آمـوزه هـاى زنـدگـانـى حضـرت زهرا(س) (7)

(زمان خواندن: 10 - 19 دقیقه)

ديـدگـاههاى اخلاقـى در سيـره و سخن الهى (1)
نگاه جمع و بينـش كامل ديـن و پيشـوايان دينى به گستره هستـى و آفريده هاى آفرينش, امتيازى چشمگير در آييـن اسلام محسوب مى شود و نشان از برترى پايـدار و جـوابگـويـى جاودان به تمامـى پرسشهاى امـروز, فـردا و فـرداهـا خـواهـد داشت.


((انسان)) كه والاتريـن آفريده خداوند است, جايگاه ويژه اى داشته و از موقعيت ممتازى در عرصه هستى برخوردار است. از ايـن رو, چون از زواياى مختلفى به ابعاد شخصيتـى او نگريسته مى شـود, دانشهاى گوناگونى به روشنگرى و پاسخگـويى مـى پردازند; آنجا كه جلـوه هاى ظاهرى رفتار, گفتار و پندار او بررسى مى شود, ((علـم فقه)) بدان پـرداخته و عهده دار ايـن مهم مـى شـود. و آنگـاه كه در بــــاده خردورزى, انديشمنـدى و نيروى عقل سخـن به ميان مـىآيـد, ((علـم عقايد)) با تـوانمندى خاص خود مطرح مى شود. و چـون در باره عشق, عاطفه, و قلب, آموزه هايى انسان ساز و حيات بخـش مى يابيـم, ((علـم اخلاق))(1) را مى بينيـم كه با سلسله سخنان و مـوعظه هاى بنياديـن خـود مـا را به حكمت, عفت, عدالت و شجـاعت فـرا مـى خـوانـد تـا ((انسان كامل)) شويـم و چون گوهرى گرانبها در آغوش آفرينش قرار يـابيـم.(2) چنيـن نگـرش همه سـويه اسلام به جلـوه ها و چهره هـاى زندگى, موجب گرديده كه مجمـوعه پندارها, رفتارها و گفتارهاى ما در ((ايمان)), ((اعمال)) و ((اخلاق)) ديده شـود و هر يك خصوصيات ويژه اى يـافته و از سـوى ديگـر در دو ضلع ديگـر شخصيت افــراد, تإثير گذارد.
در ايـن ميان ((اخلاق پسنديده و آسمانى)) ـ كه مجموعه اى از حالات مثبت و به دور از غبارهاى تيرگـى بخـش شيطانى است ـ سرآمد شمرده شـده و سكاندار وجـود پرتلاطـم ما, در صحنه هاى پرحادثه و فراز و فرودهاى تـوان فرسا معرفى شده است. به گـونه اى كه تهذيب و تكميل ايـن بعد نقشـى ژرف در پايدارى ايمان و جاودانگـى اعمال داشته, مـددكار مطمئنـى در حفظ, تـرميـم و بالنـدگـى بـاورهاى دينـى و شيـوه هاى عرشـى زندگى خـواهد بـود. بدين خاطر ((بهتريـن سرمايه انسان)) اخلاق پسنديده دانسته شده و فلسفه بعثت رسـول اكرم, صلى الله عليه و آله و سلـم اتمام مكارم اخلاق بيان گرديده است. (3) 2آثـار و انـواع اخلاق2 رهآورد اخلاق شايسته, فـردوس الهى دانسته شده و پروردگار متعال پس از بيان صفات چنيـن انسانهاى پاك نهادى مـى فرمايد: ((اولئك فـى جنات مكرمـون))(4) ((آنها هستنـد كه در بـاغهايـى[ از بهشت] گـرامـى و عزيز خـواهنـد بود)).
