سؤ ال و جواب برادر و خواهر

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ روزى جناب زينب (س ) از برادر بزرگوار خود امام حسين (ع ) چند مطلب پرسيد كه در ذيل مى خوانيد:
حضرت زينب : اى برادر! مصيبت شما بزرگتر است يا مصيبت حضرت آدم ؟
حضرت امام حسين : اى خواهرم ! آدم بعد از فراق حضرت حوا به وصال رسيد اما من بعد از فراق به شهادت مى رسم .
حضرت زينب : اى برادر! مصيبت شما نسبت به مصيبت حضرت ابراهيم خليل در مقام مقايسه چگونه است ؟
حضرت امام حسين : اى خواهرم ! آتش به روى حضرت ابراهيم گلستان شد، اما آتش جنگ من سوزان گردد.
حضرت زينب : اى برادر! مصيبت شما بزرگتر است يا مصيبت حضرت زكريا؟
حضرت امام حسين : اى خواهرم ! زكريا را دفن كردند، اما بدن مرا زير سم اسبان قرار مى دهند.
حضرت زينب : اى برادر! مصيبت شما در مقام مقايسه با مصيبت حضرت يحيى چگونه است ؟
حضرت امام حسين : اى خواهرم ! اگر چه سر يحيى را از طريق ظلم و ستم بريدند اما بستگانش را اسير نكردند، ولى اهل و عيالم را بعد از شهادتم اسير خواهند كرد.
حضرت زينب : اى برادر! مصيبت شما نسبت به ايوب چگونه است ؟
حضرت امام حسين : اى خواهرم ! زخمهاى ايوب مرهم پذير شد و خوب گرديد، امام زخمهاى من خوب نخواهد شد. (48)
سؤ ال زينب از پدر در لحظه آخر
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ حضرت زينب (س ) مى گويد: هنگامى كه پدرم على (ع ) بر اثر ضربت ابن ملجم بسترى گرديد، نشانه هاى مرگ را در رخسار آن حضرت ديدم ، به او عرض كردم : ام ايمن به من چنين و چنان حديث كرد (كه پنج تن در يك جا جمع بودند و پيامبر (ص ) ناگهان غمگين شد و علت غم را پرسيدند، جريان شهادت حضرت زهرا (س ) و على (ع ) و حسن و حسين (ع ) را شرح داد) مى خواهم از شما آن را بشنوم .
امام على (ع ) فرمود: دخترم ! حديث ام ايمن صحيح است ، گويا تو و دختران رسول خدا (ص ) را مى نگرم كه به صورت اسير با كمال پريشانى وارد اين شهر (كوفه ) مى كنند، به گونه اى كه ترس آن داريد كه مردم به سرعت شما را بقاپند فصبرا صبرا...
صبر و استقامت كنيد، سوگند به خداوندى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد، در آن روز در سراسر روى زمين ولى خدا غير از شما و دوستان و شيعيان شما، وجود ندارد، رسول خدا (ص ) به ما چنين خبر داد و فرمود: در اين هنگام ابليس با بچه ها و اعوان خود در سراسر زمين سير مى كنند، و ابليس به آنها مى گويد:
اى گروه شيطانها، ما انتقام آدم (ع ) از فرزندانش گرفتيم ، و در هلاكت آنها سعى بليغ كرديم ، بكوشيد تا مردم را نسبت به آنها به تريد و شك بيندازيد و مردم را به دشمنى آنها وادار نماييد... (49)
تعبير خواب زينب (س ) توسط پيامبر
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ به هنگام رحلت رسول خدا (ص ) اميرالمؤ منين (ع ) و فاطمه زهرا(س ) هر دو خوابى ديدند كه دليل بر فوت رسول خدا بود، از اين رو شروع به گريه و زارى كردند. زينب (س ) نزد رسول خدا(ص ) آمده گفت :
اى جد بزرگوار! ديشب در خواب ديدم كه بادى سياه وزيدن گرفت و دنيا را تيره و تار ساخت ، تاريكى همه جا را فرا گرفت و مرا از سويى به سوى ديگر مى برد. درخت تنومندى را ديدم و از شدت وزش باد به آن درخت چسبيدم . آن باد درخت را از جاى كند و بر زمين انداخت . بعد به شاخه بعد به شاخه بزرگى از شاخه هاى آن درخت آويختم ، آن را نيز كند. به شاخه اى ديگر چسبيدم ، آن نيز شكست . به يكى از دو شاخه فرعى آن چسبيدم ، آن نيز شكست . در اين حال از خواب بيدار شدم .
