فرزندان امام كاظم ( عليه السلام)

(زمان خواندن: 10 - 20 دقیقه)

در زمينه زندگانى امام كاظم - عليه‏السلام - تحقيق زيادى صورت نگرفته و نقاط مبهم در زندگى آن بزرگوار فراوان است، براى مثال، تعداد همسران آن حضرت و نام و نشان آنان و تعداد فرزندان ايشان و اسامى آنها به صورت كامل روشن نيست و زندگى اكثر آنان بررسى نگرديده است.


فرزندانى كه اكثر آنان از حيث تقوا و پرهيزگارى و فضايل انسانى از برگزيدگان زمانه خود محسوب مى‏شوند و هر يك در جهتى از جهات مختلف سياسى، اجتماعى، علمى و... سرآمد روزگار خويش و تجسم بارزى از ايمان به خدا و گذشت در راه حق و تلاش و كوشش براى خدمت‏به مردم و مبارزه با ظلم و ستم بودند.
ابن صباغ مى‏گويد: براى هر يك از فرزندان امام كاظم - عليه السلام - فضيلتى مشهور است. (1)
شيخ طبرسى نيز هر يك از فرزندان او را داراى فضيلت و منقبتى والا مى‏داند. (2)
بعضى از فرزندان امام براى خوشبختى مردم و رهايى آنان از چنگال ظلم و ستم عليه دستگاه عباسى دست‏به قيام زدند (3) ، برخى در راه نشر علوم ‏اسلامى و احاديث اهل بيت از جان خويش مايه گذاشتند (4) و عده‏اى در عبادت خداوند متعال، گوى سبقت از ديگران ربوده و با خلق و خوى خويش آنان را مجذوب و شيفته مكتب تشيع مى‏نمودند (5) .
در اين نوشتار، سعى بر آن است كه ابتدا تعداد اولاد امام هفتم و نام آنان و علل اختلاف علماى انساب و صاحبان تاريخ و تراجم، بررسى و سپس در پژوهش ‏هايى ديگر به شرح حال فرزندان او پرداخته شود.
در اين راستا، منابع زير مورد مطالعه قرار گرفته و مقايسه شده‏اند:
1. تاريخ ائمه (6) ، 2. ارشاد (7) ، 3. تهذيب الانساب (8) ، 4. تهذيب الكمال (9) ، 5. جمهرة‏انساب‏العرب (10) ، 6. دلائل‏الامامه (11) ، 7. المجدى (12) ، 8. تاج‏المواليد (13) ، 9. لباب‏النساب (14) ، 10. تاريخ مواليدالائمه و وفياتهم (15) ، 11. مناقب آل ابى‏طالب (16) ، 12. تذكرة الخواص (17) ، 13. عمدة‏الطالب (18) ، 14. صحاح‏الاخبار (19) .
تعداد فرزندان امام كاظم (عليه‏السلام)
علماى علم نسب در تعداد فرزندان امام كاظم - عليه‏السلام - اقوال مختلفى ابراز كرده ‏اند كه بعضى آن اقوال در جدول زير آمده است:
رديف - نام كتاب - تعداد فرزندان - تعداد پسران - تعداد دختران
1 - تاريخ ائمه - 33 - 18 - 15
2 - ارشاد مفيد - 37 - 18 - 19
3 - تهذيب النساب - - 14 -
4 - دلائل الامامة - 39 - 18 - 21
5 - المجدى - 59 - 22 - 37
6 - جمهرة انساب العرب - - 14 -
7 - تاج المواليد - 37 - 18 - 19
8 - لباب الانساب - 35 - 17 - 18
9 - تاريخ مواليد الائمه - 38 - 20 - 18
10 - تهذيب الكمال - 40 - 18 - 22
11 - عمدة الطالب - 60 - 23 - 37
12 - تذكرة الخواص - - 19 -
13 - المنتظم - 40 - -
14 - عيون اخبار الرضا - سى و چند - -
15 - مناقب آل ابى طالب - 37 يا30 - 18 - 19
نويسندگان اين منابع، اسامى فرزندان امام را نيز همانند تعدادشان با اختلاف نقل كرده ‏اند، لذا اسامى پسران به بيش از سى و چهار اسم و دختران بيش از پنجاه اسم مى‏رسد. از طرفى، كسانى كه اسامى كم‏ترى ارائه داده‏اند، ادعاى انحصار نكرده‏اند و احتمال بيشتر بودن فرزندان را نفى ننموده ‏اند (اگر چه ظاهر كسانى كه اعداد و ارقام ارائه داده‏اند انحصار مى‏باشد) . از سوى ديگر، احتمال تكرار خطا در قول مدعيان تعداد بيشتر فرزندان نيز منتفى نبوده و قابل قبول مى‏باشد.
