وداع با حضرت

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

روز خداحافظى فرا رسيد. با احمد بن اسحاق ودو تن از پير مردان همشهرى خود، به خدمت حضرت مشرّف شديم. احمد ابن اسحاق، در پيش روى آن حضرت ايستاد وعرض کرد: (اى فرزند رسول خدا! هنگام کوچ فرا رسيده ومحنت واندوه جدايى شدّت گرفته است. از خداى تعالى مسئلت مى کنيم که بر جدّت محمد مصطفى (صلى الله عليه وآله وسلم) وپدرت على مرتضى (عليه السلام) ومادرت سيده النساء وبر عمو وپدرت - آن دو سرور جوانان اهل بهشت - وپدران ات که ائمهِ طاهر هستند، درود بفرستد وبر شما وفرزند شما، درود بفرستد. اميدواريم که خداى تعالى، مقام شما را بالا برد ودشمن تان را سرکوب کند، واين ملاقات را آخرين ملاقات وآخرين ديدار، قرار ندهد).
راوى گويد: وقتى احمد بن اسحاق اين کلمات را بيان کرد، مولاى ما گريست. آن گاه فرمود: (اى پسر اسحاق! خود را در دعا به تکلّف مينداز وافراط مکن که تو در اين سفرت، به ملاقات خدا نايل مى شوى). احمد بن اسحاق، با شنيدن اين سخن، بيهوش بر زمين افتاد. وقتى به هوش آمد، عرض کرد: (شما را به خدا وبه حرمت جدّتان قسم مى دهم که مرا مفتخر فرماييد. به پارچه اى که آن را کفن خود سازم). مولاى ما، دست به زير بساط برد وسيزده درهم بيرون آورد وفرمود: (اين را بگير وجز اين را براى خودت خرج نخواهى کرد وآن چه را خواستى، از دست نخواهى داد. (کفنى که از ما درخواست کردى، به تو خواهد رسيد)؛ زيرا هرگز، خداوند تبارک وتعالى، پاداش نيکوکاران را ضايع نمى گرداند).
سعد گويد: در بازگشت از محضر مولاى مان، سه فرسخ مانده به شهر (حلوان)، احمد بن اسحاق تب کرد وسخت مريض شد، به طورى که از حيات وبهبودى خود مأيوس گشت. چون به حلوان وارد شديم، در يکى از کاروانسراهاى آن فرود آمديم. احمد بن اسحاق، يکى از همشهريان خود را که در آن جا ساکن بود، طلبيد. به او گفت: (امشب، از نزدم پراکنده شويد ومرا تنها بگذاريد). ما هم از او دور شديم وهر کدام به خواب گاه خود برگشتيم.
سعد گويد: نزديک صبح، دستى مرا تکان داد. چشم گشودم. به ناگاه ديدم (کافور) - خدمتکار مولاى مان ابو محمد (عليه السلام) است - ومى گويد: (خدا، در اين مصيبت، به شما جزاى خير دهد ومصيبت شما را به نيکى جبران کند. ما، از غسل وتکفين دوست شما فارغ شديم. برخيزيد واو را دفن کنيد که او نزد آقاى شما از همه گرامى تر بود).
آن گاه از ديدگان ما نهان شد وما با گريه وناله بر بالين او حاضر شديم وحق او را ادا کرديم واز کار دفن او فارغ شديم. خدايش رحمت کند.(7)

- پاورقی -

(7) کمال الدين، ج 2، ص 454، ب 43، ح 21.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page