رسول خدا (ص ) در حالى كه مى گريست ، خطاب به زينب فرمود:
آن درخت جد تواست و شاخه نخستين مادرت فاطمه است ، دومى پدرت على و آن دو شاخه ديگر، برادرانت ، حسنين مى باشند كه دنيا با فقدان آنان سياه مى گردد، تو در ماتم آنان لباس سياه به تن خواهى كرد. (50)
فرزندان حضرت زينب (س )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ سبط بن جوزى درتذكرة الخواصگويد: عبدالله بن جعفر را فرزندان متعدد بوده است . از آن جمله ، على و عون الاكبر و محمد و عباس و ام كلثوم مى باشند كه مادر آنان حضرت زينب (س ) بوده است . (51)
پرستارى مادر
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ روزهايى بر حضرت فاطمه زهرا (س ) گذشت كه بر اساس دردهاى فراوان از جمله : شكسته شدن پهلو، ورم بازو، صورت سيلى خورده و سقط جنين ، حدود90 روز بسترى بود. ناگفته پيداست كه چنين بيمارى نياز به پرستار دارد، لذا حضرت زينب در سن 5 سالگى از مادر پذيرايى و پرستارى مى كرد و متاءسفانه طولى نكشيد كه به فراق مادر مبتلا گرديد. (52)
القاب حضرت زينب (س )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ عالمه غير معلمه : داناى نياموخته فهمة غير مفهمه : فهميده بى آموزگار كعبة الرزايا: قبله رنجها.
نائبة الزهراء: جانشين و نماينده حضرت زهرا (س ) نائبة الحسين : جانشين و نماينده حضرت حسين (ع ) مليكة الدنيا: ملكه جان ، شهبانوى گيتى .
عقيلة النساء: خردمند بانوان .
عديلة الخامس من اهل الكساء: همتاى پنجمين نفر از اهل كساء.
شريكة الشهيد: انباز شهيد.
كفيلة السجاد: سرپرست حضرت سجاد.
ناموس رواق العظمه : ناموس حريم عظمت و كبريايى .
سية العقائل : بانوى بانوان خردمند.
سر ابيها: راز پدرش على (ع )
سلالة الولاية : فشرده و خلاصه و چكيده ولايت .و ليدة الفصاحة : زاده شيوا سخنى .
شقيقة الحسن : دلسوز و غمخوار حضرت حسن (ع ).
عقيلى خدر الرسالة : خردمند پرده نشينان رسالت .
رضيعة ثدى الولاية : كسى كه از پستان ولايت شير خورده .
بليغة : سخنور رسا.
فصيحة : سخنور گويا.
صديقة الصغرى : راستگوى كوچك (در مقابل صديقه كبرى ).
الموثقة : بانوى مورد اطمينان .
عقيلة الطالبين : بانوى خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بين طالبيان ).
الفاضلة : بانوى با فضيلت .
الكاملة : بانوى تام و كامل .
عابدة آل على : پارساى خاندان على
عقلية الوحى : بانوى خردمند وحى
شمسة قلادة الجلالة : خورشيد منظومه بزرگوارى و شكوه .
نجمة سماء النبالة : ستاره آسمان شرف و كرامت .
المعصومة الصغرى : پاك و مطهره كوچك .
قرينة النوائب : همدم و همراه ناگوارى ها.
محبوبة المصطفى : مورد محبت و محبوب حضرت رسول (ص ).
قرة عين المرتضى : نور چشم حضرت على (ع ).
صابرة محتسبة : پايدارى كننده به حساب خداوند براى خداوند.
عقيلة النبوة : بانوى خردمند پيامبرى .
ربة خدر القدس : پرونده پرده نشينان پاكى و تقديس .
قبلة البرايا: كعبه آفريدگان .
رضيعة الوحى : كسى كه از پستان وحى شير مكيده است .
باب حطة الخطايا: دروازه آمرزش گناهان .
حفرة على و فاطمه : مركز جمع آورى دوستى و محبت على (ع ) و فاطمه (س ).
ربيعة الفضل : پيش زاده فضيلت و برترى .
بطلة كربلاء: قهرمان كربلا.
عظيمة بلواها: بانويى كه امتحانش بس بزرگ بود.
عقلية القريش : بانوى خردمند از قريش .
الباكية : بانوى گريان .
سليلة الزهراء: چكيده و خلاصه حضرت زهرا (س ).
امنية الله : امانت دار الهى .
آية من آيات الله : نشانى از نشانه هاى خداوند.
مظلومة و حيدة : ستمديده بى كس .(53)
زينب در سوگ جدش رسول خدا (ص )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ پيامبر اسلام (ص ) زينب را بسيار دوست مى داشت ، زيرا سيماى او ياد آور خديجه (س ) بود و نامش يادآور دختر شهيدش .
