عربى ميهمان على و فاطمه

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

روزى عربى وارد محضر رسول خدا شد و از درد و رنج گرسنگى شكايت كرد. پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله چون سخن او را شنيد، پيكى را به بيوتات زنانش فرستاد و از آنان درخواست طعام نمود، ولى جواب دادند: جز آب چيزى در خانه ندارند.
پيامبر بزرگوار اسلام چون خود شخصا نتوانست آن گرسته را سير كند، خطاب به مردم فرمودند چه كسى حاضر است امشب اين مرد عرب را مهمان كرده و او را سير كند؟ اميرالمومنين مانند هميشه پاسخ مثبت داد و او را به منزل آورده و از همسرش فاطمه عليهاالسلام پرسيد:
ما عندك يا بنت رسول اللَّه؟ فقالت: ما عندنا الا قوت الصبيه لكنا نوثر ضيفنا به.... [بحارالانوار، ج 41، ص 28 و ج 63، ص 59، ح 1.] اى دختر رسول خدا! چه غذايى در اختيار دارى؟ جواب داد: به اندازه ى خوراك يك بچه طعام داريد، ولى خود نمى خوريم و آن را به مهمان خود مى دهيم....
سپس اميرالمومنين على عليه السلام به فاطمه عليهاالسلام دستور دادند: بچه ها را به هر صورتى كه باشد، بدون شام بخواباند و چراغ را خاموش كند، آنگاه خود در تاريكى از مهمان پذيرايى كرد و خود نخورد ولى براى اينكه مهمان ناراحت نگردد، دهانش را مى گرداند، تا عرب خيال كند، آن حضرت نيز غذا مى خورد....
فردا پيامبر خدا را ديد و به شدت گريه كرد و فرمود: يا اميرالمومنين! ملائكه خدا از كار شما تعجب كردند مژده باد بر شما كه آيه ى نهم سوره ى حشر در حقتان نازل گشت. [و يوثرون على انفسهم و لوكان بهم خصاصه....] در اينجا بايد توجه داشته باشيم كه زهرا عليهاالسلام چگونه خود و بچه هايش را گرسته مى خوابند و از مهمان شوهر پذيرايى مى كنند و آبروى خانواده را حفظ مى نمايند؟!