راستي امام مهدي(ع) در كجا و چگونه غايب شد؟ آيا در سرداب منزل پدرش غايب شد و هنوز نيز در آنجا است؟
در اين باره به شيعه تهمتهايي زدهاند و ميگويند: شيعه معتقد است كه مأموران خليفة عباسي به منزل حضرت در «سامرا» هجوم آوردند، تا او را دستگير كنند و آن حضرت كه در آن هنگام در سرداب بود، از ديدهها پنهان شد و تا كنون در آنجا بدون آب و غذا زندگي ميكند و روزي از آنجا ظهور خواهد كرد. اين داستان چنان شهرت يافته است كه وي را «صاحب سرداب» لقب دادهاند.
اين در حالي است كه در منابع شيعي و كتابهاي اماميه، هيچ نامي از «سرداب» نيست. نويسندگان اهل سنت در نوشتههاي خود بر اين نظر اسرار ميورزند و متأسفانه اين سخن دستاويزي براي حملة برخي از آنان به «تشيع» گرديده است.1
آنان پنداشتهاند كه شيعيان در ميان سرداب، امام خود را ميجويند و ظهورش را از آن نقطه انتظار ميكشند؛ از اين جهت، تهمتهايي به شيعه زده و در اين زمينه به خود زحمت مراجعه به منابع شيعه را ندادهاند.
در حالي كه بر اساس تاريخ و روايات شيعه، امام مهدي(ع) از هنگام ولادت در اختفا به سر ميبرد و بنا به مصالحي تولد و زندگي او آشكار نبود و بعد از رحلت پدر گراميشان، غيبت صغراي آن حضرت، آغاز شد. امام مهدي(ع) بعد از نماز گزاردن بر پيكر پاك پدر و تدفين آن حضرت، وارد منزل شد و ديگر كسي آن حضرت را در اجتماع و در ميان مردم نديد.2
آن حضرت بنا به روايات شيعي در ميان مردم زندگي ميكند و در موسم حج حاضر ميشود، ولي مردم او را نميشناسند.3
خانهاي كه از آن سخن گفته ميشود، دو قسمت داشت؛ يك سمت براي مردان و قسمت ديگر براي زنان، يك سرداب هم زير اتاقها قرار داشت. كه در روزهاي گرم، اهل خانه در آن سرداب زندگي ميكردند.
شيعه اين خانه و اين سرداب را محترم ميدارد؛ زيرا امامانشان در اين خانه زندگي ميكردند، و در همين خانه، امام هادي(ع)، امام عسكري(ع) و نيز امام مهدي(ع) خداوند سبحان را عبادت ميكردند. اين يك امر معقول و طبيعي است كه به جهت علاقهمندي به پيشوا و رهبر ديني، آنچه متعلق به او است محترم داشته شود، در ميان تمامي اديان و مذاهب چنين است و شيعه از اين عشق و احترام به مكانهاي مقدس و مشاهد مشرفه دفاع ميكند و آن را از مصاديق «في بيوت أذن الله أن ترفع...» ميداند؛ امّا اين احترام، غير از آن تهمتهاي مخالفان، به شيعه است.
حقيقت اين است كه داستان غيبت حضرت مهدي(ع) در سرداب «سامرا» و زندگي كردن آن حضرت در اين مكان، دروغ و بهتاني بيش نيست و هيچ يك از بزرگان شيعه، چنين باوري نداشته و ندارند.4
دو گزارش تاريخي دربارة سرداب
در آغاز خلافت «معتضد» عباسي، در سال (279ق.) دو بار خانة امام عسكري(ع) از سوي حكومت تفتيش شد.
يكبار «معتضد» سه نفر را به صورت مخفيانه به خانة حضرت فرستاد و فرمان داد: هر كسي را كه در آن خانه يافتيد، بكشيد و سرش را براي من بياوريد، اين سه نفر وارد خانه شدند و يك اتاق مخفي يافتند كه پردهاي زيبا داشت. هنگامي كه پرده را بالا زدند، گويا دريايي پر از آب ديدند كه در انتهاي آن مردي با بهترين هيئت، روي حصيري بر آب ايستاده و مشغول نماز است. دو نفر وارد آب شدند، و آنگاه كه نزديك بود غرق شوند با اضطراب از آن خارج شدند. ساعتي بيهوش ماندند؛ سرانجام سرپرست آنان از فرد نمازگزار عذرخواهي كرد، ولي آن فرد نمازگزار بدون التفات به آنان نمازش را ادامه داد. اين سه نفر پيش خليفه رفتند و آنچه را كه ديده بودند براي او بيان داشتند. خليفه گفت: اين سخن را به هيچكس نگوييد.
بار ديگر در پي اين حادثه «معتضد» حملة ديگري را ترتيب داد و گروه بيشتري را به خانة امام عسكري(ع) فرستاد، اين گروه وقتي وارد خانه شدند، از درون سرداب صداي قرائت قرآن شنيدند، پس بر در سرداب ايستادند و مراقب بودند تا كسي از آنجا خارج نشود. فردي كه درون سرداب بود (گويا امام مهدي(ع)) از غفلت آنان استفاده كرد و از سرداب خارج شد. وقتي رئيس آنان آمد، گفت: داخل سرداب شويد و فردي را كه قرآن ميخواند دستگير كنيد، گفتند: مگر او را نديدي كه خارج شد؟ گفت: پس چرا او را دستگير نكرديد؟ گفتند: گمان كرديم تو او را ديدهاي. بنابراين، اقدامي نكرديم.5
تنها موردي كه نام سرداب در ارتباط با حضرت مهدي(ع) در روايات شيعي وجود دارد اين دو مورد است و مربوط به 19 سال پس از شروع غيبت صغرا است؛ آن هم با اين مضمون كه آن حضرت از سرداب خارج شد. اين داستان كجا و داستان ساختگي شروع غيبت از سرداب و بقاي حضرت در آن سرداب و اجتماع شيعه در آن مكان در هر صبح و شام و انتظار خروج حضرت كجا؟!.
پدیدآورنده:حسن عاشوري
----------------------------------------------
1. معروف الحسني، هاشم، سيرة الأئمة الأثنيعشر، ج 2، ص 534.
2. صدوق، محمد بن علي بن حسين، الارشاد، ج 2، ص 475.
3. همان، ص 379.
4. طوسي، محمد بن حسن، الغيبة.
5. همان، ص 176.