براى روشن‏تر شدن ابعاد مختلف مساله، توجه به اسامى ارائه شده و مقايسه بين اقوال لازم به نظر مى‏رسد.
در اين راستا، ابتدا اسامى پسران آن حضرت
از منابع مختلف را آورده و منابع را با يك‏ديگر مقايسه مى‏كنيم و سپس به همين شيوه به بررسى اسامى دختران آن حضرت مى‏پردازيم.
قبل از شروع مقايسه اقوال مختلف در مورد فرزندان امام كاظم - عليه السلام - ، توجه به نكات زير لازم است:
1. نام‏گذارى چند فرزند از مادران مختلف به يك نام و انتخاب نام فرزندى كه از دنيا رفته، براى نوزاد بعدى مرسوم و متعارف بوده است.
2. در تمام اقوام مختلف، نام‏گذارى به نام كسى كه مورد علاقه‏شان مى‏باشد، رايج است و هر گروه و طايفه‏اى در زمان‏هاى مختلف و با توجه به عقايدشان نامى را براى فرزند خود بر مى‏گزينند كه نمايان‏گر عقايد، علايق و الگوى آنان مى‏باشد.
اهل بيت عصمت و طهارت نيز جهت زنده نگه داشتن ياد و نام حضرت على - عليه‏السلام - ، حضرت فاطمه - سلام الله عليها و ديگر بزرگان دين در فكر و ذكر مردم ، فرزندان خويش را به نام آنان مزين مى‏كردند.
امام حسين - عليه‏السلام - مى‏فرمايد: اگر صد پسر هم داشته باشم دوست دارم كه ايشان را جز على ننهم (20) . امام سجاد - عليه‏السلام - در جواب اعتراض ابن زياد كه چرا پدرت تمام فرزندان خود را على نام نهاده است، فرمود: پدرم، امام حسين، پدرش را دوست مى ‏داشت، پس نام پدر را بر فرزندان خود نهاده است (21) . تمام ائمه، دخترى به نام فاطمه داشتند. همچنين رواياتى داريم كه تمام حلقه‏هاى سند آن فاطمه مى‏باشد و به روايات فاطميات معروف است.
پس تكرار برخى اسامى در منابع (مانند فاطمه، ام كلثوم و زينب از دختران امام كاظم(ع)) ممكن است از همين رو باشد، گر چه امكان سهو و خطاى مؤلف و ناسخين را نيز نبايد منتفى دانست و حذف اسامى تكرارى در برخى منابع مى‏تواند از جهت اين احتمال در منابع پيشين باشد .
با مقايسه فهرست منابع در مى‏يابيم:
1. ابن ابى الثلج در تاريخ ائمه و شيخ مفيد در ارشاد، تعداد پسران امام كاظم - عليه‏السلام - را هيجده نفر ذكر كرده‏اند. در اين دو كتاب، اسامى پانزده نفر از بدون اختلاف آمده و سه نفر نيز مورد اختلاف مى‏باشند. اختلاف بين اين دو و روش‏هاى مختلف در جمع بين اقوال آن دو، اساس اختلاف منابع شده است، زيرا آن دو، منبع اصلى كتاب‏هاى ديگر مى‏باشد.
