ادب، آداب دارد

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

رفیع الدین طباطبایی تبریزی،
دعوت ادب
عزیز من! ادب ما را دعوت می‏کند به معرفت صانع و تحصیل رضا و اطاعت اوامر و نواهی و به حُسن اخلاق و نیکی معاشرت با یاران و برادران خلقتی و دینی و وطنی خودمان به اندازه روابط و مناسباتی که با آنان داریم و به حفظ آن مکلّف آن می‏باشیم.
ادبْ ما را دلالت می‏کند بر این که از صفات ذمیمه و اخلاقِ بد دوری جوییم، حقوق خود و حقوق دیگران را بشناسیم، از حدّ خود درنگذریم و حدود دیگران را نگاه داریم، ادبْ بزرگ را از کوچک بشناساند و مطیع و مُطاع را تمیز دهد و وظایف و تکالیف هر دو را معیّن می‏نماید. کوچکان را آداب کوچکی آموزد و بزرگان را اطوار بزرگی یاد دهد.
دریچه علم
دریچه علمْ ادب است و نتیجه ادبْ آگاهی و فایده علمْ وصول به سلامت و سعادت دنیا و آخرت. پس اَهمّ مطالب برای طالب علمْ تحصیل ادب است و تأدُّب به آداب روحانیین که اغراض نفسانی و بد را شخص از خود دور کند؛ و هر قدر شخص از خود اغراض نفسانی را کم کند و به اخلاق رحمانی متخلّق شود، درک مراتب و مقامات [معنوی] برای او بیشتر دست می‏دهد.
میزان رفتار
سؤال: در حفظ حقوق [دیگران] در معاملاتْ میزان مستقیم چیست که شخص به او آشنا باشد؟
جواب: این میزان با خود آدمی است ولی چون هر کس نفس خود را دوست می‏دارد و محبّت شی‏ء کوری و کری می‏آرد پس مادام [که] شخص خود را از اغراض نفسانی مجرد نکرده، کفّه ترازوی او به اقتضای شهوت و غضب خم می‏شود و چنانچه هر کاری که پیش می‏گیرد چه درباره خود و چه درباره دیگری، مبنای کار را بر این بگذارد که وقوع آن کار را از کسی دیگر در حق خود تصور نماید و نظر منصفانه خود را در این باب حکم نماید و اندازه نیکی و بدی و مقیاس حدود و حقوق و لزوم رعایت آن را در دست داشته باشد، البته ملتفت به حقیقت نیک و بد خواهد بود.
مثلاً تصور باید کرد که آیا روا می‏داری کسی در حق تو و در امور متعلّق به مال و جان و ناموس تو نیت بدی بکند، سخن بد و حرکت ناشایستی بگوید و به جا آورد. یا این که در غیاب تو بدگویی نماید و با سخن چینی، در میان تو و دوستان تو فساد نماید و یا در حق تو ظلم و بی اعتنایی نماید. آیا خشنودی از این کارها و کردارها توانی داشت؛ بالقطع روا نتوانیم دید.
پس میزان تعیین حقوق و اساس راست‏کاری که نتیجه حق‏شناسی است همین است که آدمی آن چه را در حقّ خود روا می‏بیند مانند آن را درباره ابنای جنس خود و کسانی که رابطه برادری با او دارد روا شمارد و به عکس آن نیز کردار و گفتاری که از دیگران درباره خود و متعلّقانش ناشایست و سنگین می‏بیند وقوع آن را در حقّ دیگران چه از خود و چه از دیگری نپسندد.
اخلاق بد
آدمی از جراحت خود اغلب نفرت نیابد، اما چون بر دیگری دُمَلی بیند اگر [او] دست به چیزی رساند آن چیز را نتواند خورد و نفرتش می‏آید. هم‏چنین اخلاق بد چون کثافات و دُمَل است؛ چون در تو است از آن نمی‏رنجی و چون در دیگری بینی برنجی و نفرت می‏کنی و چنان که تو از او می‏رمی و نفرت می‏کنی او را نیز معذور دار که از تو برَمَد و نفرت کند.
آن است که سعدی گوید: ادب از که آموختی؟ گفت از بی‏ادبان. و حکمت این همان محبّت نفس است که شخصْ بس که خود را دوست می‏دارد از عیوب خود غافل می‏شود که فرموده‏اند: حُبُّ الشَیِ‏ء یُعْمِی وَ یُصِمّ یعنی دوست داشتن چیزی [از دیدن و گفتن حقیقت] کور و لال می‏کند؛ و اگر نفس خود را دشمن دارد همه معایبش را روشن می‏بیند. پس باید شخص نفسانیت خود را قوّت ندهد که پرده چشم بصیرت او باشد.