آنگاه كه انـواع اخلاق در كلام خـداوند مطرح مـى شـود, به برخـورد جالب, مهربان و مشفقانه رسـولان الهى در عرصه اجتماع اشاره شـده كه همـراه با عشق به وظيفه و صفا و صميميت پيامبـرانه در جـواب كافران, خـود را فرستاده اى ناصح و دلسوز از سـوى خداوند معرفـى كـرده كه نقشـى جز خيـرخـواهـى و بيان پيامهاى الهى بـراى آنان نخـواهنـد داشت. (5) اخلاق اسلامـى گنجينه اى گرانبها از گـوهرهاى فكرى, اقتصادى, عبادى در باره خـود, خـداوند و خلق معرفـى شـده است.(6) روابط عاطفـى و منطقـى انبيا با مردم و نقـش كيمياگـون حسـن خلق و احسان رسـولان و رهبران فكرى فرهنگى در جلـوه ((اخلاق انبيا)) مطرح شده است(7) و نـورانيت و روشنى بخشـى اخلاق شعيب در قرآن به طور جامع بدان اشاره شده است. بدان حد كه اهل مديـن با اعتراف به ايـن بعد اخلاقى تربيتـى, وى را صاحب رشد و اخلاقى والا مـى دانستنـد.(8) آنگـاه كه به شيـوه هاى مـوفقيت رسـول اكـرم(ص) پرداخته مى شـود; اخلاق پسنديده و احسان والاى وى سرآمد(9) تمامـى صفات معرفـى شده به گـونه اى كه خداوند, خـود ايـن ويژگى آسمانى حضرت محمـد(ص) را ستـوده و با صراحت از آن نام مـى بـرد كه: ((و انك لعلـى خلق عظيـم)).(10) و به راستـى كه صـاحب اخلاقـى والا و برجسته اى هستى.(11)
ياس ياسين و سيره و سخن آسمانى
ياس بوى مهربانى مى دهد
عطر دوران جوانى مى دهد
ياس ما را رو به پاكى مى برد
رو به عشق اشتراكى مى برد
ياس مثل عطر پاك نيت است
ياس استنشاق معصوميتست
ياس را آيينه ها رو كرده اند
ياس را پيغمبران بو كرده اند
ياس بوى حوض كوثر مى دهد
عطر اخلاق پيمبر مى دهد(12)
فاطمه زهـرا(س) بانـويـى آگاه به مبـانـى اسلام و آشنا به اصـول اخلاقـى بـود. او كه بـا آيات قـرآن و حلاوت آن در تلاوت, تفكـر و تإمل خـويـش مإنوس بـود و از سيره و سخـن رسـول الله نسبت به اخلاق الهى و پسنديده آگاهى داشت, از آغاز طفـوليت نمونه اى كامل و اسـوه اى برجسته بـراى همگان بـود. اطلاعات بيكران آن پاك بانـو نسبت به ارزشهاى اصيل اخلاق و آداب(13) و شنـاخت ژرف اخلاقيات به عنـوان بخـش عظيمـى از معارف ديـن در چهره هـا و نمـودهــــــاى گـوناگـون(14), نگاهـى همه سـويه و پـروسعت در ايـن بـاره به وى بخشيـده بـود, به گـونه اى كه در سيـره و سخــــن او, دهها نكته درسآمـوز و معرفتآفريـن ديـده مـى شـود كه براى شيفتگان تهذيب و تربيت ره توشه هايى ارزشمند و جاودان خواهد بـود. با هـم برخى از ايـن گلـواژه هـاى معرفت را مـى نگـريـم:
1. اخلاق اجتماعى
گستره پروسعت جامعه گرچه همانند اقيانـوسـى بـى كران مـى نمايد و از ابهتـى چشمگيـر و خيـره كننـده بـرخـوردار است امـا مناسبـات اجتماعى و نيازهاى افراد به همديگر, ايـن اقيانـوس را به صـورت درياها, نهرها, جـويبـارها و بـركه ها مـى سـازد و ضـرورت نشست و بـرخـاستها و رفت و آمـد انسانها را بيشتـر و بيشتـر مـى سـازد.
