حادثه اى كوچك، لقبى زشت و ماندگار

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

گاهى، وقايع و قضاياى خوب يا بدى در طول زندگى اشخاص اتفاق مى افتد و در اجتماع اثر مطلوب يا نامطلوبى مى گذارد و مردم آن اثر را در يك كلمه يا يك جمله خلاصه مى كنند و آن را لقب صاحب اثر قرار مى دهند. (البته اين عمل ناپسند و زشت است لكن اگر كلمه اى لقب كسى قرار گرفت به سختى مى توان آن را فراموش كرد.) عبيداللَّه بن زبير از طرف برادرش، عبداللَّه بن زبير فرماندار مدينه بود و حوزه ى ماموريت خويش را در كمال قدرت اداره مى كرد. روزى بر منبر در حضور جمعيت زيادى، دچار لغزش سخت شد. او در ضمن اندرز و موعظه از شتر صالح نام برد و ستم قوم صالح را به آن حيوان بيان نمود. «فقال لهم قد ترون ما صنع اللَّه بقوم فى ناقه قيمتها خمسه دراهم، سپس گفت: ديديد خداوند با آن امت كه به شتر پنج درهمى ظلم نمودند چه معامله اى كرد؟ و چگونه آنان را گرفتار عذاب خود نمود؟ فسمى مقوم الناقه».
اصل موعظه صحيح، ولى قيمت كردن شتر لغزش بزرگى بود. مردم به او لقب مقوم الناقه دادند. يعنى فرماندار شتر قيمت كن. [كامل ابن اثير، ج 4، ص 87.] اين لقب زبان زد همه شد و به شخصيت وى ضربه ى عظيمى زد. عبداللَّه زبير ناگزيز او را از كار بركنار نمود و مصعب بن زبير را به جاى وى گمارد. در اثر يك لغزش در سخن، فرماندار نيرومند مدينه عبيداللَّه زبير ساقط شد، مردم به وى لقب شتر قيمت كن دادند و او را به باد مسخره و استهزا گرفتند و در باطنش طوفانى از حقارت و پستى ايجاد كردند.
فرماندارى كه مورد تحقير و توهين مردم واقع شود و در ضمير خود احساس حقارت نمايد، هرگز نمى تواند با قدرت بر آنان حكومت كند.