تهذيب‏الانساب موارد اختلافى را ذكر نكرده و به موارد يقينى اكتفا نموده است; جمهرة‏انساب‏العرب ، تاريخ مواليد الائمه و وفياتهم، تذكرة الخواص ، صحاح الاخبار و تاج المواليد نيز از او پيروى كرده و تعداد فرزندان پسر امام را چهارده نفر نقل كرده ‏اند.
برخى منابع، مانند المجدى، تمام اسامى نقل شده را آورده و همه اسامى را جمع آورى كرده‏اند، زيرا كلام آن دو منبع با يك‏ديگر منافاتى ندارد و حرف يك‏ديگر را نفى نمى‏كنند، بلكه هر كدام بخشى از فرزندان امام را آورده‏اند و عبارت هيچ كدام دليل بر انحصار آن افراد نيست.
منابعى نيز قول هر دو را تلفيق نموده و احيانا اسامى ديگرى كه در متون روايى و يا تاريخى آمده است، بر آن افزوده‏اند.
اسامى مشترك بين دو كتاب چنين است:
1. على، 2. ابراهيم، 3. اسماعيل، 4. جعفر، 5. اسحاق، 6. حمزه، 7. عبدالله، 8. حسن، 9. زيد، 10. هارون، 11. محمد، 12. عبيدالله، 13. حسين، 14. قاسم، 15. احمد
با مراجعه به منابع ديگر، روشن مى‏شود:
1 تا 10 نفر اول مورد پذيرش تمام علما واقع شده و تنها لباب الانساب، زيد و هارون را به صورت مشكوك ذكر كرده است.
11- محمد: يازدهمين نام مشترك اين دو كتاب محمد است اما تاريخ مواليد الائمه و وففياتهم و تذكرة الخواص نام او را به صورت قيل و گفته ديگران آورده‏اند; ولى او مشهورتر از آن است كه در او شك شود.
12- عبيد الله: عبيدالله نيز از افراد مشترك بين دو قول است. و در منابع ديگر، تنها لباب الانساب، مناقب و حيات الامام الكاظم او را ذكر نكرده‏اند و به جاى عبيدالله، عبدالله دوم را آورده‏اند كه قطعا تصحيف عبيدالله است.
13- حسين: سيزدهمين نام مشترك، حسين است كه در منابع (تاج المواليد، لباب الانساب، جمهرة‏انساب‏العرب، مناقب و ج حياة الامام موسى‏بن جعفر - عليه‏السلام - به نقل از افتونى) حسن دوم نقل شده است. با توجه به دلايل زير مى‏توان فهميد كه حسن مصحف حسين است:
الف - مؤلف تاج ‏المواليد، علامه طبرسى، در حالى كه در اين كتاب حسن دوم را نقل كرده است، در كتاب ديگرش، اعلام‏الورى، به جاى حسن، حسين را آورده است (22) .
ب - تاج‏المواليد، دلايل‏الامامه، تهذيب‏الكمال قول ارشاد را پذيرفته‏اند الا اين كه تاج‏المواليد به جاى حسين، حسن آورده است.
ج - با اين كه حسين در روايات وارد شده و از راويان حديث مى‏باشد، كتب مزبور او را نقل نكرده‏اند (23) .
14- قاسم: با اين كه قاسم از موارد اشتراكى دو فهرست است، ولى لباب‏الانساب او را با شك ذكر كرده و با وجود تصريح روايات (24) به او، كتاب‏ هاى تهذيب الانساب، جمهرة انساب العرب، صحاح الاخبار و تاج الدين او را ذكر نكرده‏اند.