آنچه تراكـم بسيار ايـن شيوه را با نسيـم سلامت و شيرينى و حلاوت همراه مى سازد; اخلاق اجتماعى است. بـى شك ايـن اخلاق چـون از بارش آسمان عصمت فـرو بـارد و در آغوش جان انسانها نشينـد, تإثيـرى بسيار والا ـ و حتى مقدس ـ بر جاى خـواهد گذارد. سيماى منبسط يا چهره گشاده كه ((خوشرويى)) نام دارد, كيميايى بـس گرانبهاست كه در صحنه هاى گوناگـون زنـدگـى و در بيـن انسانهاى مختلف ـ با هر سليقه و مذهب و مكتب ـ كـارآمـدى فـراوان دارد و در سخنـــــان معصـومان ـ درود خداوندى بر آنان باد ـ به طـور پى در پـى بدان تإكيد شده است.
دخت آفتاب, فاطمه زهرا(س) در سخنى كوتاه, بلنداى ايـن حقيقت را ايـن گـونه ترسيـم نموده است كه: ((بشر فـى وجه المـومـن يـوجب لصاحبه الجنه و بشـر فـى وجه المعانـد المعادى يقـى صاحبه عذاب النار));(15) پاداش خوشرويى در برابر مومـن بهشت است و خوشرويى با دشمـن انسانهاى ستيزه جـو انسان را از عذاب آتـش باز مى دارد. بيان معيار بنياديـن در گشادگـى چهره ـ و گاه لبخنـد زيبا ـ به هنگام روبه رو شـدن با افراد در سخـن آن بانـو, نشانگر هـدفمنـد بـودن گفتگـوها و ديـد و بازديـدهاى انسانهاى ديـن باور است. از اين رو به كارگيرى ايـن شيـوه براى گروهـى پاداشـى چـون بهشت به دنبال دارد و براى پاره اى آتـش دوزخ فراهـم مى سازد. بى شك چنيـن ملاك ـ كه در اصـول مكتب و ارزشهاى مذهب براى خـداجـويان ترسيـم شده است ـ ما را از واژگونى اهداف كه ثمرى جز خـوش بـودن و شاد گشتـن ـ با هر كـس و به هر صورت ـ مى رهاند و احترام و بزرگداشت افـراد را در چـارچـوب پـاىبنـدى آنـان به مذهب ارايه مـى دهـد.
2. اخلاق زناشويى و خانوادگى
زندگى, كانـونى است كه با فرازها و نشيب هاى بسيارى همراه است و شاديها و شيونها در كنار هـم ديده مى شود. نوع نگاه و بينش زن و شـوهـر و اهـداف آن دو, سختيها را سهل و ناهمـواريها را همـوار مى سازد, به گـونه اى كه هـر يك به استقبال حـوادث مـى رونـد و با تمام تلاش در پـى آرامـش, صفا, صميميت و مهربـانـى در زنـدگانـى خـواهند بـود. به يقين آنچه به جلوه هاى تلخ و شيريـن زندگى رنگ ديگرى مـى بخشـد و ظرفيت فـراوان نسبت به رفاه و غنا و شكيبايـى لازم در فقر و انـدوه به ما مـى دهـد ـ به گـونه اى كه با روحيه اى سرشار و به دور از يإس و نوميدى و يا بى هويتى و از خـودباختگى به حيات خـود ادامه مى دهيـم ـ ارزشهاى اخلاقى و صفات روحى روانى است; كه فـاطمه زهـرا(ع) اسـوه اى تمام عيار در ايـن ميـدان است.
او از اوان طفوليت با سختيها و مشكلات همزاد بـود. دشواريهاى سه ساله در شعب ابـوطالب و سنگلاخهاى مبارزه با سـران كفـر و نفاق, مـردان مـرد را از پاى در مـىآورد اما نيـروى ايمان و عشق چنان تـوانى به ايـن نـوجوان و جـوان بخشيده بـود كه با نهادى پاك و روانـى شفاف يكايك ناهمـواريها را پشت سر مـى گذاشت. و آن هنگام كه به خانه همسر پاى گذارد, آغازى ديگر با مرحله اى نـو در ستيز با سختيها بـود و در ايـن هنگامه هاى طاقت سـوز ((اخلاق زناشويى و خانـوادگـى)) او پـديـدار مـى شـد نه آنكه تنها در رفاه, شادى و فراوانى امكانات, اظهار رضايت از همسر و زندگـى خـويـش نمايد!! روزى كه امام(ع) غذايى از همسر عزيز خود خـواست تا بدان گرسنگى خـود را برطرف سازد, فاطمه(ع) در جـواب گفت: سوگند به خدايى كه پـدرم را به نبـوت و شما را به امامت برگزيد, دو روز است كه در منزل غذاى كافى نداريـم, آنچه بود به شما و فرزندانـم ; حسـن و حسيـن دادم و خـود از غذاى انـدك مـوجـود استفـاده نكردم.
