غم جدايى پاره ى پيامبر از پيامبر

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

ملاحسين كاشفى حسينى مى نويسد:
«راويان صادق الرّواية آورده اند كه هيچ كس درد مفارقت حضرت رسالت (ص) چنان درنيافته بود كه فاطمه. در آن زمان كه حضرت رسول درگذشت، فزعى در مدينه افتاد و آسمان به گريه و زمين به لرزه درآمدند. ناله ى پريان به گوش آدميان رسيد، فغان ملائكه از عرش مجيد برگذشت، اهل مدينه را از زنان و مردان جگر از اين غصّه چاك شد و دل از وقوع اين قصّه خوناب گشت.
آن سرو خوش خرام چو اندر چمن نماند           بر طرف باغ زيب گل و ياسمن نماند
يعقوب وار ديده ى نرگس سفيد شد           از درد آنكه يوسف گل پيرهن نماند
در اين اثنا على مرتضى نزديك فاطمه آمد كه: اى دختر خيرالبشر، امروز در مدينه قيامت است، اگر خواهى كه من از تو خشنود باشم بلند گريه مكن. صبر كن تا شب درآيد، آنگاه بر سر تربت آن حضرت (ص) برو و زيارت كن.
فاطمه آنچنان كرد. چون شب درآمد و مردان بياراميدند و مسجد خالى شد، على به خانه آمد، فاطمه را بيهوش ديد. زمانى صبر كرد تا به هوش آمد. چون چشمش به على افتاد گفت: يا اباالحسن، از شب چه وقت گذشته است؟ گفت: ثلثى يا بيشتر گذشته. گفت: اكنون دستورى هست تا بيرون آيم؟ على گفت: بيروى آى اما بلند گريه مكن.
فاطمه خواست برپاى خيزد، بيفتاد. على دستش را گرفته و به سر روضه ى مقدس آن حضرت آورد.
فاطمه را چون نظر بر آن مشهد منوّر و مرقد مطهّر افتاد، بناليد و گفت: «ما لَكَ والتُّراب» (اى گوهر پاك، تو را با خاك چه كار؟!) پس خود را بر تربت پدر افكند و روى بر خاك مى ماليد و مى ناليد.
على گفت: اى فاطمه، چنين گريه مكن كه هيچ كس را از اين راه گريز نيست فاطمه اين مرثيه را سرود:
صُبّت عَلَىَّ مَصائِبَ لَوْ انّها
صُبَّت عَلَى الْاَيّام صِرْنَ لَيالياً
بر من ريخته اند چندان مصيبت كه اگر آن را به روزها مى ريختند، همه از اندوه چون شب تيره مى شدند. و براستى فاطمه را كسى بعد از وفات پدر خندان نديد بلكه شب و روز گريه مى كرد و با سوز دل مى ناليد. گريه ى او به مرتبه اى رسيد كه اهل مدينه از آن به تنگ آمده، گفتند: اى دختر مصطفى، به روز گريه كن و به شب آراذم گير تا ما را هم آرامشى باشد، يا به شب گريه كن و به روز خاموش باش تا ما را آسايشى بوَد. و فاطمه بعد از آن شبها به مقابر شهدا مى رفت و مى گريست.» [روضة الشهداء، صص 135] 137.
آنچه از من گم شده گر از سليمان گم شدى
هم سليمان هم پرى هم اهرمن بگريستى