15- احمد: او نيز از مشتركين دو فهرست است كه كتاب‏هاى لباب الانساب، تهذيب الانساب ، جمهرة انساب العرب، صحاح الاخبار و تاج الدين او را نام نبرده‏اند، ولى او نيز از مشهورين فرزندان امام - عليه‏السلام - مى‏باشد (25) و اكثر رجاليون و علماى نسب او را ذكر كرده‏اند. (26)
امام كاظم - عليه‏السلام - او را بسيار دوست داشت و مزرعه معروف «يسيريه‏» را به او بخشيد. (27) او همان «شاه‏چراغ‏» معروف مى‏باشد.
16- عباس: گر چه كتاب تاريخ ائمه او را ذكر نكرده ولى مورد پذيرش ديگران واقع شده است. او كسى است كه با حضرت امام رضا - عليه‏السلام - در بعضى امور مالى نزاع كرد و بر خلاف وصيت پدر، وصيت نامه او را گشود. (28)
17 و 18- فضل و سلمان، آخرين افراد در ليست‏شيخ مفيد مى‏باشند كه تاريخ ائمه آن دو را ذكر نكرده است. تهذيب الانساب، تاج المواليد، دلايل الامامة و تهذيب الكمال كاملا از قول ارشاد (شيخ مفيد) پيروى نموده‏اند و عمدة الطالب و المجدى نيز كه افراد مورد اختلاف شيخ مفيد و ابن ابى الثلج را پذيرفته‏اند، هر دو را ذكر كرده‏اند.
19 تا 21- عبدالرحمن، عقيل و يحيى، در ليست كتاب تاريخ ائمه آمده‏اند و عمدة الطالب، المجدى، تاريخ مواليد و الئمه و وفياتهم، تذكرة الخواص و مناقب نيز آنان را از فرزندان امام كاظم - عليه السلام - برشمرده‏اند و كتاب حيات الامام الكاظم تنها در عقيل با آنان موافقت دارد.
22- حسن: بيان شد كه تصحيف حسين است‏با اين كه تذكرة الخواص حسين را ذكر نكرده و اسم حسن دوم (كه بعضى منابع به جاى حسين ذكر كرده‏اند) نياورده است.
23- داود: المجدى نام او را ذكر كرده و عمدة الطالب آن را پذيرفته است.
24- جعفر اصغر: تاريخ مواليد الائمه و وفياتهم و تذكرة الخواص نام او را آورده‏اند.
25- ابراهيم اصغر: لباب الانساب و عمدة الطالب او را ذكر كرده‏اند و حيات الامام الكاظم نيز از آنان پيروى نموده است.اما در اين كه آيا حضرت دو فرزند با نام ابراهيم داشته‏اند يا يك ابراهيم، اختلاف است. آن چه مسلم است اين كه حضرت فرزندى به نام ابراهيم مرتضى داشته‏اند كه در ايام ابى السرايا به يمن رفت و يمن را تصرف كرد. بعضى او را ابراهيم اصغر گفته‏اند و برخى هم او را ابراهيم دومى محسوب نكرده‏اند.
26- عبدالله: مناقب و حيات الامام موسى بن جعفر - عليه السلام - او راذكر نكرده‏اند و با توجه به اين‏كه فقط ايشتم عبيدالله را در ليست‏خود نياورده‏اند قطعا تصحيف مى‏باشد و شاهد بر آن اين‏كه حيات الامام موسى‏بن جعفر - عليه‏السلام - در ليست اوليه دومين عبدالله را ذكر و هنگام شرح حال آنان عبيدالله عنوان نموده است.
27- عمر: گفته شد كه تاريخ مواليد الائمه و وفياتهم و تذكرة الخواص او را ذكر كرده‏اند اولى محمد را بنابر قول ديگر به جاى عمر ذكر كرده و دومى نيز محمد را به عنوان قبل بيان كرده كه به نظر مى‏رسد نام ديگر او باشد.
28 تا 34- حيات الامام الكاظم - عليه‏السلام - در ليست اوليه خود سالم و سعيد را ذكر كرده و در پايان شرح حال فرزندان نام‏هاى عون، ادريس، شمس شرف الدين، صالح، سالم، و سعيد را از بعض كتب انساب نقل نموده است.