رسول خدا (ص ) مى دانست كه اين بانوى كوچك در آينده سنگ صبور اهل بيت خواهد شد و زخمهاى دل اميرالمؤ منين (ع ) را مرهم خواهد بود. از اين رو، علاقه خاصى به او داشت .
مى توان گفت كه روزهاى خوشى و عزت زينب (س ) در دوران جدش پيامبر خدا (ص ) بود، چرا كه بعدا گرفتار فراق و سوگ عزيزان و شاهد تهاجم به خانه ولايت شد.
زينب پنج سال بيشتر نداشت كه جدش رسول خدا در آستانه مرگ قرار گرفت . او فرزندانش را فرا خواند و با آنان به گفت و گو پرداخت . در اين لحظات زينب مى ديد كه بزرگترين پناه آنان ، جد بزرگوارشان ، در حال پيوستن به لقاء الله است . سر مبارك ايشان روى سينه پدر بزرگوارش اميرالمؤ منين (ع ) قرار گرفته بود، گويا ودايع رسالت به سينه ولايت انتقال مى يافت . ملايكه نيز گروه گروه نازل مى گشتند و در عزاى شريف ترين خلق عالم امكان ، به اهل بيت ، به ويژه فاطمه زهرا(س ) تسليت مى گفتند. (54)
آرى ، عزاى زينب شروع شد و از آن پس مصايب و محنت هاى فراوانى را پذيرا گشت .(55)
زينب نظاره گر گريه پيامبر(ص )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ ...پس عمه ام فرمود: بلى ، ام ايمن برايم نقل نمود كه رسول خدا (ص ) روزى از روزها به منزل حضرت فاطمه (س ) نزول اجلال فرمود و حضرت فاطمه (س ) براى آن جناب حريره درست كردند و حضرت على (ع ) طبقى نزد حضرت آوردند كه در آن خرما بود، سپس ام ايمن گفت : من نيز قدحى كه در آن شير و سرشير بود را خدمتشان آوردم ، رسول خدا (ص ) و اميرالمؤ منين (ع ) و فاطمه و حسنين - عليهم السلام - از آن حريره ميل كرده و سپس همگى آن شير را آشاميدند و پس از آن رسول خدا (ص ) و به دنبال آن حضرت ايشان از آن خرما و سرشير تناول نمودند و بعد رسول خدا (ص ) دست هاى مباركشان را شستند در حالى كه اميرالمؤ منين (ع ) آب روى دستهاى آن حضرت مى ريختند و پس از آن كه آن جناب از شستن دست ها فارغ شدند دست به پيشانى كشيده ، آن گاه به طرف على و فاطمه و حسن و حسين - عليهم السلام - نظرى كه حاكى از سرور و نشاط بود نموده ، سپس با گوشه چشم به جانب آسمان نگريست بعد صورت مبارك به طرف قبله كرده و دست ها را گشاد و دعا نمود.و پس از آن ، با حالت گريه به سجده رفتند و با صداى بلند مى گريستند، و اشك هايشان جارى بود. سپس سر از سجده برداشته و به راه افتادند در حالى كه اشك هاى آن حضرت قطره قطره مى ريخت ، گويا باران در حال باريدن بود، از اين صحنه حضرت فاطمه و على و حسن و حسين (ع ) محزون شده و من نيز متاءثر گشته و اندوهگين شدم ، ولى همگى از سؤ ال نمودن پرهيز كرده و از آن حضرت نپرسيديم كه سبب اين گريه چيست ، تا گريستن آن جناب به درازا كشيد. در اين هنگام على و فاطمه - عليهماالسلام - پرسيدند: چه چيز شما را گريانده يا رسول الله ! خدا هرگز چشمان شما را نگرياند، قلب ما از اين حال شما جريحه دار گرديده ؟! حضرت فرمودند: اى برادر من ، به واسطه شما مسرور گشتم ...