قالب علم
ادبْ قالب علم و دانش است و علم و دانش، روح آن است. علم را باید به ادبْ مقرون داشت که علمْ ادب را صدا می‏کند، اگر جواب بدهد [با او همراه می‏شود] و الا پرواز می‏کند. و در این حال، علم بی عمل و دانش بی‏ادب چندین مرتبه از جهل و نادانی بدتر است و ضرر و صدمه آن به علم انسانیّت و مدنیّت صد مرتبه بیشتر، و دلیلش واضح است که دانای بی‏ادبْ دانش و آگاهی خود را به سوء استعمال به کار می‏برد و منافع بشرّی و حقوق مدنی را مختل می‏سازد و به موقع خطرناک می‏اندازد.
شرط ترقی
اولین شرط ترقّی اجتناب از مصاحبت بَدان و اشرار است و لازمه آدمیّتْ دوری است از هم‏نشینی با صاحبان اخلاق بد.
;با بدان یار گشت همسر لوط  ;خاندان نبوتش گم شد
;سگ اصحاب کهف روزی چند  ;پی نیکان گرفت و مردم شد
پس کسی که طالب نجات و راست‏کاری و مایل به ترقی در دنیا و آخرت باشد باید با مردمان نیک سیرت، ستوده خصلت و صاحبان اوصاف حمیده معاشرت کند و کیفیت سلوک ایشان را با خالق و خلق ملاحظه و پیش‏نهاد خود نماید و عمر خود را ضایع نگرداند و پیوسته گزارش احوال و افعال بزرگان دین و سرگذشت راهروان راه سعادت استماع کند و از شنیدن حکایت‏های لغو و یا گرفتن افسانه‏های باطل و دروغ که به غضب و شهوت و آثار حیوانیتْ معین و مقوّی است پرهیز کند.
آینده نگری
شخص عاقل باید از دیده و شنیده خود عبرت گیرد و به هر کاری که آغاز می‏کند پایان و عاقبت آن را به چشم بصیرتْ دیده، میزان عمل و رفتار خود را از روی بینایی و دانایی برداشته، نتایجی که از آن متولد خواهد شد به روی چشم آرد، پس از آن اقدام کند. سعدی گوید: لقمان را گفتند: حکمت از که آموختی گفت: از نابینایان که تا جایی نبینند پای ننهند. اگر آدمی در هر کار و کردار از بدوِ اقدام به آن تا آخر نتایج مترتّبه آن را تصور کند کمتر ندامت می‏کشد. «عاقل آن است که اندیشه کند پایان را» کورکورانه راه رفتن و پایان عمل را ملاحظه ننمودن در عاقبت کار باعث حدوث مخاطرات بزرگ و خواری‏ها و شرمندگی‏ها و ناراحتی‏ها خواهد بود.
کار به حکمت
کار به حکمت کردن و مآل اندیشیدن و گفتار و کردار خود را سنجیدن، از تکالیف نخستین خردمندان است که «چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی».
یک سخن جزئی و کار بسیار کوچکی که بی‏تأمّل و نسنجیده گفته و کرده‏اید بسا می‏شود شخص را به بلا و مصایبِ سخت اندازد و او را چنان گرفتار کند که هیچ عاقلی چاره و علاج آن را نتواند.
شخص همیشه باید طالب صحبت راستگویان و نیکان و درصدد معاشرت سعادتمندان باشد چه طبع انسان آن چه را که از طبع دیگر مکرّر بیند اخذ و کسب می‏کند. شخص، پیوسته باید مراقب احوال و متوجه اعمال خود باشد و بداند که با که هم‏نشین است و با کدام کس قرین. چنان‏چه در حفظ صحّت جسم از خوردنی و نوشیدنی مُضِّر و چیزهای مُفسِد و بد پرهیز لازم است، در حفظ صحّت نفس نیز مراقبتْ شرط است تا کار خلاف آدمیّت و منافی حُسنِ اخلاق از او سر نزند و امر ناپسند از او بروز نکند و آن سعی و جهد در حفظ صعود [به] مرتبه سعادات به سعی و اهتمام خود بیفزاید که فرموده‏اند: هر کس دو روز او با هم برابر باشد و از امروز به فردا چیزی به حُسن [اخلاق] و کمال و تجربه و علم خود نیفزاید مغبون است.
احتراز
شخص باید از آن چه قوه شَهویّه و غضبیّه او را زیاد می‏کند احتراز کند؛ چشم خود را از دیدن آن چه غضب و شهوت را به هیجان می‏آرد باز دارد و گوش خود را از شنیدن این قبیل مسموعات نگاه دارد و دل خود را از ضبط آنها حفظ کند و به آن جور تصورات و تخیّلاتْ دل خود را مشغول نسازد؛ و این دو قوم برای هلاک نفس انسانی مثل شیر درّنده و سگ دیوانه و اسب سرکشی تصور کند، همین که قید [آن]ها را سست کرد و کم‏کم زنجیر از آن‏ها برداشت دیگر رهایی نمی‏تواند و بعد از آن ندامت سودی نمی‏دهد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page