دختران
اختلاف در تعداد و اسامى دختران امام كاظم - عليه‏السلام - از اختلاف در تعداد و اسامى پسران ايشان بيشتر است. تعداد آنان پانزده، هيجده، نوزده، بيست و يك، بيست و دو وحتى سى و هفت و سى و هشت نفر نيز ذكر گرديده است و اسامى آنان را تا بيش از پنجاه نام برشمرده‏اند.
براى مقايسه بهتر بين منابع و توضيح بيشتر، دو فهرست تهيه شده است كه در يك فهرست، منابع مختلف اسامى مقايسه شده است و در فهرست ديگر، اسامى تصحيف شده در كنار اسم اصلى و نيز اسامى‏اى كه احتمال دارد نام يك فرد باشد، در كنار
يك ديگر قرار گرفته است .
ابتدا اسامى در منابع را با يك‏ديگر مقايسه كرده و سپس يكايك اسامى را بررسى مى‏كنيم:
الف - تاريخ ائمه و ارشاد در هشت نفر از دختران حضرت (فاطمه ، علية ، زينب، خديجة، ام سلمة، ميمونه، ام كلثوم و آمنه) اتفاق نظر داشته و در باقى اسامى اختلاف دارند; تاريخ‏ائمه سه كنيه (ام فروه، ام القاسم و ام عبدالله) و القاب (محموده، حليمه) و نام‏هاى اسماء و امامه را آورده و در مقابل، ارشاد مفيد، ام جعفر، ام ابيها، حسنه، حكيمه ، لبابه، رقيه، رقيه الصغرى، بريهه، عايشه، فاطمه الصغرى و كلثم نقل نموده است.
ب - تاريخ مواليد و الائمه و وفياتهم و تذكرة‏الخواص در بيشتر موارد از تاريخ ائمه پيروى كرده‏اند. تاريخ مواليد الائمه و وفياتهم به جاى آمنه حليمه و ام‏سلمه، اسامى امنه، حكيمه، زينب الصغرى، ام‏كلثوم و دو فاطمه نقل كرده كه امنه و حليمه تصحيف آمنه و حكيمه مى‏باشد. به جاى ام سلمه يكى از اسامى ديگر قرار دارد و سه نام را نيز بر فهرست تاريخ ائمه افزوده است.
تذكرة‏الخواص از تاريخ مواليد الائمه و وفياتهم پيروى نموده، جز اين كه به جاى امنه، آمنه آورده و دومين ام‏كلثوم را نقل نكرده است.
ج - تاج المواليد و اعلام الورى كاملا از ارشاد پيروى نموده‏اند .
د - دلائل الامامه دو نام به ليست ارشاد افزوده و به جاى ميمونه، حسنه، بريهه، عايشه و كلثم، اسامى مصونه، حسينه، بويمه، عباسه و كلثوم و به جاى ام‏ابيها يكى از نام‏هاى قسمه، اسماء و ام فروه را آورده است.
ه - لباب الانساب يك نام (كلثم) كمتراز ارشاد نقل كرده و به جاى ام ابيها و رقيه الصغرى، اسماء و ام فروه را آورده است .
و - مستدرك الوسائل در مقابل ام سلمه ، ام كلثوم ، عايشه ، وكلثم اسامى ام فروه، اسماءالصغرى و زينب الصغرى نقل كرده و بريهه را نيز نزبهه آورده است.
ز - تهذيب الكمال نيز تقريبا هماهنگ با ارشاد مى‏باشد، جز اين كه به جاى آمنه، امينه و به جاى ام‏ابيها، ام‏البهاء آورده و به جاى رقيه الصغرى يكى از نام‏هاى ام فروه، اسماء، عباسه و قسيمه قرار دارد و سه نام ديگر را به فهرست ارشاد افزوده است.
