تاريخ صحيح

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

تمام اقوام و ملل جهان از هر طبقه بتاريخ محتاجند. و اين انگيزه در تمام طبقات و در هر قوم و ملت بدون كم و كاست وجود دارد، و هيچ فرقه اى از فرق مسلمين نيازش بتاريخ كمتر از ديگرى نميباشد، منتهى هر صنفى مقصود خود را از تاريخ ميجويد و هر گروهى هدف مخصوص بخود را تعقيب مينمايد. مورخ - بطور كلى، منظورش احاطه بر حوادث روزگار و آگاهى از احوال امم و اقوام پيشين و ثبت و ضبط آنهاست. جغرافيادان، منظورش در تاريخ تشخيص قسمتهاى سياسى است كه پيروزى ها و مغلوبيت هاى ملل را در جهات گوناگون ميجويد، كه كدام ملت بر حدود چه ممالكى دست يافته و در آن استقرار گرفته و كدام ملت در اثر مغلوبيت از مرزهاى خود رانده شده اند. خطيب و سخنور - تاريخ را بررسى ميكند تا بر موارد عبرت و پند واقف شود و سرنوشت اقوام و ملل و ملوك - آنها كه منقرض و نابود شدند و آنگروه ديگر كه جايگزين آنها گشتند بر او روشن گردد و آن ملت هائى را كه در كشاكش بديها و ارتكاب ناروائيها دوچار نكبت و ادبار شدند و بالعكس اقوامى كه در اثر نيكى و التزام بامور پسنديده برستگارى و نيك بختى رسيدند بشناسد. مرد دينى - ميخواهد بوسيله بررسى تاريخ موارد پايه گذارى دين را پيدا كند و مراتب ارتقا و شئونى را كه بر آن اساس و پايه نهاده شده احراز نمايد و اصول و شئون مزبور را از آنچه در پيرامون آن بر مبناى هوى و هوس و از روى مطامع مادى بصورت دين جلوه گر شده جدا و متمايز نمايد. اخلاقى - مقصودش از بررسى تاريخ اينست كه ملكات پسنديده و عكس العمل آنها را در آنگروهى كه خود را بدانها آراسته و در نتيجه بفوز و رستگارى رسيده اند و همچنين اخلاق رذيله و ملكات پليد و آثار شوم آن را در آنگروهى كه بدان آلوده گشته و دوچار بدبختى و محروميت گرديده اند بدست آورد، تا بدينوسيله راه بكار بردن تجربيات حاصله را بمردم زمان خود نشان دهد و در نتيجه افراد جامعه را از سقوط در پرتگاه فساد اخلاق و پيكر اجتماع را از پراكندگى و پريشانى ايمن و مصون بدارد. سياسى - "يعنى آنها كه مسئول تامين مصالح ملتى هستند" ميخواهد از كاوش تاريخ به راز تقدم و تعالى ملل گذشته مطلع گردد و نيز دريابد كه چگونه تمايلات شهوى هواداران و شيفتگان خود را به پستى و هلاكت كشانيده تا بحدى كه نامشان را از صفحه روزگار محو نموده تا با وقوف به سرانجام آنان و سختى ها و تنگى ها و مشكلات جبران ناپذيرى كه گريبانگير آنان گرديده، با بصيرت كامل برنامه سودمندى براى ملت خود تنظيم و بدانوسيله تقدم و ترقى و سعادت آنان را پيش بينى و تامين نمايد. اديب - ميخواهد از لابلاى تاريخ احوال امم گذشته نكته هاى دقيق و رقيق ادبى و آنچه را كه براى آرايش الفاظ و عظمت معانى بكار ميرفته تشخيص و رموز زيبائى اسلوب كلام و تقريب مقصود در شعر و نثر از فنون اشارات و موارد استعارات را بدست آورده و در مورد خود بكار برد. و با تماس و شمولى كه تاريخ در علم رجال و طبقات آنان دارد ناچار بايد بگوئيم كه : فقهاى عظام نيز بتاريخ نيازمندند چه آنكه براى تصحيح اسناد و روايت و استوار نمودن مبانى فتوى ناگزيدند بانقسمت از تاريخ كه مربوط بعلم رجال است مراجعه نمايند. محدثين - نيز از اين نيازمندى بر كنار نبرده و بمنظور تحصيل وثوق و اعتماد بروايات "كه ارتباط مستقيم با فن شريف آنان دارد" بايستى بقسمت مربوط باين امر توجه و امعان نظر نمايند، بعلاوه در فن حديث اصولا موضوعاتى هست كه با تاريخ آميخته است از قبيل داستان پيغمبران و تحليل تعاليم آنان، كه محدث ناگزير است در اين زمينه غور كامل نمايد و آنچه را كه در اين قسمت بدست آورده با آنچه كه در صفحات تاريخ مورد دقت قرار گرفته مورد مقايسه و بررسى او واقع گردد و موارد تطبيق آنها را در احراز حقيقت بدست آورد. مفسرين - نيز از تاريخ بى نياز نبوده و در مورد هر يك از آيات كريمه كه مشعر بر وقايع گذشتگان و احوال پيشينيان است كه باقتضاى