كجاوه نهم: همگام با امام رضا (عليه السلام)

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

شناس نامه حضرت نجمه (عليه السلام)
نام: نجمه
القاب: شقراء، خيزران و المرسيه
كنيه: ام البنين
مليت: از مردم شمال آفريقا يا مغرب
نام همسر: حضرت امام موسى كاظم (عليه السلام)
تعداد فرزندان: يك پسر و يك دختر
محل دفن: مدينه
مادر بزرگ، خواب عجيبى ديده است. اما چيزى به پدر نمى‏گويد. هشام ابن احمد در خانه ماست. اخبار روز را مطرح مى‏كند. پدر در انديشه فرو رفته است. ناگهان رو به هشام مى‏گويد: شنيده‏ام كسى از اهل مغرب به مدينه آمده! آيا تو هم خبر دارى؟! هشام مى‏گويد: من چنين چيزى نشنيده‏ام!... پدر قدم زنان با هشام حرف مى‏زند: چرا. خبر درست است. مردى به مدينه آمده... بيا به سوى او برويم!
پدر و هشام سوار بر اسب، به سوى بازار برده فروشان حركت مى‏كنند. مادربزرگ هم چنان به خواب خود مى‏انديشد. كنيزان و غلامان بسيارى درمعرض فروش‏اند. پدر نه كنيز را مى‏بيند. اما هيچ كدام را نمى‏خرد. رو به مرد برده فروش، مى‏فرمايد: كنيز ديگرى را بياور! مرد تاجر مى‏گويد: كنيز ديگرى ندارم! پدر اصرار مى‏كند و با اطمينان مى‏گويد: دارى! همان را بياور! مرد امتناع مى‏كند: به خدا سوگند ديگر ندارم، مگر يك دختر بيمار! پدر، محكم‏تر از پيش مى‏فرمايد: همان را بياور!.
مرد تاجر جوابى نمى‏دهد و مشغول كار خود مى‏شود. پدر به خانه برمى گردد. روز بعد هشام را مى‏فرستد و به مى‏فرمايد: برو و آن كنيز بيمار را به هر قيمتى گفت، خريدارى كن! هشام نزد تاجر مى‏آيد و پيغام امام را مى‏رساند. تاجر با قيمتى بسيار بالا، حاضر به فروش مى‏شود. اما قبل از آن مى‏پرسد: شخصى كه ديروز با تو بود، كه بود؟! هشام جواب مى‏دهد: مردى از بنى هاشم! با شنيدن نام قبيله بنى هاشم، برقى در چشمان مرد مى‏درخشد. با اشتياق بيشتر مى‏پرسد: از كدام سلسله بنى هاشم! هشام سرى تكان مى‏دهد و مى‏گويد: بيش از اين چيزى نمى‏دانم! اما مرد تاجر كه مدتى است بار سنگينى را بر دوش خود احساس مى‏كند، شروع به صحبت مى‏نمايد: اى مرد! بدان كه من اين كنيزك را از دورترين شهرهاى مغرب خريده‏ام. روزى زنى از اهل كتاب، اين كنيزك را همراه من ديد و پرسيد كه او را از كجا آورده‏اى؟ گفتم كه او را براى خود خريده‏ام. زن گفت: نه. تو لايق اين كنيز نيستى. او بايد نزد بهترين اخل زمين باشد. و وقتى چنين شود، از او پسرى به دنيا مى‏آيد كه اهل مشرق و مغرب اطاعتش مى‏كنند!
به اين ترتيب، هشام، تو را به خانه پدر مى‏برد. از لحظه ورودت به خانه، مادربزرگ احساس غريبى پيدا مى‏كند. چيزى در دلش غوغا مى‏كند. آرى درست است. حالا زمان آن رسيده كه خواب خود را با پدر در ميان بگذارد. پدر را صدا مى‏كند: من در خواب پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم را ديدم كه به من فرمود؛ اين كنيز را به همسرى فرزندت موسى بن جعفر عليه السلام درآورد كه به زودى برترين انسان روى زمين، از او متولد مى‏شود! مادر بزرگ توجه عجيبى به تو دارد. علوم و معارف الهى را به صورت كاملا اختصاصى به تو مى‏آموزد. و تو را در كلاس