ح - مناقب آل‏ابى‏طالب نيز كه تقريبا از ارشاد پيروى نموده، در چند نام با او اختلاف دارد: به جاى كلثم، كلثوم آورده و در مقابل حسنه، بريهه، عايشه و آمنه، اسامى ام فروه، اسماء، امامه و ام القاسم را نقل كرده است.
و اينك از زاويه‏اى ديگر منابع را در مورد تك تك افراد مقايسه مى‏كنيم:
1 تا 4- تمامى منابع فقط در چهار نام اتفاق نظر دارند. 1. فاطمه 2. عليه 3. زينب 4. خديجه.
5- ميمونه: تنها دلايل الامامه او را نياورده كه او نيز منفردا مصونه را آورده است و تصحيف ميمونه است.
6- ام كلثوم: فقط تاج الدين او را ذكر نكرده است. لازم به ذكر است كه تاريخ مواليد الائمه و المجدى دختران با كنيه‏ام كلثوم را سه نفر مى‏دانند.
7- ام سلمه: فقط تاج الدين و تذكرة الخواص به پيروى از تاريخ مواليد الائمه او را ذكر نكرده‏اند و دو كتاب اخير، تنها دو منبعى است كه سومين فاطمه را ذكر كرده‏اند و احتمالا نام ام سلمه، فاطمه بوده است.
8 و 9- اسماء و ام فروه: كتاب‏هاى الانساب و تاج المواليد به متابعت از ارشاد مفيد او را ذكر نكرده‏اند.
10- فاطمه صغرى: تاريخ مواليد الائمه و وفياتهم براى آن حضرت سه دختر به نام فاطمه و تذكرة الخواص چهار فاطمه ذكر كرده‏اند. دومين فاطمه را جز تاريخ ائمه همه منابع آورده‏اند. سومين را تاريخ مواليد الائمه و وفياتهم و تذكرة الخواص ذكر كرده‏اند و چهارمين فاطمه را تنها تذكرة الخواص آورده است.
11 تا 13- لبابه ، ام جعفر و رقيه: تاريخ الائمه و تاريخ مواليد الائمه و وفياتهم و تذكرة الخواص، اسامى ايشان را نقل نكرده‏اند و اين هر سه منبع ام عبدالله و محموده را بر فرزندان او افزوده‏اند. المجدى نيز كه اسامى را جمع آورى مى‏كند، آن دو را نقل كرده است و احتمالا كنيه و لقب آنان مى‏باشد.
14- حكيمه: تنها تاريخ ائمه و المجدى، حكيمه را ذكر نكرده‏اند و فقط همين منابع حليمه را آورده‏اند كه مطمئنا تصحيف يك‏ديگر مى‏باشند.
15- حسنه: تاريخ ائمه و تاريخ مواليد الائمه و وفياتهم او را ذكر نكرده‏اند و دلائل الامامه نيز حسينه نقل كرده و چون حسنه را نياورده مطمئنا تصحيف آن مى‏باشد .
16- بريهه، نزيهه و بويمه: سه قول در مورد يكى از دختران امام كاظم - عليه‏السلام - است كه مناقب ، مستدرك السفينه و يكى از نسخه‏هاى دلايل الامامه، نزيهه نقل كرده‏اند و در نسخه ديگر دلايل الامامه بويمه آورده شده است، اما منابع ديگر بريهه ضبط كرده‏اند.
17- عايشه: از سيزده منبع آورده شده، شش منبع (ارشاد، لباب الانساب، تاج المواليد، اعلام الورى، تهذيب الكمال و المجدى) او را ذكر كرده‏اند و در مقابل، چهار منبع ديگر (تاريخ ائمه، تاريخ مواليد الائمه و وفياتهم، المجدى و تذكرة الخواص) ام عبدالله و محموده آورده‏اند. احتمال اين كه اين دو، لقب و كنيه او باشد قوى مى‏نمايد. اما اين‏كه المجدى هر سه را آورده است، با آن چه ذكر شد، منافاتى ندارد، زيرا او نام‏هاى فرزندان آن حضرت را جمع آورى نموده است.
