فضه كيست ؟

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

فضه صورتى گندم گون و نمكين داشت گرم و شيرين سخن مى گفت . از چهره اى مهربان ، قلبى غمخوار، قريحه اى دلپذير و ذوقى ظريف برخوردار بود(9) و استعدادهاى شگرفى كه از خود بروز داد، اصالت نسب او را مى نماياند. فضه اهل ((نوبه )) بود. به اين دليل كه امام صادق (ع) از وى به اين لقب ((نوبيه )) ياد مى كند.(10)
درباره اينكه فضه چگونه به مدينه راه يافت ، احتمال هايى وجود دارد؛ از جمله اينكه ؛ وى در جنگ به غنيمت گرفته شد. در تحليل اين احتمال ، بايد گفت : در سال هاى اول و دوم بعد از هجرت ، پيامبر اكرم (ص) هر چند جنگ هايى در نقاط دور دست ، مانند نوبه و... روى نداد، اما با مخالفان نزديك مدينه ، نبردهايى صورت گرفت كه به جنگ با يهوديان يثرب در سال اول و درگيرى با كاروان قريش ، و جنگ بعد از آن در سال دوم و چندين سريه و غزوه ديگر، مى توان اشاره كرد. در اين جنگ ها احتمال دارد عده اى اسير شده باشند و فضه يكى از آنها باشد.
احتمال دوم اين است كه وى هديه زمامداران ديگر كشورها است . چه در سال هاى مختلف پيامبر اسلام نمايندگانى به شهرهاى مختلف اعزام مى كرد؛ حتى پادشاه روم گاه هدايايى براى پيامبر (ص) مى فرستاد. همچنين رابطه حضرت با پادشاه حبشه نيز كه زمانى مهاجران را در كشور خود جاى داده بود، مناسب بود؛ البته اين نكته را بايد افزود در همين دوران كنيزان ديگرى نيز از اهل نوبه در مدينه حضور داشتند، از جمله عايشه و حطب و... كه هر يك كنيزى از نوبه اى ها در اختيار داشتند.(11)
مطالعه منابع تاريخى نيز گوياى همين امر است كه تجارب برده از نوبه ، حتى به صورت سازمان يافته نيز صورت مى گرفت .(12) البته امكان دارد اين كنيزها از نوبه و سرزمينهاى اطراف توسط تاجران برده جمع آورى و به مناطق داخلى يا نزديك حجاز آورده شده و آنگاه در جنگ هاى بين مسلمانان با يهوديان يا مشركان به دست مسلمانان افتاده باشند.

- پینوشت -

 9- بحارالانوار، ج 10، (نقل از رياحين الشريعه ، ج 2، ص 316 تا 317).
10- الاصابة فى تمييز الصحابة ، ج 8، ص 75، رديف 11628، از اين روى احتمال هاى ديگر خود به خود منتفى است ؛ چه آن كه او را اهل هند مى داند، مانند ابن حجر و يا شهرهاى دور دست ديگر، اما درباره پدرش هم برخى او را دختر پادشاه هند يا حبشه دانسته اند، مانند آنچه در ((بحارالانوار)) از ((اختصاص )) نقل شده است (فضه كانت بنت ملك هند) كه مسلما چنين تصورى برخاسته از همان برداشت هاى فوق است كه ما با توجه به روايات زيادى كه صراحتا به وى لقب نوبيه داده اند، آن برداشت ها را طرد مى كنيم ، الاصابة فى تمييز الصحابة ، ج 4، ص ‍ 387، بحارالانوار، ج 9، ص 575 و ج 41، ص 274 و بحارالانوار، ج 9، ص 575، مشارق الانوار، ص ‍ 98 و 99.
11- اسدالغابة ، ج 5، ص 594، سير اعلام النبلاء، ج 9، ص 325، الغدير، ج 16، ص 174.
12- از جمله گزارش هايى كه از قرن نهم ميلادى بر جاى مانده و مبادله سالانه بردگان از نوبه با خواربار يكى از موارد آن است ، شمار اين بردگان تا ((360)) نفر مى رسيد.
تاريخ سودان ، پى ام ، هالت . ام دبليو دالى ، ترجمه دكتر نقى احمدى ، ص 26.
13- سال ورود فضه به مدينه مورد اختلاف است در اين باره مطالعات نشان مى دهد وى در سال هاى اوليه هجرت وارد مدينه شده است .9- بحارالانوار، ج 10، (نقل از رياحين الشريعه ، ج 2، ص 316 تا 317).
10- الاصابة فى تمييز الصحابة ، ج 8، ص 75، رديف 11628، از اين روى احتمال هاى ديگر خود به خود منتفى است ؛ چه آن كه او را اهل هند مى داند، مانند ابن حجر و يا شهرهاى دور دست ديگر، اما درباره پدرش هم برخى او را دختر پادشاه هند يا حبشه دانسته اند، مانند آنچه در ((بحارالانوار)) از ((اختصاص )) نقل شده است (فضه كانت بنت ملك هند) كه مسلما چنين تصورى برخاسته از همان برداشت هاى فوق است كه ما با توجه به روايات زيادى كه صراحتا به وى لقب نوبيه داده اند، آن برداشت ها را طرد مى كنيم ، الاصابة فى تمييز الصحابة ، ج 4، ص ‍ 387، بحارالانوار، ج 9، ص 575 و ج 41، ص 274 و بحارالانوار، ج 9، ص 575، مشارق الانوار، ص ‍ 98 و 99.
11- اسدالغابة ، ج 5، ص 594، سير اعلام النبلاء، ج 9، ص 325، الغدير، ج 16، ص 174.
12- از جمله گزارش هايى كه از قرن نهم ميلادى بر جاى مانده و مبادله سالانه بردگان از نوبه با خواربار يكى از موارد آن است ، شمار اين بردگان تا ((360)) نفر مى رسيد.
تاريخ سودان ، پى ام ، هالت . ام دبليو دالى ، ترجمه دكتر نقى احمدى ، ص 26.
13- سال ورود فضه به مدينه مورد اختلاف است در اين باره مطالعات نشان مى دهد وى در سال هاى اوليه هجرت وارد مدينه شده است .
از نوشته هاى حافظ رجب برسى چنين بر مى آيد كه : فضه حداقل در سال پنجم هجرى وارد مدينه شده است ؛ زيرا وى سخن گفتن فضه با امام حسين (ع) را مطرح مى كند و با توجه با اين كه تولد امام حسين (ع) در سال سوم هجرى است و حداقل دو سال زمان نياز دارد تا بتواند با فضه سخن بگويد، لذا حداقل زمان را بايد سال پنجم هجرى دانست . مشارق الانوار، حافظ رجب برسى .