جلال الدين سيوطى در درالمنثور، جارالله زمخشرى در جلد اول تفسير كشاف، فاضل نيشابورى در جلد اول تفسير غرايب، ابن ابى الحديد در جلد اول شرح نهج البلاغه، حميدى در جمع بين الصحيحين و ذهبى در تلخيص مستدرك آورده اند:
روزى عمر، براى اصحاب خطبه اى خواند و اخطار نمود هر كس زنى بگيرد و مهر زنش بيشتر از چهارصد درهم باشد او را حد زده، زيادتى مهر را از او گرفته و به بيت المال مسلمين واريز مى كنم.
زنى از ميان جمعيت بر خاست و صدا زد: اى عمر! كلام تو اولى تر است يا كلام خدا؟ عمر در پاسخ گفت: البته كلام خدا. سپس زن گفت: مگر نه آن است كه خداوند در قرآن مجيد مى فرمايد:
« وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْج مَكانَ زَوْج وَآتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَإِثْماً مُبِيناً»
و اگر خواستيد همسرى [ديگر] به جاى همسر [پيشين خود] ستانيد و به يكى از آنان مال فراوانى داده باشيد چيزى از او پس مگيريد آيا مىخواهيد آن [مال] را به بهتان و گناه آشكار بگيريد نسا (4): 24
عمر از شنيدن پاسخ اين زن، مات و مبهوت شد و گفت:
«كلّكم أفقه من عمر حتّى المخدرات في الحجال»
همه شما حتى زنانى كه در حجله ها هستند از عمر فقيه تر و داناتريد.
عمر سپس به بالاى منبر برگشت و حرف قبلى خود را لغو كرد.
كتاب الاربعين، ص427 ; عين العبرة، ص16 ; سبيل السلام، ج 3، ص149
دو حافظ حديث ابن ابى حاتم و بيهقى از دئلى نقل كرده اند كه زنى را آوردند پيش عمر بن خطاب كه شش ماه زائيده بود پس مصمم شد كه او را سنگسار كند. پس اين خبر بگوش على عليه السلام رسيد: پس فرمود: بر اين زن حدى نيست. پس عمر كسى را فرستاد خدمت آنحضرت و سئوال كرد چرا رجم و سنگسارنشود پس فرمود: خداوند تعالى فرمايد""و الوالدات يرضعن. اولادهن حولين كاملين"" مادرها بايد فرزندانشانرا دو سال كامل شير دهد: وفرمود:""و حمله فصاله ثلاثون شهرا
"" و حمل" آبستنى" او و شيرخوارى اوسى ماه است.
پس شش ماه دوره آبستنى و دو سال هم دوران شيرخواره گى پس اين سى ماه ميشود پس عمر او را رها ساخت.
زنان از عمر فقیه ترند
- بازدید: 1420