علامات ظهور حضرت صاحب الامر

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

شيخ مى فرمايد: بعضى از علامات زمان قيام قائم - عليه السلام - خروج سفيانى است، وقتل حسنى، واختلاف بنى عباس در ملک، وکسوف شمس در نصف شعببان، وخسوف قمر در آخر ماه بر خلاف عادات، وفرو رفتن جمعى از مردمان به زمين در بيداء، وگروهى در مغرب، وفرقه اى در مشرق، ورکود وايستادن آفتاب نزد زوال تا وسط اوقات عصر، وطلوع او از مغرب، وقتل نفس زکيه که به ظهور آيد در پشت کوفه در ميان هفتاد کس از صالحان، وکشته شدن مردى هاشمى ميان رکن ومقام، وخراب شدن ديوار مسجد کوفه، واقبال رايات سياه از قبل خراسان، وخروج يمانى، وظهور مغربى به مصر، ومالک شدن او شامات را، ونزول ترک به جزيره، ونزول روم به به رمله، وطالع شدن ستاره اى به مشرق که نور دهد مثل نور قمر، بعد از آن منعطف گردد چنانچه نزديک باشد که هر دو طرف آن به هم رسد، وسرخى بى ظاهر شود در آسمان که آفاق را فرو گيرد، وآتشى ظاهر شود طولانى در مشرق که باقى ماند درجو هوا سه روز يا هفت روز، وکندن عرب عنانهاى خود را، ومالک شدن ايشان بلاد را، وخروج ايشان بر سلطان عجم، وکشتن اهل مصر امير خود را، وخرابى شام، وآمد وشد سه رايات در او، ودخول رايات قيس وعرب به مصر، ورايات کنده به خراسان، وورود خيل از قبل کوفه تا مرتبط شود به فناء حيره، واقبال رايات سياه از مشرق، وزيادتى فرات تا آب داخل شود در کوچه هاى کوفه، وخروج شصت کذاب که همه دعواى نبوت کنند، وخروج دوازده نفر از آل ابى طالب که همه دعواى امامت کنند ازبراى خود، واحراق مردى عظيم القدر از گروه بنى عباس در ميان جلولاء وخانقين، و بستن جسر [پشت] کرخ به مدينه بغداد، وارتفاع باد [ى] سياه در آنجا در اول روز، وپيدا شدن زلزله تا منخسف شوند بسيارى از خلايق، وترسى که شامل اهل عراق [وبغداد] باشد، وموت بسرعت، ونقص انفس واموال وثمرات، وپيدا شدن ملخ در اوان [آن] ودر غير اوان [آن] تا بيايد بر زرع وغلات، وکمى کشت وزراعتى که مردم کنند، واختلاف [دو گروه از] عجم وريختن خون بسيار در ميان يکديگر، وبيرون آمدن بندگان از طاعت سيدان وکشتن ايشان خواجگان را، ومسخ قومى از اهل بدع که بگردند بوزينگان وخوکان، وغلبه کردن عبيد بر بلاد سادات، و ندا کردن از آسمان که بشنوند آن را اهل زمين، اهل هر لغتى به لغت ايشان، يعنى آن ندا را هر طايفه اى به زبان خود بشنوند به قدرت الهى، ورويى وسينه اى ظاهر شوند از براى مردمان در عين الشمس ومردگان برانگيخته شوند از قبور، تا رجوع به دنيا نمايند، ويکديگر را بشناسند، وتزويج نمايند، بعد از آن ختم شود آن به بيست وچهار باران پياپى، پس زنده شود زمين بعد از مردن او، ومعلوم گردد برکات آن، وزايل شود بعد از اين هر آفتى وعاهتى که باشد از معتقدان حق يعنى از شيعه مهدى - عليه السلام -، پس بدانند نزد اين علامات ظهور او را به مکه، پس متوجه خدمت وى گردند از براى نصرت او، همچنانکه اخبار به اين وررود يافته.

