1 - (محمد بن اسماعيل بن موسى بن جعفر) که پير مردترين فرزندان رسول خدا (صلّى اللّه عليه وآله وسلّم) در عراق بود، مى گويد:
(فرزند امام حسن عسکرى (عليه السلام) را بين دو مسجد ديدم که آن وقت کودک بود).(10)
2 - (موسى بن محمّد) (نوه امام موسى بن جعفر (عليه السلام)) مى گويد:
(حکيمه) دختر امام جواد (عليه السلام) وعمّه امام حسن عسکرى گفت: من حضرت قائم (عليه السلام) را در شب ولادتش وبعد از آن ديدم.
3 - (فتح مولى الزرارى) مى گويد: از ابا على بن مطهّر شنيدم که مى گفت:
حضرت مهدى (عليه السلام) را ديده است وطول قامت حضرت مهدى (عليه السلام) را وصف مى نمود.
4 - از کنيز ابراهيم بن عبده نيشابورى که از بانوان نيک بوده نقل شده که گفت:
من همراه ابراهيم بر فراز کوه صفا ايستاده بوديم که حضرت مهدى (عجل الله فرجه) آمد وسخنانى به ابراهيم فرمود.
5 - از ابن عبد اللّه بن صالح نقل شده که او حضرت مهدى (عليه السلام) را در کنار کعبه مقابل حجر الأسود، ديده است که مردم براى بوسيدن حجر الأسود، هجوم مى آوردند واو مى فرمود: (مسلمين به اين کار (هجوم وکشمکش) مأمور نشده اند).(11)
6 - (ابراهيم بن ادريس) از پدرش نقل مى کند که گفت:
من حضرت مهدى (عليه السلام) را بعد از پدرش امام حسن عسکرى (عليه السلام) ديدم که به حدّ بلوغ رسيده بود، دست وسرش را بوسيدم.
7 - (احمد بن نصر) مى گويد: با عنبرى بودم، سخن از جعفر (کذّاب) به ميان آمد، عنبرى از او بدگويى کرد، من گفتم غير از او (کسى امام بعد از امام حسن عسکرى) نيست، عنبرى گفت: آرى غير از او هست.
گفتم: آيا او را ديده اى؟.
گفت: نه، ولى غير از من، او را ديده اند.
گفتم: او کيست که او را (يعنى حضرت مهدى (عليه السلام) را) ديده است؟.
عنبرى گفت: همين جعفر (کذّاب) او را دوبار ديده است.
8 - وهمچنين از ابونصر، طريف خادم روايت شده که حضرت مهدى (عليه السلام) را ديده است.
ونظير اينگونه روايات بسيار است ودر انجام مقصود، همين قدر کفايت مى کند، عمده ترين دليل بر وجود حضرت مهدى (عليه السلام) همان دليل (عقل) است که قبلاً گفتيم وبقيه مطالبى که بعد از آن ذکر شد، به عنون تأکيد وتأييد آن است واگر اين مطالب را در اينجا نمى آورديم، ضررى به مقصود نمى زد ودليل قبل کفايت مى کرد.

- پاورقی -

(10) از علاّمه مجلسى (؛) نقل شده که منظور از دو مسجد، يا مسجد مکّه ومدينه، يا مسجد کوفه وسهله ويا مسجد سهله وصعصعه است.
(11) شايد منظور اين باشد که اگر بر اثر جمعيت زياد، بوسيدن حجر الأسود، بسيار دشوار است، واجب نيست آن را ببوسند، بلکه به آن اشاره کنند.