پيامبر ما کيست؟

(زمان خواندن: 6 - 11 دقیقه)

اولين دليلي که انسان را به انسانيت رساند و مقام خليفه اللهي را نصيبش کرد، عنايت حضرت پروردگار به او بود که اگر اين عنايت حضرت رب شامل حالش نمي گرديد، هرگز آدم و فرزندانش به محوريت در عالم امکان دست نمي يافتند و اشرفيت بر جميع مخلوقات را تجربه نمي نمودند.


در ميان فرزندان آدم و حوازادگان عالم، يکدانه اي است که اقليم بالا برايش فرش است و عشق حضرت دوست برايش عرش، فاتح قله (فکان قاب قوسين) و ساکن مقام حبيب اللهي، يتيم مدينه محمد بن عبد الله(صلي الله عليه و آله وسلم) که عالم امکان و تمام هستي، به طفيل وجودش به موهبت وجود نائل آمدند و در زمره کائنات شدند.
محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) کسي است که مقام بندگي(1) ايمان(2) عصمت(3) طهارت(4)رسالت(5) حکومت(6) اولويت(7) و اول المسلمين و اخلص الموحدين و اخشع العابدين(8) بودن، و دارا بودن خصائصي چون فضل عظيم(9) مانع عذاب(10) مؤيد به نصر الهي(11) رؤوف و رحيم(12) مسافر معراج(13) رحمه للعالمين(14) اسوه حسنه(15) و خاتم النبيين(16) بودنش، او را چو خورشيدي بي مانند کرده است.
محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) بهانه رحمت پروردگار بر عالميان و واسطه فيض قدسي اوست، هرچند که بي خرداني از همان زمان طلوع اسلام و آغاز برآمدن صداي دلنشين دعوتش، قلب رئوفش را به بي ادبي ها و ستيزه هاي جاهلي رنجه کردند. اما اين پيامبر رحمت و اين فرستاده مبارک، هماره نويد دهنده رحمت الهي است و بي شک قلب مهربانش، خواسته اي جز هدايت بشريت ندارد.
هتاکي امروزه بي خرداني از تبار اعراب جاهلي که در بيچارگي غوطه ورند و شنيدن صداي دلرباي محمدي(صلي الله عليه وآله و سلم) را بر نمي تابند يادآور همان بي مهري هاي سالهاي نخستين تولد اسلام است که روز را در پيش چشمان رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) چون شب ظلماني مي نمود اما هماره دعاي خير او بدرقه راه آنان بود.
آنکه امروز محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) را نمي شناسد را چه گناهي است؟ هرچند که هتاکي مزدوران شيطان را راه توجيهي نمي توان يافت اما آيا مسلمانان توانسته اند چهره پيامبر عزيز خود را آنچنان که شايسته است به جهانيان بشناسانند؟ آيا خردمندي يافت مي شود که او را بشناسد و از صميم قلب زبان به ستايش او نگشايد؟
بي شک آنکه بيش از دشمن دانا مورد نکوهش است، دوست نادان است که چهره اي عبوس از پيامبر رحمت به نمايش مي گذارد و يا از معرفي چهره ملکوتي او آنسان که بايد، عاجز است.
در سال پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله و سلم) پيگيري اين هدف که به جهانيان بگوييم پيامبر ما کيست، از اولويت خاصي برخوردار است. موقعيت هاي مسلمانان بسيار بيشتر از آن است که تصور مي شود و اين واقعيت، اقتضاي آن را دارد تا هر مسلماني در راه شناساندن پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله و سلم) ، قدمي در خور توان خود بردارد.
نوشتار زير به بيان شمه اي از ويژگيهاي حضرت محمد(صلي الله عليه وآله و سلم) مي پردازد که بيان آن ميتواند راهکاري براي شناساندن آن جلوه آسماني باشد.
اخلاق و سيره پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)
رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) كاملترين انسان و بزرگ و سالار تمام پيامبران است.
در عظمت آن حضرت همين بس كه خداوند متعال در قرآن مجيد او را با تعبير «يا ايّها الرّسول» و «يا ايّها النّبى» مورد خطاب قرار ميدهد و او را به عنوان انسانى الگو براى تمام جهانيان معرّفى مينمايد: «لَقَدْ كانَ لَكُم في رَسُول اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»; «در(سيره و سخن) پيامبر خدا براى شما الگوى نيكويى است.»او به حقّ داراى اخلاقى كامل و جامعِ تمام فضايل و كمالات انسانى بود.
خدايش او را چنين مى ستايد: «إِنّك لَعَلى خُلُق عَظيم»; «اى پيامبر تو داراى بهترين اخلاق هستى.» «وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»; «اگر تندخو و سخت دل مى بودى مردم از اطرافت پراكنده مى شدند.» از اين رو، يكى از مهمترين عوامل پيشرفت اسلام، اخلاق نيكو و برخورد متين و ملايم آن حضرت با مردم بود.