وبعضى از جمله اين احداث متحتم اند وبعضى مشترط، والله اعلم بما يکون. وماذکر کرديم اينها را بر حسب آنچه ثابت شده در اصول وتضمن نموده آن را اثر منقول، وبالله نستعين و[اياه] نسال التوفيق. مولف کتاب کشف الغمه - رحمه الله تعالى - نيز ذکر اين علامات نموده نقلا عن الشيخ المفيد - عليه رحمه الله الملک المجيد -، بعد از آن مى گويد: بلاشک اين حوادث بعضى از آن قبيل است که عقل آن را محال مى داند، وبعضى ديگر منجمان آن را محال مى شمرند، ولهذا شيخ مفيد - رحمه الله - اعتذار فرموده در آخر ايراد آن. وآنکه من مى بينم آنست که هرگاه که صحيح است طرقات آن، وآنها منقول است از نبى يا امام - عليهما السلام - پس سزاوار آنست که تلقى کرده شود به قبول، زيرا که اينها معجزات اند، ومعجزات خوارق عادات اند، مثل انشقاق قمر وانقلاب عصا [به اژدها] والله اعلم. ديگر شيخ مفيد - رحمه الله تعالى - فرموده است که: خبر کرد مرا ابوالحسن على بن بلال المهلبى، ومى رساند سند را به اسماعيل بن صباح که او گفت: من شنيدم از شيخى از اصحاب خود که ذکر مى کرد از سيف بن عميره که او گفت که: من نزد ابى جعفر منصور بودم، پس گفت در ابتدا به من که يا سيف لابد است از مناديى که ندا کند از آسمان به اسم مردى از فرزندان ابى طالب، گفتم فداى تو گردم يا امير المؤمنين تو روايت مى کنى اين را؟ گفت بلى به حق آنکه نفس من بدست اوست، که هرآينه شنيده است گوش من اين را از براى او، گفتم: يا امير المؤمنين بدرستى که اين حديث را شنيده ام قبل از اين وقت، گفت: اى سيف آن هر آينه حق است، پس هرگاه موجود گردد پس ما اول آن کسانيم که اجابت کنند او را، بدان وآگاه باش که ندا بسوى مردى از بنى عم ماست گفتم بسوى مردى از ولد فاطمه؟ گفت: بلى يا سيف اگر نه آن مى بود که شنيده ام اين را از ابى جعفر محمد بن على که حديث کرده است مرا به آن، واگر چه حديث کرده مى بودند همه اهل زمين مرا به اين، قبول نمى کردم اين را از ايشان، وليکن او محمد بن على است. وبه اسناد روايت مى کند از ابن عمر که حضرت رسول - صلى الله عليه وآله - فرمودکه: قائم نگردد قيامت تا بيرون آيد مهدى از ولد من، وبيرون نيايد مهدى تا بيرون آيند شصت کذاب که هر يک از ايشان گويد منم پيغمبر. وروايت مى کند به اسناد از ابى حمزه ثمالى که او گفت: گفتم مر ابى جعفر را - عليه السلام - که خروج سفيانى از واجبات است؟ فرمود که: نعم، وندا وطلوع شمس از مغرب واختلاف بنى عباس در دولت، وقتل نفس زکيه وخروج قائم از آل محمدهمه از محتوم وواجبات است، گفتم که: ندا چگونه باشد؟ گفت که: ندا کند منادى از آسمان در اول روز که بدانيد وآگاه باشيد که حق با على است وشيعه او، بعد از آن ابليس ندا کند در آخر روز از زمين که حق با عثمان است وشيعه او، پس نزديک اين به شک مى افتند اهل باطل. بعد از نقل اين حديث صاحب کشف الغمه مى گويد که: شک نمى کند الا جاهل، چه منادى آسمان اولى است به قبول از منادى زمين.