18- آمنه: از نام هايى است كه اكثر نسب شناسان ذكر كرده‏اند و تنها تاريخ مواليد الائمه و وفياتهم به صورت امنه نوشته است كه در رسم الخط قديم آمنه به اين صورت نوشته مى‏شده است و مشكلى ايجاد نمى‏كند.
19 و 20- امامه و ام القاسم: كتاب تاريخ الائمه و در پى آن، تاريخ مواليد الائمه و وفياتهم، المجدى ، تذكرة الخواص و مناقب آل ابى طالب ايشان را از جمله دختران حضرت برشمرده‏اند
21- ام ابيها: كتاب ارشاد و به متابعت از آن، تاج المواليد، مستدرك الوسائل، المجدى و مناقب آن را آورده‏اند و دلايل الامامه آن را ام البهاء نقل كرده است كه ظاهرا تصحيف مى‏باشد.
22- رقية‏الصغرى: كتاب ارشاد و به پيروى از آن دلايل الامامه، تاج المواليد، اعلام الورى، مناقب و مستدرك الوسائل آن را نقل كرده‏اند.
23- كلثم: ارشاد مفيد، تاج المواليد و تهذيب الكمال آن را كلثم و دلايل الامامه و المجدى، كلثوم عنوان كرده‏اند.
24- عباسه: كتاب‏هاى دلايل الامامه، تهذيب الكمال و المجدى نيز از قول اشنانى اين نام را آورده‏اند.
25- قسيمه: تهذيب الكمال و المجدى آن را به صورت مصغر (قسيمه) و دلايل الامامه، قسمه نقل كرده‏اند.
26- زينب صغرى: تاج المواليد، المجدى، تذكرة الخواص و مستدرك الوسائل براى آن حضرت دومين زينب را نيز ذكر كرده‏اند.
27- اسماء صغرى: تاريخ مواليد الائمه، المجدى، مستدرك السفينه و تذكرة الخواص براى آن حضرت علاوه بر اسماء كبرى، اسماء صغرى را نيز نقل كرده‏اند.
28- زينب كبرى ، امينه صغرى، عطفه، امينه كبرى، رمله و خديجه كبرى، نام‏هايى هستند كه تنها المجدى آن‏ها را آورده است.
براى رسيدن به نتيجه، علاوه بر مطالبى كه بيان شد، بايد توجه داشت:
1. هر فردى از عرب مخصوصا بزرگان و اشراف، علاوه بر نام، داراى كنيه و لقب نيز بودند و براى احترام، آنان را با لقب و كنيه خطاب مى‏كردند و چه بسا كه والدين از ابتداى تولد فرزندشان، نام و لقب و كنيه بر او مى‏نهادند و ممكن است‏يك نفر از جهات مختلف شخصيتى، لقب‏هاى گوناگون داشته باشد.
2. از طرف ديگر بسيارى از اسامى گفته شده در فرزندان امام كاظم - عليه‏السلام - كنيه يا لقب بوده و نمايان گر صفت ‏برجسته ‏اى مى‏باشد (ام كلثوم، ام القاسم، ام عبدالله ، ام سلمه، ام ابيها ...، عليه، ميمونه، حكيمه، حسنه، محموده، عطفه و..). .
3. بعضى از مؤلفين، درصدد جمع آورى اسامى گفته شده در مورد فرزندان معصومين بوده و تمامى اسامى وارد شده در منابع سابق را نقل نموده ‏اند و معنى آن اين است كه يكى از فرزندان ايشان با اين واژه نيز شناخته مى‏شده است نه اين كه هر يك از آن‏ها بيان گر يك فرد خاص بوده و به تعداد آن اسامى، فرزند داشته باشد و لذا گاهى اسامى ارائه شده با عدد گفته شده از طرف خود آن‏ها مطابقت ندارد; مثلا مناقب آل ابى طالب عدد فرزندان پسر را هيجده نفر نقل و بيست اسم را فهرست نموده است.
