشناسانى كه این بناى مهم را دیده اند از عظمت و نبوغ هنرى كه در آن بكار رفته حكایت مى كنند كاشى هاى لعاب دار قدیمى ایرانى كه در این بنا بكاررفته ارزش فوق العاده زیادى دارند، بطورى كه موزه ها براى هر كاشى لعاب دار قدیمى مبلغى در حدود 500دلار به دلالانى كه آنها را به طور قاچاق از ایران خارج مى كنند، پرداخت مى نمایند، این كاشی ها كه لعابى از شیشه دارند در چند بناى تاریخى دیگر ایران هم بكار رفته اند كه درخشندگى و جلاى خاصى دارند و مانند بلور نور را تجزیه كرده و باطراف منعكس مى نمایند.
» هنر اسلامى قطعى ترین و درست ترین داورى این است كه هنرهاى اسلامى از «قرآن » و «مسجد» سرچشمه گرفته است همه كسانى كه هنر اسلامى را، به عنوان یك مقوله فرهنگى، بى طرفانه مطالعه و بررسى كرده اند به این نتیجه رسیده اند كه منبع اصلى هنرهاى دینى در تمام سرزمین هاى مسلمان نشین قرآن و مسجد بوده، حتى به جرات میتوان گفت همه رشته هاى هنرى در كشورهاى اسلامى بنحوى ریشه در مقدسات دینى دارند; سخن شرق شناسان و ایران شناسان در این باره گواه روشنى است: «اعتقاد به اسلام كه میان غالب ایرانیان بنا به رغبت شخصى بود، هنر نوى را كه در نظر شرقیان هنرى بس مهم بود بوجود آورد و تقدیر آن بود كه این هنر در ایران به اوج خود برسد و آن هنر خطاطى بود، احترام به كلام مقدس خداوند كه چاوش سعادت و زندگى جاوید بود باعث بوجودآمدن احترام آمیزترین كتابت ها شد.
خط بدوى عرب بظرافت گرایید و توسعه یافت و اولین پیشرفتهاى هنر خط در شهر كوفه انجام گرفت و خط كوفى منسوب باین شهر بواسطه ظرافتش شهرت زیاد یافت.
الفباى قوى و اصیل مدون شد كه عظمت كلام الهى را شایسته باشد، نبوغ ایرانى این الفبا را معقول و متناسب ساخت تا بجایى كه خط كوفى تزئینى ترین و گویاترین خطوط گردید.
ذوق بخط خوش كه این جنین انگیخته شده بود به اشتیاقى منجر شد كه حتى بوسواس كشید آتش این اشتیاق مدت هزارسال در دل مسلمین افروخته بود .
ظهور اسلام ایمانى جدید و ارزشهاى تازه و حدودى نو بوجود آورد، قصور و معابد عظیم ساسانى كم كم جاى خود را به مساجد داد، مسجد كه مركز اجتماع سیاسى و مذهبى مردم بود، ابتدا یعنى در قرن هفتم میلادى بسیار ساده بود، در این قرن مسجد بنائى بود كه در آن نماز جماعت برگزار مى شد و یا وقایع و اخبار اعلام مى گردید، اما بزودى بیان «احساس » و «عبادت » در نقشه و ساختمان مساجد رعایت شد، در قرن هشتم میلادى مساجد داراى عظمت مؤثر و زیبائى خاص گردیدند، در عین حالیكه ساختمان آنها تا حدى ادامه سبك معمارى ساسانى با تزئینات ساده و باشكوه بود».
«چیزى كه بیش از همه در این فعل و انفعال جهت ایجاد وحدت و پاسخ به جمیع مسائل زندگى قاطعیت داشت قرآن بود.
انتشار قرآن بزبان اصلى و فرمانروائى مطلق خط عربى، پیوندى بوجود آورد كه تمام دنیاى اسلام را بهم مربوط ساخت و عامل مهمى در خلق هر نوع اثر هنرى گردید.
» شاید از همه نوشته ها و داوری ها، اظهارات تیتوس بوركهارت، ژرف تر و سنجیده تر باشد.