وايضا شيخ مفيد روايت مى کند به اسناد از ابى خديجه که او روايت کرد از ابى عبد الله - عليه السلام - که: بيرون نيايد قائم تا بيرون آيند پيش از او دوازده کس از بنى هاشم که هر يک بخوانند مردم را بسوى خود. وروايت مى کند به اسناد از على بن محمد الازدى که او روايت کرده از پدر وجد خود که: امير المؤمنين على - عليه السلام - فرمود که در پيش قائم موت احمر وموت ابيض است، [وملخ در وقت خود است] وملخ در غير محل خود همچو الوان خون، فاما موت احمر پس سيف است واما موت ابيض طاعون است. وروايت مى کند به اسناد از جابر جعفى که او روايت کرده از ابى جعفر - عليه السلام - که آن حضرت فرمود که: ملازم شو زمين را وحرکت مده نه دست را ونه پا را، تا ببينى علاماتى را که ذکر مى کنم از براى تو وآنچه مى بينم ترا که دريايى آن را، آن اختلاف بنى عباس است ومناديى که ندا کند از آسمان، وفرو رفتن قريه اى از قراى شام که آن را جابيه مى گويند، ونزول ترک در جزيره، ونزول روم در رمله، واختلاف بسيار نزد آن وقايع در هر زمين، تا خراب شود شام، و بسب خرابى آن اجتماع سه رايات است: رايت اصهب ورايت ابقع ورايت سفيانى. على بن ابى حمزه روايت مى کند از ابى الحسن موسى - عليه السلام - در قول خداى عز وجل که: (سنريهم آياتنا فى الافاق وفى انفسهم حتى يتبين لهم انه الحق)، فرمود که فتن در آفاق زمين است، ومسخ در اعداى حق ودين.

وروايت مى کند به اسناد از ابى بصير که من شنيدم از ابى جعفر - عليه السلام - که مى فرمود در قول حق تعالى که: (ان نشأ ننزل عليهم من السماء آيه فظلت اعناقهم لها خاضعين) که زود باشد که خداى تعالى بکند آن را به ايشان، گفتم: کيستند ايشان؟ فرمود که: بنى اميه وگروه ايشان، گفتم که: آيت چيست؟ فرمود که: رکود شمس آنچه ميان زوال شمس است تا وقت عصر، وخروج صدر ووجه در عين الشمس که شناخته شود به حسب ونسب او، واين در زمان سفيانى است، ونزد اين علامات هلاک سفيانى وهلاک قوم او باشد. وروايت مى کند به اسناد از سعيد بن جبير که سالى که قيام خواهد نمود قائم - عليه السلام - بيست وچهار باران ببارد که ديده شود آثار وبرکات آن. وروايت مى کند به اسناد از ثعلببه ازدى که ابو جعفر - عليه السلام - فرمود که:دو آيت اند که خواهند روى نمود پيش از قيام قائم - عليه السلام - آن کسوف شمس است در نيمه ماه رمضان وخسوف قمر در آخر آن ماه، گفت: گفتم يا ابن رسول الله قمر در آخر ماه وشمس در نيمه ماه؟ ابو جعفر - عليه السلام - فرمود که من داناترم به آنچه مى گويم، ايشان دو آيت اند که نبوده از آن زمان باز که هبوط کرده آدم - عليه السلام -. صالح بن ميثم گويد که: من شنيدم از ابى جعفر - عليه السلام - که مى فرمود که نيست ميان قيام قائم وقتل نفس زکيه بيشتر از پانزده شب. مولف کتاب کشف الغمه - رحمه الله تعالى - بعد از نقل اين روايت از شيخ مفيد - قدس الله سره - مى فرمايد که: نظر کرده مى شود در اين روايت، يا آنست که مراد به نفس زکيه غير محمد بن عبد الله بن الحسن بن الحسن بن على بن ابى طالب است، واو کشته شد در رمضان سنه خمس واربعين ومائه، ويا آنکه راه مى يابد طعن به اين خبر. جامع ومترجم اين اربعين مى گويد که: دو سه کلمه در باب ترديد اين شيخ عالى شان بعد ازين مذکور گردد ان شاء الله تعالى. واز جابر روايت مى کند که او گفت مر ابى جعفر را - عليه السلام - که: کى خواهد بود اين امر؟ فرمود: هر کجا که باشد اين اى جابر وچون بسيار شود کشتن ميان حيره وکوفه اين امر متوقع است. روايت مى کند محمد بن سنان از حسين بن مختار که: ابو عبد الله - عليه السلام - فرمود که هررگاه منهدم شود ديوار مسجد کوفه از آنچه در [پشت] خانه عبد الله بن مسعود است پس نزد اين زوال ملک قوم است ونزد زوال آن خروج قائم - عليه السلام -است. وروايت مى کند سيف بن عميره که او از ابى عبد الله - عليه السلام - روايت کرد که ديگر خروج ثلاثه است که آن خروج سفيانى وخراسانى ويمانى است در يک سال ويک ماه ويک روز، ونباشد در آن رايتى که راه نماينده تر باشد از رايت يمانى، زيرا که او دعوت به حق کند. وروايت مى کند از فضل بن شاذان از احمد بن محمد بن ابى نصر از ابى الحسن الرضا - عليه السلام - که آن حضرت فرمود که: نيست آنچه دراز مى کنيد شما گردنهاى خود را به سوى آن تا تميز کرده شوند وآزموده گردند خلايق، پس باقى نماند از شما مگر اندکى، بعد از آن خواند اين آيت را که: الم احسب الناس ان يترکوا ان يقولوا آمنا وهم لا يفتنون، پس از آن فرمود که از علامات فرج حدثى باشد که واقع شود ميان هر دو مسجد، وبکشد فلان ولد فلان پانزده کبش را از عرب. روايت مى کند از فضل بن شاذان از ميمون بن خلاد از ابى الحسن - عليه السلام - که گوييا من مشاهده مى کنم راياتى را که از مصر آينده اند، همه سبز رنگ، تا بيايند به شامات، پس راه نمودند شوند تا به اين صاحب وصيات. وابو بصير روايت مى کند از ابى عبد الله - عليه السلام - که نرود وزايل نگردد ملک اين جماعت تا عرض کرده شوند مردم به کوفه در روز جمعه، گويا که نظر مى کنم به سرها که مبادرت مى نمايند در آنچه ميان باب الفيل واصحاب صابون است. وروايت مى کند از على بن اسباط از حسن بن جهم که سوال کرد مردى از ابى الحسن - عليه السلام - از فرج، فرمود که: اکثار وتفصيل کنم يا تقليل ومجمل؟ گفت بلکه مجمل کنيد، فرمود که: هرگاه که مرکوز گردد رايات قيس به مقصر ورايات کنده به خراسان. وروايت مى کند به اسناد از حسين بن ابى العلاء از ابى بصير از ابى عبد الله - عليه السلام - که: مر ولد فلان را نزد مسجد شما يعنى مسجد کوفه هر آينه واقعه اى افتد در روز عروبه، که کشته شوند چهار هزار کس از باب الفيل تا اصحاب صابون، پس شما راست که بپرهيزيد از اين طريق، واجتناب نمائيد، واحسن ايشان از روى احوال آن کس است که اخذ کند وتمسک نمايد به درب انصار. وروايت مى کند از على بن ابى جعفر از ابى بصير از ابى عبد الله - عليه السلام - که آن حضرت فرمود که: قيام قائم - عليه السلام - هر آينه در سالى باشد پرباران، که فاسد شود در آن سال ثمر در نخل، پس شک نکنيد در او. وروايت مى کند از ابراهيم بن محمد از جعفر بن سعد، واو از پدر خود، واو از ابى عبد الله - عليه السلام - که سال فتح گسسته شود بند فرات تا داخل شود آب در کوچه هاى کوفه. ودر حديث محمد بن مسلم وارد است که گفت شنيدم از ابى عبد الله - عليه السلام - که مى فرمود که: پيش از قيام قائم امتحان وآزمايش باشد از جانب حق جلا وعلا، گفتم چه چيز است آن که فداى تو گردم؟ خواند اين آيت را که: (ولنبلونک بشىء من الخوف والجوع ونقص من الامال والانفس والثمرات وبشر الصابرين)، بعد از آن فرمود که خوف از ملوک بنى فلان است، وجوع وگرسنگى از گرانى اسعار، ونقص اموال از کساد تجارات وقلت زيادتى در او، ونقص انفس به موت سريع، وکمى ثمرات به قلت ريع زرع، وقلت برکت ثمار. بعد از آن فرمود که وبشر الصابرين، يعنى وبشارت ده صابران را نزداين امور به تعجيل خروج قائم عليه السلام. وروايت مى کند از حسين بن يزيد از منذر الجوزى که شنيدم که ابو عبد الله - عليه السلام - فرمود که: زجر کرده شوند مردمان پيش از قيام قائم - عليه السلام - از معاصى خودشان به آتشى که ظاهر شود در آسمان وسرخى [يى] که فرو گيرد آسمان را، وفرو رفتن وقوع يابد در بغداد وبصره، وخونها ريخته گردد در آنجا، وخانه هاى آن بلاد خراب گردد، وفنا واقع شود در اهل آن، وشامل شود اهل عراق را خوفى که نباشد مرايشان را با آن قرار.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page