اخلاق فاطمى عليها السلام تربيت مى‏كند. آن چنان با اراده و مستعد پيش مى‏روى كه در كوتاه‏ترين زمان، پله‏هاى كمال و تعالى را سير مى‏كنى، تا به عروج مطلوب نزديك مى‏شوى... و تو نيز، احترام ويژه‏اى براى مادربزرگ قائل هستى! به گونه‏اى كه هرگز مقابل او نمى‏نشينى، حتى اگر ساعت‏ها به طول بيانجامد، مقابل مادربزرگ ايستاده مى‏مانى. روزى ديگر، پس از مدتى حشر و نشر در دامان مادربزرگ، او آهسته پدر را صدا مى‏زند. تو در سجده نمازت غرق هستى و از دنيا رها شده‏اى. مادر بزرگ رو به پدر مى‏فرمايد: موسى! من كنيزى بالاتر از نجمه نديده‏ام. با او ازدواج كن كه خداوند نسل پاكى به تو خواهد بخشيد!
يازدهم ذى القعده سال 148 هجرى است. هنوز يك ماه از شهادت پدربزرگ نگذشته، هنوز داغ امام صادق عليه السلام بر دل‏هاى شيعه مشتعل است كه من در بيت النور تو، زندگى را سلام مى‏دهم. به آفرينش رو مى‏آورم و به دنيا پا مى‏گذارم. در آغاز تولدم، اندوهى جان سوز در سينه پدر و تو فوران دارد. اين كه يادتان مى‏آيد، پدربزرگ چقدر آرزوى ديدن مرا داشت. اما خداوند آسمان را برايش مقدر كرده بود. يادت هست، روزهاى اول تو سنگينى حمل را در خود احساس نمى‏كردى. اما وقتى به خواب مى‏رفتى، صداى تسبيح و تهليل مى‏شنيدى. موضوع را با مادربزرگ در ميان گذاشته بودى و او تو را به وجود من بشارت داده بود... اكنون به لحظه‏هاى تولد من نزديك مى‏شوى. لحظه‏هاى سبز مادرى! همه چيز به سرعت اعجاز مى‏گذرد. به دنيا پا مى‏گذارم. دست هايم با قدرت خدايى، بر زمين قرار مى‏گيرد و سرم به سوى آسمان بلند مى‏شود. لب هايم به اذن پروردگار، به به تكلم گشوده مى‏شوند. سخنى مى‏گويم كه تو متوجه مفهوم آن نمى‏شنوى. در همين لحظه پدر، نزد تو مى‏آيد و مى‏فرمايد: اى نجمه! كرامت پروردگار بر تو مبارك باد!
آن گاه مرا در جامه سفيدى مى‏پيچى و به پدر مى‏دهى. پدر در گوش راستم، اذان و در گوش چپم اقامه مى‏گويد و آب فرات را در كامم مى‏ريزد. سپس مرا در آغوش تو مى‏نهد و مى‏فرمايد: فرزندت را بگير كه بقيه الله است در زمين و پس از من حجت خدا خواهد بود...
اين گونه كه تو مرا نوازش مى‏كنى، و با چنين اشتياقى كه از چشمانت جارى شده، فرشتگان حق دارند مدهوش مانده باشند. روزى از مادربزرگ مى‏خواهى: كمكم كن تا براى پسرم رضا عليه السلام دايه بگيرم! مادربزرگ مى‏پرسد: مگر شيرت كم شده؟! و تو مى‏فرمايى: دروغ نمى‏گويم. به خدا شيرم كم نشده ولى براى من نوافل و اورادى بود كه به آنها عادت كرده‏ام ولى الآن به انجام آنها موفق نمى‏شوم. لذا كسى را مى‏خواهم كه مرا در انجام عبادات كمك كند!
تهجد و عبادت‏هاى پيوسته ات را مادربزرگ خوب درك كرده است. اما افسوس كه زمان به اين سرعن مى‏گذرد و همه چيز درهم مى‏ريزد. طوس را به همه غربت و پريشانى‏اش دوست دارم. اما مدينه را بيشتر. اى كاش مى‏شد تا هميشه در دامان مادرانه ات، زير سايه امام كاظم عليه السلام پرورش يافت. اما افسوس كه دنيا در گذر است و جهان فانى. و سلام خداوند فناناپذير بر عاطفه جاودانه ات، مادر!

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page