دستورات اسلام درباره ياد كردن ديگران با نام خوب

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

قرآن در اين باره دستور مهمى ارائه كرده است، خداوند در سوره ى حجرات چنين فرموده اند: «لا تنابزوا بالالقاب، همديگر را با لقبهاى زشت و ناپسند ياد مى كند». [سوره ى حجرات، آيه ى 11.]
مجمع البيان شان نزول آيه را چنين نقل مى كند: «روزى صفيه دختر حيى إبن اخطب (همان زن يهودى كه بعد از ماجراى فتح خيبر مسلمان شد و به همسرى پيغمبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله و سلم در آمد) خدمت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم رسيد و گفت: عايشه مرا سرزنش مى كند و مى گويد: «اى يهودى زاده!!» پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: چرا نگفتى پدرم هارون است، و عمويم موسى و همسرم «محمد»؟ و در همين جا بود كه آيه «لا تنابزوا بالالقاب» نازل شد. [تفسير نمونه: ج 22، ص 180.]
در اين رابطه در روايات نيز هشدارهاى مهمى داده شده است.
راوى گويد: «روزى در محضر امام رضا عليه السلام بودم ايشان شعرى را خواندند. (البته ايشان كم شعر مى خواندند.) سوال نمودم: اين شعر مال كيست؟ امام عليه السلام فرمودند: از آن يكى از شيعيان عراقى است.
گفتم: ابوالعتاهيه (انسان كم خرد) اين شعر را براى من خوانده و گفته از خودش است. امام عليه السلام فرمود: اسمش را بگو و لقب زشت بر زبان نياور و اين اخلاق را نيز از خود دور كن، خداوند در قرآن مى فرمايد: «لا تنابزوا بالالقاب» چه بسا او از اين لقب رنجيده شود و دوست نداشته باشد اين گونه او را خطاب كنيد». [حدثنا محمد بن يحيى بن ابى عباد قال: «حدثنى عمى قال: سمعت الرضا عليه السلام يوما ينشد و قليلا ما كان ينشد شعرا: كلنا نامل مدا فى الاجل- و المنايا هن آفات الامل لا تغرنك اباطيل المنى- و الزم القصد و دع عنك العلل انما الدنيا كظل زائل- حل فيه راكب ثم رحل فقلت: لمن هذا اعز اللَّه الامير؟ فقال: لعراقى لكم. قلت: انشدنيه ابوالعتاهيه لنفسه. فقال: هات اسمه و دع عنك هذا، ان اللَّه سبحانه و تعالى يقول: «و لا تنابزوا بالالقاب» و لعل الرجل يكره هذا». عتاهيه: گمراهى، مردم گمراه و نادان، عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج 1، ص 19، ر 7.]
«در اسلام، خواندن مردم به اسم يا لقبى كه موجب اهانت و تحقير آنان است، ناروا شناخته شده، و تعاليم اسلام مردم را از اين عمل ناپسند، كه باعث بغض و كينه ى اجتماعى است، برحذر داشته است. در حديث است كه: «حق مومن بر برادرش اين است كه او را به بهترين اسمش بخواند». [و فى الحديث: «حق المومن على اخيه ان يسميه باحب اسمائه». مجمع البحرين ماده نبز ايضا قال رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم: «ادعوا اخوانكم باحسن اسمائهم و لا تدعوهم بالالقاب». كنزالعمال، ج 16، ص 421، ر 45219.]
عموم مسلمين موظفند از ذكر اسامى و القابى كه باعث تحقير و هتك حرمت صاحبانشان مى شود خوددارى نمايند، آنان را به آن اسمها و لقبها نخوانند و موجب ملامت خاطر و شرمندگى آنان نشوند، ولى همه ى مردم در عمل مراعات اين دستور را نمى كنند.
بعضى بر اثر بد اخلاقى و بى اعتنائى به وظايف خويش، و بعضى به علت نفهمى و نارسايى فكر، مردم را به اسما و القاب بد، نام مى برند و موجبات تحقير و توهين آنان را با عمل زشت و نادرست خود فراهم مى آورند.
در اوايل قرن سوم هجرى شخصى به نام «ابوحفص» در عراق زندگى مى كرد كه در اثر پاره اى از اعمال، مردم به او لقب، «لوطى» دادند و در غياب وى با اين لقب او را تحقير مى نمودند. اين شهرت او را سخت ناراحت كرد و به شخصيت وى ضربه ى غير قابل جبرانى وارد نمود. زمانى يكى از همسايگان او مريض شد، ابوحفص به عيادت او رفت. بيمار در كمال ضعف و ناتوانى در بستر افتاده بود. ابوحفص از وى احوالپرسى كرد و به او گفت: مرا مى شناسى؟ بيمار با صدايى بسيار ضعيف جواب داد: چرا نشناسم؟ تو ابوحفص لوطى هستى.
ابوحفص از اين لقب، سخت برآشفت و گفت: از حد شناسايى گذشتى، اميدوارم از اين بستر هرگز برنخيزى. اين سخن را گفت و از كنار بيمار برخاست و رفت». [كودك از نظر و راثت و تربيت، ج 2، ص 241- 239 به نقل از لغتنامه ى دهخدا.]