مزاحم بن عبدالوارث در حديث خود به اينجا كه مى رسد مى گويد:
نقل است كه پيامبر اكرم (ص ) در جواب اميرالمؤ منين (ع ) فرمودند: اى حبيب من ! به واسطه شما چنان مسرور و شادمان شدم كه تاكنون اين طور خوشحال نشده بودم و به شما نگريستم و خدا را بر نعمت شما كه به من داده حمد و سپاس نمودم ، در اين هنگام جبرئيل (ع ) بر من فرود آمد و گفت : اى محمد! خداوند متعال بر آنچه در نهان تو است اطلاع داشته و مى داند كه سرور و شادى تو به واسطه برادر و دختر و دو سبط تو مى باشد پس نعمتش را بر تو كامل كرده و عطيه اش را بر تو گوارا نمود يعنى ايشان و ذريه آنها و دوستداران و شيعيانشان را در بهشت با تو همسايه نمود، بين تو و ايشان تفرقه و جدايى نمى اندازد، ايشان را عطاء بدون منت او منتفع شده همان طورى كه به تو عطاء مى گردد تا آنجايى كه راضى و خشنود شده بلكه فوق رضايت ايشان و به تو حق تعالى عنايت مى فرمايد و اين لطف و عنايت در مقابل آزمايش و ابتلائات بسيارى است كه در دنيا متوجه ايشان شده و ناملايماتى كه به وسيله مردم و آنهايى كه از ملت و كيش تو مى باشند و خود را از امت تو پنداشته ، در حالى كه از خدا و از تو بسيار دور هستند به ايشان مى رسد. گاهى ضربه هاى شديد و غير قابل تحمل از ناحيه اين گروه متوجه ايشان شده و زمانى با قتل و كشتار ايشان مواجه گردند. قتلگاه هاى ايشان مختلف و پراكنده و قبورشان از يكديگر دور مى باشد. خير جويى نما از خداوند براى ايشان و براى خودت ، حمد و سپاس خداى عزوجل و آنها بر خيرش و راضى شو به قضاى او، پس حمد خداى به جا آورده و راضى شدم به قضايش به آنچه براى شما اختيار فرموده . (56)
حنوط جدم را بياور!
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ مجلسى در جلد نهم بحار الانوار در شهادت على (ع ) چنين نقل مى كند:
حسن (ع ) خواهرش زينب (س ) را صدا زده گفت : اى ام كلثوم ، حنوط جدم رسول خدا را بياور! زينب (س ) فورا حنوط را آورد وقتى سر آن را گشود بوى خوش آن تمام خانه و شهر كوفه و خيابانها و كوچه هاى آن را پر كرد. (57)
زينب (س ) در سوگ مادر
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ نابكاران و كوردلانى كه مى خواستند على (ع ) را به بيعت با خليفه وادارند، آمده بودند تا او را به زور از خانه اش بيرون ببرند. على بيرون نرفت ، زهرا پيش آمد و با ضربات مغيره و قنفذ نقش زمين گشت و با بدنى مجروح در بستر بيمارى قرار گرفت . و سرانجام زينب به سوگ مادر نشست .(58)
زهرا (س ) چون در بستر مرگ قرار گرفت ، به دختر پنج ساله اش وصيت كرد:
هرگز از دو برادرت جدا مشو. پيوسته با آنان باش و از آنان نگهدارى كن . براى آنها به جاى من مادر باش . (59)
زينب به چشم خود ديد كه چگونه پدرش جسم پاك مادر را غسل داده و چگونه اشك مى ريزد، چه سان ناتوان شده و از خدا صبر و بردبارى مى طلبد؟!
هنگام دفن مادر، كه به نظر مى رسد در خانه انجام گرفت ، با چشم تيزبين مى ديد كه كه زهرا را زير خاكها پنهان مى كنند، و با ياد نمودن رسول خدا از ستم امت و ستمگران رياست طلب شكوه مى كنند. (60)
زينب با ديدن چنين مناظرى رو به سوى قبر پيامبر كرد و گفت : با مرگ مادر جاى خالى تو براى ما محقق شد، و ديگر ديدار ممكن نيست . (61
_______________________________________
48-سيماى حضرت زينب ص 114 - 116
49-بحارالانوار، ج 45، ص 183
50-نقدى زينب كبرى ، ص 18 و 19
51- چهره درخشان قمر بنى هاشم ، ص 104.
52- سيماى حضرت زينب ، ص 82.
53-اين القاب را از كتاب زينب كبرىتا ليف نقدى و الخصائص الزينبيه تاليف جزائرى و الانوار القدسية ديوان آية الله غرورى اصفهانى و عقيلة الوحىتا ءليف سيد شرف الدين مى توانيد به دست آوريد.
54-اصول كافى ، ج 1 ص 458؛ تحليل سيره فاطمه ص 170
55- سيماى زينب كبرى ، ص 44.
56-كامل الزيارات ص 798 - 800
57- زينب كبرى ص 22.
58-سفينة البحار، ج 2 ص 339؛ طبرسى ، ج 1 ص 414.
59- بطله كربلا، ص 43.
60- نهج البلاغه فيض ، خ 193؛ ص 651.
61- سيماى زينب كبرى ، ص 45.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page