از جمله جعلى بودن حديث سعد کهيعص را به نوعى ديگر تفسير کرده

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

آقاى تسترى(17) مى گويد:
از جملهِ امارات موضوع وجعلى بودن حديث سعد اين است که در آن، کهيعص،(18) در ارتباط با کربلا وقضاياى آن، تفسير شده است؛ در حالى که اخبار صحيحى، آن حروف مقطعه را به نوعى ديگر تفسير کرده اند. ونيز ايشان در کتاب(19) الاخبار الدخيله مى گويد:
اخبار (آن ر) به غير از آن چه که در حديث مذکور (آمده) است، تفسير کرده اند. وتمامى آن ها بر اسماء الهى بودن حروف مقطعه (کهيعص) دلالت دارند.
پاسخ ها:
البته، از آن جايى که عالمانى هم چون ابو على حائرى در منتهى المقال از اين اشکال پاسخ داده اند، معلوم مى شود که اشکال ياد شده، پيش از آقاى تسترى نيز مطرح بوده وايشان، آن را پذيرفته، وبازگو کرده است.
ابو على حائرى مى گويد: (پاسخ اين اشکال روشن تر از آن است که بيان شود) ودو پاسخ مى دهد. که بدين قرار است:
1 - قرآن، بطن هايى دارد وچه بسا، آيه اى به تفاسير متعدد؛ بلکه متضاد ومتناقض، تفسير شود. کسانى که در اخبار واحاديث، تحقيق وتتبّع کرده اند ودر اين وادى تفحّص داشته اند، اين مطلب را، مى پذيرند واحدى منکر اين معنا نيست.(20)
سپس، ايشان نمونه هايى از تفسير حروف مقطعه وبرخى کلمات را به شرح زير بيان مى کند ومى گويد: (در تفسير (حم عسق)(21) آمده است: حم: حتم؛ عين: عذاب؛ سين: سنين مانند سنين حضرت يوسف (عليه السلام))؛ قاف: قذف وناپديد شدن وبه زمين فررفتن سفيانى ويارانش، در آخرالزمان.
در تفسير (الم غُلِبَت الرّوُم)(22) آمده است: همانا ايشان بنو اميّه هستند.
در تفسير (طه)(23) وارد شده است: همانا، طهارت وپاکى اهل بيت از پليدى ها است.
در تفسير (وَالنجمُ والشجَرُ يَسجُدان)(24) آمده است:النجم: نبى (صلى الله عليه وآله وسلم)؛ والشجر: امام على (عليه السلام).
در تفسير (وَالفجر)(25) آمده است: همانا فجر، حضرت قائم (عليه السلام) است. (ولَيالٍ عَشر): ائمه (عليهم السلام) که نخستين آن ها امام حسن (عليه السلام) مى باشد. (والشفع): حضرت فاطمه وحضرت على (عليه السلام)، (والوتر): خداوند مى باشد. والليل اذا يسر: دولت وحکومتى هست، تا حکومت حضرت قائم (عجل الله فرجه).
در تفسير (والشمس) آمده است: همانا شمس، امير المؤمنين است. (وضُحاها):(26) قيام حضرت قائم (عليه السلام) است. والقمر اذا تلاها: حسنين امام حسن وامام حسين (عليه السلام) مى باشند.
(وَالنهار اِذا جَلاّها): قيام حضرت قائم (عليه السلام). والليلِ اِذا يَغشاها: حَبتَر ودولت اش است.
وَالسماء وما بَناها): (نبى مکرم اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) است.
ودر تفسير (اِن اوهن البيوت لبيت العنکبوت)(27): عنکبوت، همانا حميرا است و...
2 - حروف مقطعه کهيعص از محکمات قرآن نيست تا تفسير ظاهرى آن را بدانيم وحکم به بطلان مخالف ظاهراش بکنيم، البته بر فرض جايز بودن حکم به ظاهر آن. واز سويى، روايت صحيحى که مخالف اين تفسير باشد، از معصومين (عليهم السلام) به ما نرسيده است تا حکم به صحت آن وبه ظاهر اين کنيم؛ يعنى اين تفسير را کنار بگذاريم.
آرى، در تفسير قمى، حروف کهيعص را به اسماء اللّه به صورت مقطع تفسير کرده است؛ يعنى (اللّه الکافى، الهادى، العالم، الصادق ذى الايات العظام.)..(28).
البته: به نظر مى رسد که ايشان اين نص را از کتاب بهجه الامال(29) نقل کرده باشد.
پاسخهايى را که ما اضافه مى کنيم به قرار ذيل مى باشد:
3 - کدام روايت صحيح، غير از آن چه که در اين حديث است، حروف مقطعهِ نام برده شده را به گونه اى ديگر تفسير کرده است؟ در پاسخ به اين پرسش ما به کتاب هاى فريقين مراجعه کرديم، ولى روايت صحيحى که بتوان به آن اعتماد نمود، پيدا نکرديم. در ذيل به بررسى اجمالى آن ها مى پردازيم.

- پاورقی -

(17) قاموس الرجال، ج 9، ص 209.
(18) سوره مريم، 1.
(19) الا خبار الدخيله، ج 1، صص 98-104.
(20) منتهى المقال، ج 3، ص 328.
(21) سوره الشورى/ 1 و2.
(22) سوره ى روم: آيه 1 و2.
(23) سوره طه/ 1.
(24) سوره الرحمن/ 6.
(25) سوره الفجر/ 1.
(26) سوره الشمس/ 1.
(27) سوره عنکبوت/ 41.
(28) منتهى المقال، ج 3، ص 328، الهامش.
(29) ج 4، ص 338.