در طول زندگانى او هرگز ديده نشد وقتش را به بطالت بگذراند.
در مقام نيايش هميشه مى گفت: «خدايا از بيكارگى و تنبلى و زبونى به تو پناه مى برم.»، و مسلمانان را به كار كردن تحريض مى نمود.
او هميشه جانب عدل و انصاف را رعايت مى كرد و در تجارت به دروغ و تدليس، متوسّل نمى شد و هيچ گاه در معامله سختگيرى نمى كرد و با كسى مجادله و لجاجت نمى نمود و كار خود را به گردن ديگرى نمى انداخت.
او صدق گفتار و اداى امانت را قوام زندگى مى دانست و مى فرمود: اين دو در همه تعاليم پيغمبران تأكيد و تأييد شده است.
در نظر او همه افراد جامعه، موظّف به مقاومت در برابر ستمكاران هستند و نبايد نقش تماشاگر داشته باشند.
مى فرمود: برادرت را چه ظالم باشد و چه مظلوم، يارى نما! اصحاب گفتند: معنى يارى كردن مظلوم را دانستيم، ولى ظالم را چگونه يارى كنيم؟ فرمود: دستش را بگيريد تا نتواند به كسى ستم كند!
پيامبران سيمايى دوست داشتنى دارند، در رفتارشان صداقت و صميميّت بيشتر از اُبّهت و قدرت پيداست، از پيشانيشان پرتو مرموزى كه چشمها را خيره مى دارد ساطع است ، پرتويى كه همچون «لبخندِ سپيده دم» محسوس است امّا همچون راز غيب مجهول.
ساده ترين نگاهها آن را به سادگى مى بينند امّا پيچيده ترين نبوغها به دشوارى مىتوانند يافت.
روحهايى كه در برابر زيبايى و معنا و راز حسّاسند، گرما و روشنايى و رمز شگفت آن را همچون گرماى يك «عشق»، برق يك «امّيد» و لطيفه پيدا و پنهان زيبايى حس مى كنند و آن را در پرتو مرموز سيمايشان، راز پرجذبه نگاهشان و طنين دامن گستر آوايشان، عطر مستى بخش انديشه شان ، راه رفتنشان، نشستنشان، سخنشان، سكوتشان و زندگى كردنشان مى بينند، مى يابند و لمس مى كنند.
و به روانى و شگفتى، «الهام» در درونشان جريان مى يابد و از آن پُر، سرشار و لبريز مى شوند.
و اين است كه هر گاه بر بلندى قلّه تاريخ برآييم انسانها را هميشه و همه جا در پى اين چهره هاى ساده امّا شگفت مى بينيم كه «عاشقانه چشم به آنان دوخته اند.» ابراهيم، نوح، موسى و عيسى، پيامبران بزرگِ تاريخ اين چنين بوده اند.
امّا محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم)كه خاتم الانبيا است چگونه است؟
در برابر كسانى كه با وى به مشاجره برمى خاستند وى تنها به خواندن آياتى از قرآن اكتفا مى كرد و يا عقيده خويش را با سبكى ساده و طبيعى بيان مى كرد و به جدل نمى پرداخت.
زندگى اش، پارسايان و زاهدان را به ياد مى آورد.
گرسنگى را بر سيري ترجيح ميداد گاه خود را چندان گرسنه مى داشت كه بر شكمش سنگ مى بست تا آزارِ آن را اندكى تخفيف دهد.
در برابر كسانى كه او را مى آزردند چنان گذشت مى كرد و بدى را به مِهر پاسخ مى داد كه آنان را شرمنده مى ساخت.
هر روز، از كنار كوچه اى كه مى گذشت، يهودى اى طشت خاكسترى گرم از بام خانه بر سرش مى ريخت و او بى آنكه خشمگين شود، به آرامى رد مى شد و گوشه اى مى ايستاد و پس از پاك كردن سر و رو و لباسش به راه مى افتاد.
روز ديگر با آنكه مى دانست باز اين كار تكرار خواهد شد مسير خود را عوض نمى كرد.
يك روز كه از آنجا مى گذشت با كمال تعجّب از طشت خاكستر خبرى نشد! محمّد با لبخند بزرگوارانه اى گفت: رفيق ما امروز به سراغ ما نيامد! گفتند: بيمار است.
گفت: بايد به عيادتش رفت.
بيمار در چهره محمّد كه به عيادتش آمده بود چنان صميميّت و محبّت صادقانه اى احساس كرد كه گويى سالها است با وى سابقه ديرين دوستى و آشنايى دارد.
مرد يهودى در برابر چنين چشمه زلال و جوشانى از صفا و مهربانى و خير، يكباره احساس كرد كه روحش شسته شد و لكّه هاى شومِ بدپسندى و آزارپرستى و ميل به كجى و خيانت از ضميرش پاك گرديد.