پاره اى از حكم و يا اشتمال آن به پند و موعظه بيان گشته و همچنين آيات ديگرى كه در شئون خاصه نازل گرديده بايد بانچه در زمينه وقايع و قصص و شئون مذكوره در تاريخ بتفصيل بيان شد مراجعه و بررسى كامل نمايد. بالاخره اهل بحث و تحقيق در هر رشته از علوم و فنون كه وارد شوند ارتباط و تماس آنرا با تاريخ درك نموده و معترف خواهند بود كه بدون غور در تاريخ بمقصود خود نخواهند رسيد، و بنا بر آنچه ذكر شد، تاريخ گمشده هر دانشمند است. مطلوب هر هنرمند است. سرمايه اهل تتبع و تحقيق است. مورد علاقه هر متدين است. مقصد هر سياستمدار است. هدف هر اديب است. و بالجمله تاريخ مورد احتياج تمام مجتمع بشرى است. اكنون - بايد دانست كه تاريخ با اين ارتباط و پيوستگى كه با تمام مقاصد و اغراض كليه طبقات خلق دارد، آن تاريخى است كه صحيح و مبتنى بر حقايق و واقعيات باشد. آن تاريخى كه جز ثبت حقايق و امور واقعى مقصد و غرض ديگر در تدوين آن دخالت نداشته باشد. بازيچه اغراض گوناگون قرار نگرفته و تمايلات دسته مخصوص و مقاصد مغرضانه و خودخواهانه گروه خاصلى در تدوين آن راه نيافته باشد. بر مبناى جلب نظر پيشوايان و فرمانروايان وقت و تامين رضايت خاطر امرا يا تقويت مرام و انديشه خاص و يا بمنظور بالا بردن مقام اشخاص و بزرگ نمودن آنها و يا فرود آوردن اشخاص ديگر و پست و بى ارج ساختن آنان و براى رسيدن بمقاصدى كه بر حسب اختلاف موارد اغراض و مقاصد مختلفى پيدا ميشود فراهم نشده باشد. و يا براى اينكه افراد مكار و فريب شعار بعناصر صالح و درستكار مشتبه شوند تدوين نشده باشد مانند بسيارى از مولفات بنام تاريخ كه متاسفانه آلوده باين قبيل امور گشته و اغراض خاصى در تدوين آنها دخالت يافته و مولفين اين گونه تاريخهاى مشوب و آلوده پنداشته اند كه گردآورى يكمشت مطالب واهى و بى اساس حكايت از توسعه دامنه علم و دانش آنان مينمايد و اين معنى بر شهرتشان خواهد افزود اين كوته نظران فرومايه نفهميده اند، كه ارزش و منزلت مردان در فهم و درايت است نه در ياوه سرائى و بسيارى روايت اينگونه افراد در اثر همين غفلت و پندار نادرست لغزشهاى بيشمارى را از پيشينيان خود دريافت و داخل تاريخ نموده اند و متوجه نشده اند كه راويان اينگونه اوهام و مطالب بى مايه و بى اساس خود مزدوران و مدافعين گروهى، و دشمنان و معاندين نسبت بگروه ديگر بوده اند و يا داستانسرايان بى معرفتى بوده اند كه از پر گوئى و ياوه سرائى باكى نداشته و بمنظور كسب مزيد شهرت و يا تسكين ولع و حرصى كه بمقتضاى اميال پست در آنها بوده دست بچنين جناياتى زده اند آنها چنين كردن و ساده لوحانى چند در اعصار بعدى آن مطالب واهى را از آنان گرفته و بعنوان حقايق مسلمه در كتب و مولفات خود نقل نمودند ؟ آنگاه افرادى كنجكاو و باريك بين بر چگونگى آن آثار و منقولات واقف و چون آنها را خرافى و موهوم يافتند بطرد و رد آن پرداخته و بى باكانه زبان و قلم بطعن بر تاريخ گشودند آن ساده لوحان ندانستند كه اين آثار بى اساس، و كوركورانه دست بدست گشته و آلت اجراء مطامع اشخاصى بوده، و اين افراد دقيق و متتبع نيز توجه نكرده اند كه آنچه در خور طعن و طرد است، همان پر گوئى ها و بدكرداريهاى نويسندگان بى شخصيت است و اصل فن تاريخ در خور طعن و سرزنش نبوده - و اگر بخواهيم شواهد اين دسته از ترهات و ياوه سرائى ها را كه تاريخ بان ممزوج گشته بيان كنيم سخن بطول ميانجامد و با وضع اين كتاب سازش ندارد. بلى : اينطور. حقايق و واقعيات در بين دو روش نامطلوب افراط و تفريط پنهان گشته و فداى اميال و شهوات گرديد پس بر اهل بحث و تحقيق است، كه دنر غور و بررسى در اين وادى از آهنگهاى ناموزون فرق مختلفه و هو و جنجال بر كنار مانده و بدون تمايل بگروه خاص و دور از عوامل حب و بغض، فقط اصول مسلمه را مقياس تشخيص قرار دهند و آنچه با مقياس مزبور تطبيق نكرد بى دريغ آنرا طرد و آنچه مورد اعتماد قرار گرفت بپذيرند بتفصيلى كه در اينجا گنجايش شرح آن نيست.