ج:يكى از مسائل ديگرى كه بر خليفه بعنوان انتقادى از ناحيه مخالفين مطرح شد بخششهاى بىحد و حصر او به خاندان بنى اميه و كسانى كه بعنوان ياران نزديك او مطرح هستند بود.عده زيادى نقل كردهاند كه خليفه،ملك«فدك»را كه حضرت فاطمه (ع) گفته بود از بخششهاى پدرش به اوست،به مروان بن حكم بخشيد. (1)
همچنين نقل شده كه خليفه يك پنجم غنائم افريقا را كه تقريبا مساوى پانصد هزار دينار بوده به مروان داده است، (2) و نيز گفته شده كه او به حارث به حكم ابى العاص 300 هزار درهم بخشيده است، (3) و واقدى نقل كرده كه عثمان به سعيد بن العاص يكصد هزار درهم بخشيده است، (4) و نيز به عبد الله بن خالد بن اسيد 30 هزار درهم داده است، (5) و نيز به ابو سفيان 200 هزار درهم اعطاء كرده است، (6) و نيز نقل شده كه قسم زيادى از غنائم افريقا را به عبد الله بن و نيز به طلحه 200 هزار دينار داده است (8) علامه امينى يك جدولى از بخششهاى عثمان با استناد به مدارك تاريخى كشيده و بخششهائى را كه خليفه به زبير،سعد بن ابى وقاص،طلحه،مروان،وليد بن عقبه،سعد بن العاص،حارث،حكم،عبد الله بن سعد بن ابى سرح،يعلى بن اميه،زيد به ثابت و...جمع كرده است مجموع اين بخششها عبارت است از چهار مليون و سيصد هزار دينار و صد و بيست و شش ميليون و هفتصد و هفتاد هزار درهم. (9)
خليفه نيز براى خودش اسرافهاى زيادى را مرتكب مىگرديد چنانچه مسعودى نقل كرده خليفه خانه بسيار مجللى در مدينه براى خود ساخته بود (10) ،و ذهبى گويد كه او اموال زيادى يافته و هزار غلام داشت. (11) ابن سعد نيز گزارش كرده كه ما ترك او بسيار زياد بوده است، (12) و چنانچه زبير بن بكار نقل كرده وقتى خانه را ساخت و مورد اعتراض قرار گرفت گفت كه من اين خانه را از بيت المال ساختهام مگر در آينده براى شما هم نخواهد بود؟ (13) اين بخششها براى مردم عادى بسيار گران تمام شد چيزى كه نتيجه آن شورش عليه خليفه بود تا جائى كه يكى از شعرا بخشش خليفه به مروان را بعنوان اعتراض در شعر گنجاند و گفت:
و اعطيت مروان خمس العباد فهيهات شاؤك ممن سعى (14)
و باز براى اطلاع زيادتر مىتوان به مدارك ذيل در مورد اين اسرافها مراجعه كرد (15) .عبد الله بن مسعود كه كليد دار بيت المال كوفه بود وقتى وليد بن عقبه از او مالى را قرض گرفت و بعد از آن نپرداخت،عثمان نيز سفارش كرد كه كارى به او نداشته باشند اما ابن مسعود كليد بيت المال را رها كرده و به انتقاد از عثمان پرداخت، (16) طبيعى بود كه اين مخالفتهاى صريح افرادى مثل عمار را وادار كند تا علنا در مدينه به مخالفتبا خليفه بپردازند (17) تنها پاسخ خليفه به اين بخششها اين بود كه مىگفت قصد صله رحم دارد (18) با اين همه بخششها بعيد نيست كه گفته باشد:اگر كليدهاى بهشت را داشتم على رغم خواست مخالفين آنها را به بنى اميه مىدادم (19)
__________________________________
1-المعارف ص 195 ط دار المعارف،تاريخ ابن الوردى ص 204،عقد الفريد ج 2 ص 261، محاضرات ج 2 ص 476 شرح حديدى ج 1 ص 67.
2-معارف ص 159،تاريخ ابو الفداء ج 1 ص 168،انساب الاشراف ج 5 ص 27،28.
3-انساب الاشراف ج 5 ص 52 المعارف ص 194.
4-الصواعق المحرقه ص 79.
5-شرح نهج البلاغه ج 1 ص 66،عقد الفريد ج 2 ص 261،معارف 195.
6-شرح نهج البلاغه حديدى ج 1 ص 67.
7-البدايه و النهايه ج 7 ص 172.
8-انساب الاشراف ج 5 ص 7.
9-الغدير ج 8 ص 286.
10-مروج الذهب ج 1 ص 433 از الغدير ج 8 ص 285 از مسعودى.
11-دول الاسلام ج 1 ص 12 از الغدير همان ج 8 ص 258.
12-طبقات الكبرى ج 3 ص 76 و 77.
13-الموفقيات ص 602.
14-معارف ابن قتيبه ص 195،تاريخ ابن الوردى ص 204.
15-الفتنه الكبرى ج 5 ص 47،74،77،الفتوح از ابن اعثم و 150،151،يعقوبى ج 2 ص 169،168، شرح حديدى ج 1 ص 189 و 199،محاضرات ج 2 ص 476،تاريخ الفخرى ص 133 ترجمه فارسى،مشاكلة الناس لزمانهم از يعقوبى،عهد عثمان.
16-يعقوبى ج 2 ص 171،انساب الاشراف ج 5 ص 30.
17-طبقات الكبرى ج 3 ص 260،مآثر الانافة ج 1 ص 92،المصنف از ابن ابى شبيه ج 11 ص 124.
18-طبقات الكبرى ج 5 ص 36 و 45.
19-الجمل ص 98.
انتقادهاى مخالفين بر عثمان
- بازدید: 2757