چنان متواضع بود كه عرب خودخواه و مغرور و متكبّر را به اعجاب وامى داشت.
زندگى اش، رفتارش و خصوصيّات اخلاقى اش محبّت، قدرت، خلوص، استقامت و بلندى انديشه و زيبايى روح را الهام مى داد.
سادگى رفتارش و نرمخويى و فروتنى اش از صلابت شخصيّت و جذبه معنويتش نمى كاست.
هر دلى در برابرش به خضوع مى نشست و هر غرورى از شكستن در پاى عظمتِ زيبا و خوبِ او سيراب مى شد.
در هر جمعى برترى او بر همه نمايان بود.» صفات و ويژگيهاى پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)
از آشكارترين صفات رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) اين بود كه غرورِ پيروزى او را نمى گرفت، چنان كه در بازگشت از نبرد بدر و فتح مكّه نشان داد، و نيز از شكست نا اميد نمى شد، همان طور كه شكست احد بر وى تأثير نداشت، بلكه پس از آن به سرعت براى جنگ «حمراءالأسد» آماده شد و نيز نقض پيمان بنى قريظه و پيوستن آنان به سپاه احزاب بر روحيه او تأثيرى نگذاشت، بلكه او را ثابت قدم گردانيد.
از صفات ديگر او احتياط و پرهيز بود كه نيروى دشمن را بدين وسيله ارزيابى كرده، براى مقابله با او به تهيّه ابزار و تجهيزات دست مى زد.
حتّى هنگام اقامه نماز نيز احتياط را از دست نمى داد، بلكه مراقب و هوشيار بود.
صفت ديگر او نرمى همراه با صلابت بود كه در شرايط متغيّر جنگى از آن برخوردار بود و به سبب سرعت تغيير اين شرايط، دستورها و احكام جديدى صادر مى كرد.
سرعت در فرماندهى نزد او، براى مقابله با مسائل جدّى، شرطى اساسى بود و به تمركز فرماندهى، توجّه و تأكيد فراوان داشت.
با ياران و قوم خود رفتارى مبتنى بر جذب و اصلاح داشت و روح اعتماد و آرامش را در ميان آنها تقويت مى كرد.
به كوچك رحم مىكرد، بزرگ را گرامى مى داشت، يتيم را خشنود كرده و پناه مى داد، به فقيران و مسكينان نيكى و احسان مى كرد، حتّى به حيوانات هم ترحّم مى نمود و از آزار آنها نهى مى كرد.
از مهمترين نمونه هاى انسانيّتِ رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) اين بود كه آن حضرت نيروهايى را كه براى سرايا و جنگ با دشمن اعزام مى كرد به دوستى و مدارا با مردم و عدم يورش و شبيخون عليه ايشان وصيّت و سفارش مى فرمود.
او بيشتر دوست داشت دشمن را به سوى صلح منقاد كند، نه اين كه مردانِ ايشان را بكشد.
آن حضرت سفارش مى كرد تا پير مردان، كودكان و زنان را نكشند و بدن مقتول را شكنجه و مُثله نكنند.
وقتى قريش به او پناه آوردند، محاصره اقتصادى آنان را لغو و با تقاضاى ايشان، براى تهيّه گندم از يمن، موافقت فرمود.
او به صلح كامل در جهان دعوت مى كرد و از جنگ، جز به هنگام ضرورت و ناچارى، پرهيز داشت.
نامه هايى كه به سوى پادشاهان مى فرستاد به سلام و صلح، آراسته و مزّين بود و آن را براى آغاز كلام در ديدار بين فرزندان آدم قرار داده بود.
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) در جنگها بيش از يك فرمانده تعيين مى كرد، ضوابطى دقيق براى فرماندهى لشكر و تقويت آن قرار مى داد و بين اصول سياسى و نظامى ارتباط برقرار مى ساخت و اطاعت از فرماندهان را رمزى براى انضباط، انقياد و فرمانبردارى مى دانست.
او برنامه ريزى جدّى، سازماندهى نمونه و فرماندهى برتر را بنياد گذاشت، و فرماندهى لشكر را بر اساس شايستگى و شناخت برگزيد.
لشكر را به طور يكسان در فرماندهى خود جمع كرد، و از آنچه كه در وسع و توانايى رزمندگان بود بيشتر به آنان مى بخشيد.

انصاريان، حسين
________________________________________
1 - بقره : 23 .
2 - بقره :285.
3 - اسراء: 74.
4 - احزاب : 33.
5 - آل عمران:164.
6 - نساء : 65.
7 - احزاب : 6.
8 - انعام: 161-163.
9- نساء: 113.
10 - انفال:33.
11 - توبه : 40.
12 - توبه : 128.
13 - اسراء : 1.
14 - انبياء: 107.
15- احزاب : 21.
16 - احزاب : 40.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page