نام خانوادگى، جزئى از نام است. نام خانوادگى از آن جهت كه در ميان اجتماع، بيشتر بر سر زبانهاست از اهمّيت بيشترى برخوردار است، لذا اسم هر شخص را نام كوچك گويند و در مقابل نام خانوادگى، نام بزرگ محسوب مى شود. مجموع اين دو نام، نامى كامل به شمار مى رود.
نام خانوادگى هميشه حاكى از اصالت خانوادگى و يا عدم آن است، [مردم مى گويند: طايفه ى فلانى، طايفه اى اصيل است، اما فلانى فاميلى شان بد دررفته است. آدمهاى اصيلى نيستند.]
لذا قانون توجه خاصى به آن دارد.
قانون براى اشخاص، حق تقدم در نام خانوادگى قايل است. [«دارنده ى حق تقدم نام خانوادگى، كسى است كه براى اولين بار در قلمرو هر اداره ى ثبت احوال مستقل نام خانوادگى خاصى به نام او ثبت شده باشد. ملاك تشخيص، تاريخ صدور سند سجلى خواهد بود» مردم مى گويند: طايفه ى فلانى، طايفه اى اصيل است، اما فلانى فاميلى شان بد دررفته است. آدمهاى اصيلى نيستند. ص 81، بند 4، دستورالعمل امور مربوط به نام خانوادگى تاريخ اجرا 1/ 4/ 62.] و اگر كسى نام خانوادگى فرد ديگرى را بدون اجازه از او برگزيند و اداره ى ثبت در اين مورد اشتباه كرده و براى او سند سجلى (شناسنامه) صادر كند، صاحب حق تقدم مى تواند از طريق دادگسترى عليه فرد مورد نظر طرح دعوى كند و او را ملزم به تغيير نام خانوادگى اش بنمايد. [«دارنده يا دارندگان حق تقدم مى توانند به طور فردى، يا دسته جمعى عليه كسى كه نام خانوادگى آنان را بدون حق اتخاذ كرده باشد اقامه دعوى نموده و در حدود قوانين مربوء تغيير نام خانوادگى غاصب را بخواهند رسيدگى به اين امر در صلاحيت دادگاه خواهد بود.» مردم مى گويند: طايفه ى فلانى، طايفه اى اصيل است، اما فلانى فاميلى شان بد دررفته است. آدمهاى اصيلى نيستند. بند 10، ص 83.]
«حق تقدم» به ارث نيز مى رسد و هر يك از وارث مى تواند عليه غاصب نام خانوادگى، طرح دعوى نمايد. [«حق تقدم نام خانوادگى پس از فوت دارندگان آن به ورثه قانونى او منتقل مى شود». مردم مى گويند: طايفه ى فلانى، طايفه اى اصيل است، اما فلانى فاميلى شان بد دررفته است. آدمهاى اصيلى نيستند.] لكن هنگام اجازه به ديگرى، براى اينكه بتواند آن نام خانوادگى را اختيار كند بايد تمام ورثه بالاتفاق اجازه دهند. [«حق تقدم نام خانوادگى،با رعايت تاريخ تقدم صدور اسناد، مختص اشخاصى است كه به نام آنان در دفاتر مخصوص نام خانوادگى ادارات ثبت احوال، به ثبت مى رسد و ديگرى حق اختيار آن را در آن اداره ندارد، مگر با اجازه ى دارنده ى حق تقدم. و اين حق پس از وفات به ورثه قانونى او، انتقال مى يابد و هر يك از وراث مى تواند، شخصى را كه نام خانوادگى او را (بدون مجوز قانونى) اختيار كرده مورد اعتراض و تعقيب قانونى قرار دهد و تغيير نام خانوادگى او را از دادگاه بخواهد ولى وراث بالاتفاق مى توانند به ديگرى اجازه دهند كه نام خانوادگى آنها را اختيار نمايد». ماده ى 41 و بند آخر قانون ثبت احوال.] حتى عدم اجازه يك نفر نيز مانع اخذ آن خواهد شد، گرچه وارث بيش از هزار نفر باشند.
حتى پس از آنكه صاحب «حق تقدم»، نام خانوادگى خود را تغيير داد باز هم «حق تقدم» محفوظ است. [«دارنده ى حق تقدم در صورتى كه نام خانوادگى خود را تغيير دهد، نام خانوادگى قبلى او در قلمرو آن اداره بلامعارض نخواهد بود». مردم مى گويند: طايفه ى فلانى، طايفه اى اصيل است، اما فلانى فاميلى شان بد دررفته است. آدمهاى اصيلى نيستند. بند 1- 5، ص 82.]
قانون از كسى كه بر اثر جرِم يكى از افراد خانواده، از داشتن نام خانوادگى خود سرافكنده باشد دفاع كرده و اجازه ى تغيير نام خانوادگى اش را به او داده است. [بند 6، ماده ى 13، دستورالعمل امور مربوط به نام خانوادگى.]
نام خانوادگى، آنقدر داراى اهميت است كه هر شخص فقط يك بار در تمام عمر خود مى تواند آن را تغيير دهد. [«هر كس مى تواند پس از رسيدن به سن قانونى 18 سال تمام... نام خانوادگى خود را فقط براى يك بار تغيير دهد». همان، ماده ى 6 دستورالعمل شماره 2 امور مربوط به نام خانوادگى، ص 82. يك استثنا وجود دارد. اگر فردى، نام خانوادگى خود را تغيير دهد و پس از آن، پدر آن شخص نام خانوادگى خود را تغيير دهد، فرد مذكور مى تواند به دليل «اتحاد نام خانوادگى با پدرش» براى بار دوم، نام خانوادگى خود را تغيير دهد.]
تغيير نام خانوادگى فقط با تصويب رياست سازمان ثبت احوال كشور، قانونى است. [«تغيير نام خانوادگى با تصويب سازمان ثبت احوال كشور خواهد بود».ماده ى 40، قانون ثبت احوال. و «تغيير نام خانوادگى با تصويب رياست سازمان ثبت احوال كشور مى باشد» ماده ى 15 دستورالعمل همان ص 85.]
همه اين موارد و آنچه ذيلا ارائه خواهد شد نشانگر اهميت نام خانوادگى در قانون است.
اهميت نام خانوادگى در قانون
- بازدید: 789