اسم، لقب، كنيه

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

در ميان عربها براى هر شخص، سه عنوان مرسوم است، نام (اسم)، لقب و كنيه. «اسم» آن نامى است كه به طور رسمى هر فرد با آن شناخته مى شود، مانند «حسين» كه معرف امام حسين عليه السلام مى باشد.
آن نامى كه وصفى را همراه دارد و غالبا براى مدح و ستايش از اشخاص گفته مى شود «لقب» نام دارد، مانند «سيد الشهداء»، «زين العابدين»، «باقرالعلوم». در برخى مواقع، لقب در ذم افراد نيز به كار گرفته مى شود كه قرآن صدا كردن ديگران با لقب زشت و تحقيركننده را، گناه شمرده و اين عمل را مذموم مى شمارد.
برخى از طريق كنايه ديگران را صدا مى كنند كه در عربى اسمهايى كه با «أَبْ» و «اُمّ» [و قيل «ابن» و «ابنه».] شروع مى شوند براى صدا زدن كنايى به كارگرفته مى شود. عرب كلماتى را كه با اين پيشوندها شروع مى شود، «كنيه» نامد، مانند: «اباعبداللَّه» كه ذهن با اين كلمه سريعا به سوى امام حسين عليه السلام معطوف مى شود و كنيه ى «اُمّ ابيها» كه صديقه ى طاهره را در اذهان متجلى مى كند.
اصولا كنايه در پيام رسانى، رساتر از صريح گويى مى باشد، لذا گفته اند: «الكنايه ابلغ من التصريح» به همين جهت به جاى آنكه مستقيما اسم كسى را بگويند، با كنيه، آن شخص را ياد مى كنند، تا او را تكريم و تعظيم هم نموده باشند.
در زبانهاى ديگر نيز اين عناوين رايج است لكن به صورت جدى فقط در زبان عربى دنبال مى شود. در فارسى نام شناسنامه اى هر كس، «اسم» و مهمترين عنوان براى هر شخص محسوب مى شود. سابقا بازار «القاب» نيز در ايران داغ بوده است، لكن از سال 1304، قانونى براى لغو القاب تصويب شد كه پس از آن بازار كسادى را پشت سر مى گذارد. به هر حال آنچه را امروزه به عنوان نام «مستعار» و يا «نام مشهور» مطرح مى شود، مى توان همان لقب در فارسى قلمداد نمود.
مانند: پهلوان، عارف، شيخ الطايفه، ابوذر زمان و مانند آن.
«مادر حسن»، «مادر محمد» از كنيه هاى فارسى است. شوهرها در خانواده هاى قديم، همسران خود را با اين كنيه هاى فارسى است. شوهرها در خانواده هاى قديم، همسران خود را با اين كينه ها صدا مى زدند و يا زن خود را به نام پسر بزرگ صدا مى كردند.
خانواده ى، در گذشته ى نه چندان دور، از انظار بيگانگان به دور بود.
مرد خانه شرم داشت نام زنش را در برابر ديگرى ببرد. پدران ما فاش كردن نام زن را در برابر نامحرم نوعى خلاف غيرت محسوب مى كردند. اين تفكر كه از جامعه كم رنگ شد، كنيه هاى مادر حسين، مادر زهرا، مادر على نيز برچيده شد.
به هر حال آنچه در پى مى آيد. در پنج فصل تقديم خواهد شد.
فصل اول: اسامى حضرت فاطمه ى زهرا عليهاالسلام.
فصل دوم: القاب حضرت فاطمه ى زهرا عليهاالسلام در روايات فصل سوم: القاب حضرت فاطمه ى زهرا علهياالسلام در توصيف علما فصل چهارم: كنيه هاى حضرت فاطمه ى زهرا عليهاالسلام.
فصل پنجم: اسامى زيباى متداول در جامعه اسلامى.
شيوه بحث در فصل اول و دوم به اين صورت است كه: نخست ريشه لغوى هر اسم و يا لقب را مى آوريم. سپس رواياتى را كه لقب يا اسم فاطمه ى زهرا عليهاالسلام در آنها آمده است، عرضه مى كنيم. پس از آن در هر كجا نياز به روشنگرى بيشترى باشد، توضيحات لازم را ارائه مى نماييم.