حضرت با تإسف بسيار فرمـود: فاطمه جان! چـرا مرا آگاه نكردى تا به دنبـال تهيه غذا بـروم؟ و آن بـانـو در جـواب عرض كرد: ((اى اباالحسـن! من از پرودگار خود حيا مى كنم چيزى را كه تو بر آن تـوان و قدرت ندارى درخـواست نمايـم.))(16) و در زمانى ديگر كه فـاطمه(س) سـوال از غذاى روزشـان مطـرح كـرد و پـس از آن از انفاق درآمد همسر خـود در راه خـدا آگاه شـد, با اندوه بسيار ـ از سوال خود ـ فرمود:
فانى استغفر الله و لا اعود ابدا;(17) مـن از خدا آمرزش مى طلبـم و ديگـر مـرتكب ايـن رفتـار نخـواهـم شـد!
3. اخلاق سياسى
اخلاق سياسـى زهراى مرضيه(س) را مى تـوان در فصلهايى چـون ((دفاع از امـام و حجت خـدا)); ((پيـروى كـامل از امـامت و رهبـــــرى علـى(ع))); ((صحنه هـاى مختلف مبـارزه بـراى فـدك)) و ((حضـــور مشتاقانه و دلسـوزانه در عرصه هاى تـدارك جنگ و جهاد)) نگـريست. كه سرانجام صحيفه آخرين ايـن دفتر با سرخى خـون آن بانوى شهيده رنگيـن گشت و مهر شهادت, نشان هميشه از شجاعت و شهامت فاطمه(ع) در ايـن ميدان گرديد. نخست با گفتگو درخواست حق غصب شده خود را كـرد و بـا استـدلال به آيـات مختلف قـرآن به محـاجه پــرداخت و سرانجام خليفه اول را وادار به استرداد فدك نمـود.(18) آنجا كه از امام زمان خـود, على(ع) سخـن مى گفت, ژرفاى نگاه و بينـش او, تمامى حيله ها را نظاره مى كرد و نقـش دشمـن را در صحنه هاى مختلف به صـورت پيـدا و پنهان مـى نگريست. از ايـن رو به خـوبـى جايگاه امامت را در صحنه هاى سياسـى جامعه تـرسيـم مـى كرد و به روشنگرى كـوته نظران و ساده لـوحان مـى پرداخت. ابتـدا امامت اهل بيت(ع) را ((عامل وحـدت و ايمنـى از تفرقه))(19) تـرسيـم كرد, سپـس حضـرت علـى(ع) را ((بزرگ امامـان)) لقب داد.(20) در سخنـى سيـاسـى در برابر غاصبان خلافت فرمود:
((برخلاف حكـم خدا در قرآن و سنت و سفارش پيامبر اسلام در تإويل و تفسيـر قـرآن, حق امـامت او را غصب كـرده و به ديگـــــــران سپـردند.))(21) زهراى مرضيه(س) با انـدوهـى مشفقانه و مصلحانه, ((دورى از عذاب جـاويـدان)) و ((فـراهـم سـازى نعمتهاى هميشگــى خـداونـدى را))(22) ارمغان رهبرى اميـر مـومنان(ع) بـراى مـردم معرفـى مـى كند و با يادآورى غديرخـم همگان را به پايبندى عهد و پيمان خـويـش با رسـول الله(ص) ـ در باره رهبـرى علـى(ع) ـ فرا مى خـوانـد.(23) او با درك شرايط حكـومت اسلامـى و ضرورت دفاع از جـامعه, در هنگامه هاى جنگ و جهاد, نبـردى بـابصيـرت و شناخت در ايـن عرصه مـى نمـود, گـاه در ميـدان جنگ به يـارى آسيب ديـدگـان مى شتافت و با فعاليتهاى فـراوان مجـروحان را امـداد مـى نمـود و گاهـى در پشت جبهه, نيازهاى رزمنـدگان و جنگجـويان را تـإميـن مـى كـرد. ((جهاد)) در نگـاه او ((عزت اسلام و مسلمـانــان))(24) تفسير گرديد و از جمله كارهاى آن بانـو ـ در پشتيبانـى جبهه هاى جنگ ـ پخت نـان و بـردن آن بـراى مجـاهـدان بود.(25)
