برادران يوسف، آذوقه ى او را مى خواستند:
(اوف لنا الکيل).(4)
پيمانه ى ما را کامل کن.
ويعقوب، وصال يوسف وسيراب شدن از چشمه سار حضور او رامى خواست؛ زيرا يوسف، خواستنى ودوست داشتنى بود:
(يا بنى اذهبوا فتحسسوا من يوسف).(5)
پسرانم! برويد ويوسف را بجوييد.
منتظران ظهور يوسف زهرا عليه السلام نيز دو دسته اند: برخى ظهور او را براى سرسبزى، خرّمى، فراوانى نعمت، ارزانى اجناس و... مى خواهند وبرخى ديگر، او را براى خودش مى خواهند.
هميشه در طول تاريخ، دو دسته شيعه وجود داشته اند: شيعيانى که امام را براى رسيدن به هدف ها ومنافع شخصى خود مى خواسته اند وکسانى که شيفته ى امام بوده اند تنها به اين دليل که او، امام است، خليفه ى خداست. آنان، امام را آيينه ى تمام نماى اسما وصفات الهى وموجودى سرشار از معنويت وروحانيت مى دانستند.
نگاه بسيارى از شيعيان به امام - هرچند به صورت ناخودگاه - به گونه ى نخست است. به همين دليل، هنگامى که مصيبت ها بر ما فرو مى ريزد، ارتباط، توسل وتوجه مان به امام بيشتر مى شود وچون در خوشى ونعمت فرو مى رويم، از ميزان توسل وتوجه مان کاسته مى گردد. همين نکته، يکى از آسيب هاى بزرگ وظريف اعتقاد به امامت است.
آن که امام را براى رسيدن به آمال وآرزوهاى خود مى خواهد واز او، به عنوان ابزارى براى رسيدن به منافع شخصى خود بهره مى گيرد، ارتباط وتوسلى پايدار وهميشگى ندارد. چه بسا اگر روزگار به او روى خوش نشان دهد، هيچ گاه به ياد امام خود نيافتد؛ زيرا به او نيازى ندارد واين، يعنى تباهى واز دست دادن سرمايه ى زندگى. کسى که با اين نظر به امام خويش مى نگرد، اگر در گرفتارى به امام پناه ببرد وامام به مقتضاى مصلحتى، دعايش را مستجاب نکند، از امام خود مى گسلد؛ زيرا او، امام را تنها براى رسيدن به منافع خود مى خواهد. امامى که او را به منافعش نرساند، به چه کار آيد! البته اين سخن درست است که گفته اند: همه چيز را از آنان بخواهيم، امّا شايسته است که از آنان، جز خودشان را نخواهيم. بياييم يعقوب وار، يوسف زهرا عليه السلام را براى خودش بخواهيم؛ زيرا، سرچشمه ى همه ى خوبى ها، کمالات وزيبايى هاست.
- پاورقی -
(4) يوسف، 88.
(5) يوسف، 87.
دلدادگى
- بازدید: 1348