وى در كتاب «هنر اسلامى » مطالبى عنوان مى كند كه پذیرفتن آن براى خواننده معمولى و بى اطلاع از جنبه هاى شگرف هنرى بسیار دشوار است: «اگر كسى ناگزیر شده به پرسش اینكه «اسلام چیست؟» پاسخ گوید به یكى از شاهكارهاى هنر اسلامى مانند مسجد قرطبه یا مسجد ابن طوطون در قاهره یایكى از مدرسه هاى سمرقند یا حتى تاج محل اشاره كند این پاسخ خود معتبر است، زیرا كه هنر اسلامى خود نمودار همان مفهومى است كه از نامش بر مى آید بى هیچ ابهامى .
هنر اسلامى گویا ممتاز است به اینكه پیوسته با روح اسلام سازگارى داشته باشد و این سازگارى دست كم در مظاهر اصلى آن مانند معمارى مكانهاى مقدس نمودار است به شرط آنكه تحت تاثیر عوامل انحرافى نفوذ بیگانه قرار نگرفته باشد.
این مطلب نباید نه شگفت انگیز نماید و نه عجیب، كه بیرونى ترین مظهر یك دین یا تمدنى مانند اسلام - كه هنر خود بر حسب تعریف آن جلوه گاه بیرونى است - باید نمودار جهان درونى آن تمدن باشد.
جوهر هنر زیبایى است و این امر در اصطلاح اسلامى همانا كیفیتى الهى است و بدین لحاظ داراى دو جنبه است: یكى در طبیعت كه پوششى است مانند جامه اى زیبا كه وجودها و چیزهاى زیبا را پوشانیده است اما در وجود خدا یا در ذات هستى، جمال مطلق و خالصى است از میان همه صفات الهى كه در این جهان متجلى شده و بیش از همه یادآور هستى مطلق است، پس به عبارت دیگر بررسى هنر اسلامى یا هرگونه هنر مقدعس چون با گونه اى اندیشه بازنگریسته شود رو سوى دركى كمابیش ژرف، از واقعیات معنوى دارد كه در ریشه همه افلاك و جهان بشریت خفته است چون از این دیدگاه بنگریم «تاریخ هنر» از پهنه تاریخ درمى گذرد و در برابر این پرسش قرارمى گیرد كه: «زیبایى این جهان كه هم اكنون از آن یادكردیم از كجا سرچشمه مى گیرد و فقدان آن كه امروزه جهان را تهدید مى كند از كجا مایه مى گیرد؟».
صحن و سراى حضرت معصومه(سلام الله علیها)چشم انداز بارگاه حضرت معصومه سلام الله علیها، از برآمدن آفتاب تا ساعتى پس از آن بسیار دلپذیر و خاطره انگیز است.
مسافرى كه از راه دور مى آید اگر با تامل به این مجموعه بنگرد، منظره اى به یادماندنى خواهددید.
با وجود دگرگونی هایى كه زندگانى ماشینى در سیماى شهرهاى اسلامى پدیدآورده، هنوز هم دورنماى شهرهاى مذهبى با گنبدها و گلدسته هاى زیبایش دلنشین است.
حرم در مركز شهر قرارگرفته و این ركزیت شباهت كلى قم را با شهرهاى مشهد، كربلا، نجف اشرف و كاظمین به یاد مى آورد، در همه این بلاد حرمهاى مطهر در وسط شهر قرارگرفته و آبادی ها، بتدریج و بطور طبیعى در اطراف این كانون ها شكل گرفته است.
آنچه در تمام این مراكز به چشم مى خورد بارگاه مقدس، مسجد، مدرسه، صحن هاى وسیع با حجره هاى متعدد و اماكنى براى آسایش زائران و رفع نیازهاى آنهاست.
پیوند عبادت و درس، نیایش و دانش، پارسایى و طلب علم و كتاب خدا و كتابهاى علمى از عناصر جدایى ناپذیر این مجموعه هاست.
در آستان امامان و امامزادگان(علیهم السلام) عالمان، پارسایان و عابدان بسیار دیده مى شوند، ارتباط دانشمندان دینى با توده مردم به اصیل ترین صورت نمایان است; در فهرست بناهاى حرم در همه اماكن مقدس وجود مسجد و مدرسه حتمى است و زیارتگاه از هر بناى مذهبى دیگر به مسجد نزدیكتر است.
كسانى كه در شهرهاى مقدس زندگى مى كنند پیوسته در مساجد بزرگ و اماكن مذهبى حضور مى یابند چنانكه باید ویژگیهاى معمارى و چگونگى ابنیه و آثار مذهبى را حس نمى كنند، اما مسافرى كه از بیرون مى آید اگر به دیده تحقیق بنگرد، نكته هاى حكمت آمیز بسیار خواهدیافت.