4. اخلاق اقتصادى
فقر و غنا, بخشـش و ايثار, حالات و مراحل مختلف امتحانات و فراز و فـرودهاى زنـدگـى مشتـرك است كه گـاه از آغاز زنـدگـى بـا ما همراهند و زمانـى در برهه هاى مختلف مايه سنجـش ايمان و باورهاى مذهبـى ما مى گردند. ((اخلاق اقتصادى)) زن و شـوهر بهتريـن ابزار پيروزى در سنگلاخهاى زندگى خواهد بـود, به گونه اى كه ((دارايى و نادارى)) هيچ گـونه تغييرى در گفتار و رفتار آنان ايجاد نكـرده و آنان را همچنـان پـاك و پيـراسته در صحنه هـاى گـونـاگـون نگه مـى دارد. بخشـش پيـراهـن زيبـا و نـو در شب عروسـى ـ به هنگـام تـوانمندى ـ و ايثار دردمندان, مستمندان و در راه ماندگان ـ در سالهاى فقر و تنگدستى ـ نمـونه هايى اندك از بى كران صفات و اخلاق اقتصادى فاطمه زهرا(ع) است كه هر يك بـراى ما الگـوى شايسته در سالهاى بهره منـدى از نعمتها و يا تنگـدستـى خـواهد بـود. رسـول اكرم(ص) روزى وارد منزل فاطمه(ع) شـد, فـرمـود: دختـرم! در چه حالى هستى؟ و چگونه زندگى مى كنى؟ و او جـواب داد: ((درد گرسنگى بـى تابـم كرده و هر لحظه رو به فزونى است و غذايى ندارم تا رفع گرسنگـى كنـم.))(26) روزى ديگر رو به پدر كرده گفت: ((اى رسـول خـدا! سـوگنـد به پرودگار, در خانه علـى(ع) پنج روز است كه صبح كـردم بـدون غذا و هـرگز غذايـى را در دهـان نگذاشته ايـــم; نه گـوسفندى داريـم و نه شترى و نه غذايى و نه آبـى.))(27) گاه در ايـن شرايط دشـوار كه اندك غذايـى براى كـودكان داشتنـد و خـود گرسنه بـودنـد, به آنان ميهمان مـى رسيد و چـون علـى(ع) در باره پذيرايى از فاطمه(س) پرسـش مى كرد, آن پاك بانـوى آسمانى مـى گفت:
((در خانه ما غذايـى نيست مگر به انـدازه خـوراك دختـربچه, اما امشب ايثار كرده, گرسنگى را تحمل مى كنيـم و هميـن مقدار غذا را به ميهمان مى بخشيم.))(28)
غلام همت آنم كه زير چرخ كبود
ز هـر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است
چه گـويمت كه به ميخـانه دوش مست شـراب
سروش عالم غيبم چه مژده ها دادست
كه اى بلندنظر شاهباز سدره نشين
نشيمـن تـو نه ايـن كنج محنت آبادست
تو را ز كنگره عرش مى زنند صفير
نـدانمت كه دريـن دامگه چه افتادست.(29)
5. اخلاص
اخلاص; صاف كـردن عمل از هر ناخالصـى(30) و پالايـش كارها از هـر آلايشـى است. به گـونه اى كه بـراى غيـر خـدا هيچ نصيبـــى در آن نبـاشـد(31) و پـاداشـى در سـراى دنيـا و آخـرت بـــراى آن طلب نشود.(32) به ديگر سخـن; آزادى انسان از ستايش ديگران و شفافيت عمل از غبار هواها و هوسها اخلاص است.(33) همان كه ظاهر و باطـن و درون و برون را همسان و يكسان مـى كند و گـويـى هيچ بيننده اى, نظاره گر اعمال ما نبوده و تنها و تنها خداوند مهربان شاهد سخـن و رفتارمان بوده و بس.
