کجاست قامت سبزت؟ بهارمان! بس نيست؟ بيا بتاز وبتازان سوارمان! بس نيست؟
دو چشم مى کنم اين کوه وکاه را بر راه اگر اشاره کنى، انتظارمان بس نيست؟
چه فکر مى کنى اى مهربان ترين روشن؟! چه فکر مى کنى؟ آيا غبارمان بس نيست؟
مخواه گريه بپرهيزد از من اى مولا! اگر چه عده ى پرهيزگارمان بس نيست
کجاى خاک بخوابانم اين هم گل را؟! بس است ساقه شکستن، مزارمان بس نيست؟!
زياد فکر سفر مى کنى دل ناچيز! يقين بدان که سفر هست، بارمان بس نيست(12)
- پاورقی -
(12) عباس چشامى.
بيا بتاز وبتازان
- بازدید: 559