«در مسجد همیشه بروى مردم باز بود و به همه مسلمانان به یك اندازه تعلق داشت غریب خانه بدوش همان حق را سبت به پذیرایى روحانى و جسمانى در مسجد دارد كه امیر صاحب جاه یك شهر .
از آنجا كه مسجد در سراسر زندگى مردم از لحاظ روحانى همراه است و از آغاز چنین بوده، اغلب با وجود شهر درآمیخته و بى شك میتواند كانون آن شمرده شده و آن را با ضمائم گوناگونش مى شود یك بناى آسمانى در دل شهرهاى زمینى به شمار آورد.
» حرم و زیارتگاه نیز چنین است; این در، مخصوصا به روى نیازمندان و دردمندان و آنهایى كه از همه جا رانده شده اند، پیوسته گشوده است.
در شهرهاى بزرگ زیارتى درهاى حرم در تمام ساعات شبانه روز باز است، رواق ها و اطراف ضریح از جمعیت زائر، نمازگزار و حاجتمند موج مى زند; هرچه زمان پیش مى رود هجوم جمعیت مشتاق، كه از راه هاى دور مى آیند، بیشتر مى شود.
در سالهاى اخیر، مخصوصا شبهاى جمعه و چهارشنبه، اجتماع عظیم توده هاى علاقمند در بیوتات حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) و مسجد جمكران شوق انگیز است.
حرمهاى امامان و امامزادگان نیز مانند مسجد، در طول تاریخ اسلام، محل درس و بحث بوده است.
در زمان حاضر پیوند درس و عبادت بیش از همه جا در حرم مطهر قم دیده مى شود.
در تاریخ سرزمینهاى اسلامى چنان مى خوانیم كه معمولا مدرسه و كتابخانه اى به مسجد متصل بود.
هرچند امروزه این ویژگى در بسیارى از مناطق فراموش شده، اما هنوز در غالب شهرهاى بزرگ نظیر مشهد مقدس، اصفهان و قم دیده مى شود.
ارتباط مدرسه و حرم و كتابخانه در حریم دخت موسى بن جعفر(علیه السلام) نه تنها ضعیف نشده، بلكه در پرتو انوار عنایات فاطمه معصومه(سلام الله علیها) از گذشته استوارتر شده است.
كسى كه تاریخ اسلام را مطالعه كند مسجد را پایگاه سیاست، چه سیاستهاى باطل و چه سیاستهاى حق، مى یابد; فرمان خلفا و سلاطین، اعلان جنگ و بسیج و حتى جلوس حكمرانان و برقرارى حكومتها در مساجد باطلاع مردم مى رسید.
این حقیقتى است كه پژوهندگان تمدن و هنر اسلامى به آن تصریح كرده اند و ما در سالهاى پس از پیروزى انقلاب اسلامى شاهد جوشش آن بوده ایم.
تجدید حیات سیاسى مردم در مساجد و بناهاى مذهبى ره آورد گرانقدرى است كه، پس از دوران دراز ركود، به یمن نهضت اسلامى مردم ایران به دست آمد.
اینك با این زاویه دید بهتر مى توانیم اسرار و حكمت معمارى اماكن مقدس را دریابیم.
بنایى كه باید ارتباط آسمانى و سرنوشت اجتماعى و سیاسى مردم، زیر سقف هاى آن رقم زده شود، ضرورتا در شكل و سیماى ظاهر داراى چهره اى خاص خواهدبود.
بیننده هشیار راز و رمز گنبد، گلدسته، صحن و طاق و رواق را مى جوید و با اندكى تفكر درمى یابد كه هدف از این سازه ها پذیرش بى ریا و بى منت همه طبقات و تامین آسایش آنها در انجام دادن فرایض دینى، مناجات، درس و بحث و تلاوت قرآن است و این هدف آسمانى بنایى خاص مى طلبد; بنایى كه باید در طراحى، مصالح ساختمانى، رنگ، نور و زیور با مقاصد معنوى هماهنگ باشد.

/*//*//*//*//*//*//*//*//*//*//*//*//*//*//*//*//*//*//*//*//*/

1 - مقام معظم رهبرى، هنر، ص 9.
2 - همان، ص 11.
3 - سینما از دیدگاه هنر، ص 3.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page