اخلاص گاه در عمل نگريسته مى شود ـ كه دورى آن از خـوب و بد و حق و باطل خواهد بـود ـ, گاهـى در نيت تفسير مـى شـود ـ كه از خـوف جهنـم و عشق به بهشت به مـرحله اى بالاتـر كه رضايت الهى است گام برداشتـن ـ و زمانـى اخلاص در ديـن دانسته مـى شـود كه بيزارى از التقاطـى گرى در آيين و ايمان به تمامى احكام و قـوانيـن خـواهد بـود.(34) (مخلصين له الـديـن و لـو كره المشركـون) در ضمير ما نمـى گنجد به غيe دوست كـس هر دو عالـم را به دشمـن ده كه ما را دوست بـس زهـراى مـرضيه(س) در اوج قله اخلاص بـود و ايـن ويژگـى ممتاز آن حضرت, ريشه در اعتقادات بنيادين و عشق ديريـن وى نسبت به باورهاى دينى و عبـوديت فراوان وى داشت. او چـون خـود را در محضـر پـروردگار مـى ديد, نيازى به ديـدن ديگران و تعريف افـراد نمـى ديد چرا كه خـورشيد خلقت, بينايان را از چراغهاى كـم نـور و خاموش بى نياز مى كند. بديـن خاطر در مراحل مختلف زندگى با گفتار و رفتار خود بر ايـن نكته تإكيد مى كرد كه خداوند را ـ نه براى ترس از دوزخ و يا عشق به بهشت بلكه ـ تنها به خاطر خـداونـدىاش دوست دارم و هيچ آرزويـى غيـر از خـود او در سـر ندارم.
روزى رسـول خـدا رو به زهرا(س) كرده فـرمـود: ((دختـرم! اكنـون جبـرئيل نزد مـن است و از سـوى پـروردگارم پيام آورده كه هر چه بخـواهـى تحقق مـى يابـد; چه مـى خـواهـى؟)) فاطمه(ع) پـاسخ داد: ((شغلنـى عن مسإلته لذه خدمته, لا حاجه لى غير النظر الـى وجهه الكـريـم));(35) لذتـى كه از خـدمت حضـرت حق مـى بـرم مرا از هر خواهشى بازداشته است; حاجتى جز ايـن ندارم كه پيوسته ناظر جمال زيبا و والاى خداوند باشـم.(36) چنيـن بينـش روشـن و شفافى موجب گرديد در سخنى كوتاه, بلنداى معرفت خويـش را در باره اخلاص بيان كند كه:
((مـن اصعد الـى الله خالص عبادته اهبط الله عز و جل اليه افضل مصلحته));(37) كسـى كه عبادت خالصانه خـود را به سـوى خـداونـد فرستـد, پروردگار بزرگ برتريـن مصلحت او را به سـوى او خـواهـد فرستاد.
و در گفته اى ديگـر با اشاره اى به عبادات, ((روزه را مايه تثبيت و فرود اخلاص در سراى دل)) بيان مى كند.(38) او نخستيـن كـس بـود كه به سخنان خـود عمل مى كرد و در مراحل مختلف زندگى اندوخته هاى اخروى بسيارى از ايـن طريق براى خود فراهم مى نمود. سائلى كه از مسجد با دستـى تهى برگشته و در كـوچه ها امدادگرى نمى يابد, چـون به در خانه دخت رسـول الله(ص) مـى رسـد, يگانه فريادرس مستمندان را او مى بيند, از ايـن رو از وى كمك مى طلبد. و زهراى عزيز كه سه روز خـود و فـرزندانـش گرسنه بـودند, چـون با استمـداد مستمنـد روبه رو مى شـود و از سـوى ديگر شيـوه هميشه او كمك به نيازمندان بـوده است ـ پيراهـن خـود را نزد يك يهودى گرو مى گذارد تا قدرى نـان و خـرمـا گـرفته به سـائل ايثـار كند.
