گرفته بوى تو را خلوت خزانى من کجايى؟ اى گل شب بوى بى نشانى من!
غزل براى تو سر مى برم عزيزترين! اگر شبانه بيايى به ميهمانى من
چنين که بوى تنت در رواق ها جارى است چگونه گل نکند بغض جمکرانى من؟!
عجب حکايت تلخى است نا اميد شدن شما کجا ومن وچادر شبانى من؟!
درين تغزل کوچک سرودمت اى خوب! خدا کند که بخندى به ناتوانى من
به پاى بوس تو، آيينه دست چين کردم کجايى؟ اى گل شب بوى بى نشانى من!(1)
- پاورقی -
(1) سعيد بيابانکى.
بغض جمکرانى من
- بازدید: 571