4. اسامى مشترك گاهى به صورت مطلق و يا با پسوند اكبر و اصغر آمده است. برخى، اولى را مطلق و دومى را اصغر ناميده ‏اند بعضى، اولى را نيز با صفت اكبر توصيف نموده ‏اند و دو نام با سه عنوان ذكر شده است; مثلا المجدى در مورد فاطمه، اسماء، زينب و امينه، اولين را با پسوند كبرى و بقيه را به صورت مطلق آورده و بيشتر منابع اولى را مطلق و ديگران را با قيد صغرى نقل كرده‏اند.
5. در روايتى كه مامون علت‏شيعه شدن خود و محبت‏به اهل بيت را بيان مى‏كند، مى‏گويد: وقتى امام كاظم - عليه‏السلام - بر پدرم هارون وارد شد، پدرم او را بسيار احترام كرد و يكى از پرسش ‏هاى او از امام اين بود كه عائله شما چند نفر است؟ حضرت فرمود: بيش از پانصد نفر. پرسيد: همه فرزندان شمايند؟ ! فرمود: نه، فرزندان من سى و چند نفر مى‏باشند. (29)
بنابر اين، روشن مى‏شود كه هر يك از واژه‏هاى گفته شده در مورد فرزندان حضرت، لزوما بيان‏گر يك فرد خاص نمى‏باشد، بلكه ممكن است دو يا چند واژه به عنوان نام، كنيه و لقب يك فرد باشد كه با هر يك از آن‏ها شناخته مى‏شده است و زيادى آن واژه ‏ها با فرمايش امام كه فرزندان من سى و چند نفر مى‏باشد، منافاتى ندارد. با توجه به قدمت كتاب تاريخ ائمه و اعتبار ارشاد مفيد، قول ايشان تقويت‏شده و اختلاف بين ايشان به اختلاف در نام، لقب و كنيه مربوط مى‏باشد.
_______________________________________
1. حيات الامام الكاظم - عليه السلام - به نقل از الفصول المهمه، ص 256.
2. اعلام الورى، ص 37.
3. مانند ابراهيم و احمد. مقاتل الطالبين، ص‏339; تاريخ طبرى، ج 7، ص 123.
4. مانند اسماعيل، مؤلف كتاب جعفريات.
5. چون محمد عابد و حضرت معصومه، جامع الرواة، ج‏2، ص 204.
6. تاريخ الائمه، ص 20.
7. ارشاد مفيد، ج‏2، ص‏244.
8. تهذيب الانساب، ص 147.
9. تهذيب الكمال، ج‏21، ص‏149.
10. جمهرة النساب العرب، ص 61.
11. دلائل الامامة، ص‏149.
12. المجدى، ص‏106.
13. تاج المواليد، ص‏123.
14. لباب‏الانساب، ص‏394.
15.تاريخ مواليد الائمه و و فياتهم، 188
16. مناقب آل ابى طالب، ج‏4، ص‏349.
17. تذكرة الخواص، ص‏35.
18. عمدة‏الطالب، ص‏196.
19. صحاح الاخبار، ص‏55.
20. كافى، ج‏6، ص‏19.
21. لباب الانساب، ج‏2، ص‏477.
22. اعلام الورى، ج‏2، ص‏36.
23. قرب الاسناد، ص‏333، امالى طوسى، ص‏355.
24. كافى، ج‏3، ص‏126; تهذيب الانساب، ج‏1، ص‏427.
25. طرائف المقال، ج‏1، ص‏280.
26. الفوايد الرجاليه، ج‏2، ص‏114
27. عيون الاخبار الرضا، ج‏1، ص‏33- 36.
28. ارشاد مفيد، ج‏2، ص‏244.
29. عيون الاخبار الرضا، ج‏1، ص‏88.