هنگامى كه سلمان اصرار مى كند كه اندكـى از نان و خرما برداشته, براى رفع گرسنگـى خـود و فرزندان استفاده كند, فاطمه مـى گـويد:
((سلمان! اين كار را فقط بـراى خـدا انجام دادم, از ايـن رو هيچ از آن بـرنخـواهـم داشت!))(39) حسيـن بـن روح ـ از نايبـان امام عصر(عج) ـ در پاسخ پرسـش شخصـى كه رسـول خـدا(ص) چند دختر داشت فـرمـود: چهار دختـر و چـون او سـوال مـى كنـد: كـدام يك از همه بافضيلت ترند؟
جـواب داد: فاطمه. وى با تعجب بسيارى باز مى گويد: حضرت زهرا(س) از همه فرزنـدان پيامبـر(ص) كـوچكتر بـوده و از سـوى ديگر كمتر مصاحبت رسـول الله(ص) را درك كـرده است, چگـونه او بـافضيلت تـر است؟! حسين بـن روح فرمود: فاطمه(ع) داراى دو ويژگى برجسته بود: نخست آنكه وارث رسـول خـدا(ص) بـود و ديگـر اينكه نسل پيـامبـر خاتـم(ص) از ذريه او است. و خـداونـد متعال ايـن صفات را به او ارزانـى نـداشت مگـر به خاطر(اخلاص در نيت زهراى مرضيه(س).(40)
ادامه دارد.

احمد لقمانى
--------------------------------------------------------------------------------
1ـ اربعيـن حـديث, امـام خمينـى, ص385 تـا 395 (بـــا تلخيص و گزينـش).
2ـ تفسير الميزان, (ترجمه), علامه طباطبايى, ج1, ص500و ;509 رك: تفسيـر الكاشف, ج3, ص79 و ج5, ص41 و ج2, ص93.
3ـ چهل حديث حج, حسيـن انصاريان, ص;71 رك: تفسير ابـن كثير, ج4, ص;629 تفسير التبيان, ج10, ص;268 تفسير التحـريـر, ج24, ص292 و ج 29, ص;63 تفسيـر فتح القـديـر, ج5, ص270.
4ـ معارج, 35, نك: تفسيـر نمـونه, ج7, ص64 و ج 14, ص;76 تفسيـر الميزان, ج11, ص155.
5ـ اعراف, 66, و 67 و ;68 رك: تفسيــــــر الميزان, ج11, ص;155 تفسير مجمع البيان, ج10, ص500.
6ـ بقـره, ;177 معارج, ;14 نك: تفسير المـراغى, ج5, ص83 و ج 9, ص148.
7ـ آل عمران, ;159 فصلت, ;34 رك: تفسير ملاصـدرا, ج4, ص170 و ج1, ص712.
8ـ هـود, 87, نك: تفسيـر الميزان, ج1, ص370 و 373 و 375 و ج 2, ص235 و ج 4, ص111 و 181 و ج 6, ص166 و 257.
9ـ آل عمران, ;159 مـومنون, ;96 قلـم, 4. نك: تفسير الكبير فخر, ج9, ص61 و 64, تفسيـر كشف الاســرار, ج2, ص286 و ج8, ص519 و ج10, ص188, تفسيـر مجمع البيـان, ج2, ص870 و ج10, ص500, تفسيـــــــر المراغى, ج6, ص149 و ج 29, ص28.
10ـ قلـم, 4, رك: تفسير المنيـر, ذيل آيه 4 سـوره قلـم, تفسيـر نمـونه, ج24, ص377, ذيل آيه 7, سـوره قلم.
11ـ براى پژوهـش بيشتر در باره اخلاق پيامبرانى چون نوح به سوره اعراف آيه 60 و 63 و هـود به سـوره اعراف, آيه 66 و 69 مـراجعه كنيد.
12ـ كفشهاى مكـاشفه, احمـد عزيزى, ص373 و 374 (بـا گزينش).
13ـ سوره نور, 27 و 28.
14ـ بقره, 77 و مريم 27 و 28.
15ـ بحـارالانـوار, علامه مجلسـى, ج72, ص401 و ج75, ص;401 كتــاب عوالـم, ج11, ص;628 المستدرك, ج2, ص375, ح3.
16ـ منـاقب ابـن شهر آشـوب, ج2, ص;26 كتـاب عوالـم, ج11, ص;158 رياحين الشريعه, ج1, ص193.
17ـ بحارالانـوار, ج41, ص;46 امالـى صدوق, ص;280 مناقب ابـن شهر آشوب, ص79.
18ـ نك: نهج الحيـاه, ص239 تا 267.
19ـ فسيـر الامـام العسكـرى, ص;330 تفسيـر البـرهان, ج3, ص;245 بحارالانوار, ج23, ص259.
20ـ امالى صدوق, ص;475 مناقب ابـن شهر آشـوب, ج3, ص;340 اختصاص مفيد, ص31.
21ـ كتاب عوالـم, ج11, ص478 و ;605 رياحيـن الشـريعه, ج2, ص40.
22ـ بحـارالانـوار, ج23, ص;259 تفسيـر البـرهـان, ج3, ص245.
23ـ احقـاق الحق, ج21, ص26 و ;27 عوالــم المعارف, ج11, ص228 و 444.
24ـ نهج الحياه, ح57, ص102.
25ـ ينابيع المـوده, ص;199 احقاق الحق, ج10, ص;285 بحارالانوار, ج20, ص245.
26ـ منـاقب ابـن شهر آشـوب, ج3, ص;323 حليه الاوليـإ ابـونعيـم اصفهانى, ج2, ص42.
27ـ دلائل الامـامه, ص3 و ;4 منـاقب ابـن مغازلـى, ص;380 احقــاق الحق, ج17, ص23.
28ـ تفسير البـرهان, ج4, ص;317 امالـى طـوسـى, ج1, ص;190 وسائل الشيعه, ج6, ص323.
29ـ ديـوان حـافظ; رك: پـالايـش نفـس, ص110, (بـا تلخيص).
30ـ رك: منازل السائليـن, ص31, (باب اخلاق); تفسير الكبير, ج16, ص127, ج19, ص146 و ج23, ص318 و 319 و 320.
31ـ اربعين حديث شيخ بهايـى, ص159, ح37. 32ـ رك: اربعيـن حديث امـام خمينـى(ره), ح20, ص321 تا 333.
33ـ ميزان الحكمه, ج3, (باب اخلاص), نك: تفسير كشف الاسـرار, ج1, ص388 و 327 و ج 2, ص722 و ج 8, ص386 و ج 10, ص574.
34ـ چشمه در بستـر, ص;202 رك: تفسيـر الكبيـر فخــر, ج11, ص;42 ج26, ص239 و ج 32, ص45.
35ـ اربعيـن حديث امام خمينى(ره), ص333, نك: تفسير الكشاف, ج2, ص;751 تفسيـر كشف الكرار; ج1, ص322 و 327.
36ـ ريـاحيـن الشـريعه, ج1, ص;105 نهج الحياه, ص99, نك: تفسيـر مجمع البيـان, ج1, ص409 و ج 2, ص650.
37ـ عوالـم, ج11, ص;623 بحارالانـوار, ج67, ص249 و ج 70, ص249 و ج 71, ص184.
38ـ رك: خطبه فـاطمه زهـرا(ع) در مسجـدالنبـى(ص), رك: تفسيـــر المنيـر, ج8, ص126 و ج 11, ص283 و ج 16, ص45 و ج 30, ص346.
39ـ بحـارالانـوار, ج43, ص;73 رك: تفسيـر الميزان, ج2, ص390 و ج 11, ص83 و 160 و ج 15, ص30 و ج 16, ص25.
40ـ همـان, ص37, نك: تفسيـر نمـونه, ج9, ص377 و ج 12, ص578 و ج 25, ص354 و 356 و ج 27, ص214.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page