فدك، ملك شخصى پيامبر

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

فدك، ملك شخصى پيامبر

يهوديان فدك از پيامبر صلى الله عليه و آله درخواست كردند خودشان را آزاد كند و اموال را به تناسب نصف با آنان مصالحه كند. حضرت اين پيشنهاد را قبول كرد و اميرالمؤمنين عليه السلام را فرستاد و با ضمانت حفظ خونشان با آنان مصالحه كرد و قرار بر اين شد كه «هر كس از اهل فدك مسلمان شود خمس اموال او را بگيرند و هر كس بر دين خود باقى بماند همه ى اموالش را بگيرند».
اين قرارداد بين پيامبر صلى الله عليه و آله و يهود فدك به امضاء درآمد و به دست آنان داده شد تا بعنوان هميشه ى تاريخ بدان عمل شود.
اين درباره ى جان و اموال شخصى آنان بود، و سرزمين فدك بعنوان ملك شخصى پيامبر صلى الله عليه و آله درآمد و قرار شد ساليانه يكصد و بيست هزار دينار (سكه ى) طلا بعنوان درآمد فدك ارسال نمايند.
ملك شخصى پيامبر صلى الله عليه و آله شدن فدك بر اساس حكم صريح قرآن است، زيرا اين سرزمين بدون لشكركشى مسلمانان و بدون كوچكترين دخالت آنان فتح شد. خداوند در قرآن مى فرمايد: «ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ اَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبى... فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ، وَلكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى مَنْ يَشاءُ...» [سوره ى حشر: آيات- 1. طبق اين آيه ى صريح قرآن سرزمينهايى كه بدون لشكركشى مسلمانان فتح شود، حتى اگر اهل آنجا خودشان بعنوان تسليم نزد پيامبر صلى الله عليه و آله بيايند، اين مناطق و غنائم و اسراى آن ملك
خاص حضرت است، و مسلمانان هيچ حقى در آن نخواهند داشت و حضرت بعنوان اموال شخصى خود هر تصميمى بخواهد مى تواند درباره ى آنها بگيرد.
لذا سرزمين فدك بصورت يكپارچه از آن پيامبر صلى الله عليه و آله شد كه مى بايست مردم فدك در آن كار مى كردند و درآمد آن را به حضرت تسليم مى نمودند و فقط اجرت دريافت مى كردند.
اعطاى فدك به فاطمه به دستور خداوند و بدست پيامبر [بحار الانوار: ج 21 ص 22، 25، ج 19 ص 105، 110 ، 115، 118، 121، 195. ]پس از فتح فدك، آيه ى «وَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ» نازل شد، يعنى «حق خويشان را به آنان بده». پيامبر صلى الله عليه و آله از جبرئيل پرسيد: منظور چه كسانى هستند و اين حق كدام است؟ جبرئيل از طرف خداوند عرضه داشت: «فدك را به فاطمه عطا كن».
پيامبر صلى الله عليه و آله حضرت زهرا عليهاالسلام را فراخواند و فرمود: خداوند فدك را براى پدرت فتح كرد، و چون لشكر اسلام آنجا را فتح نكرده اند مخصوص من است و تعلقى به مسلمانان ندارد و هر تصميمى بخواهم درباره ى آن مى گيرم. دستور خداوند نيز بر عطاى آن به تو نازل شده است. از سوى ديگر مهريه مادرت خديجه بر عهده ى پدرت مانده است، و پدرت در قبال مهريه مادرت و به دستور خداوند فدك را به تو عطا مى كند. آنرا براى خود و فرزندانت بردار و مالك آن باش.
حضرت زهرا عليهاالسلام عرض كرد: تا شما زنده هستيد من نمى خواهم تصرفى در آن داشته باشم. شما بر جان و مال من صاحب اختيار هستيد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: ترس آن دارم كه نااهلان، تصرف نكردن تو در زمان حياتم را بهانه اى قرار دهند و بعد از من آنرا از تو منع كنند. عرض كرد: آنگونه كه صلاح مى دانيد عمل كنيد.
سند و شاهد بر ملكيت فدك
پيامبر صلى الله عليه و آله ورقه اى خواست و اميرالمؤمنين عليه السلام را فراخواند و فرمود: «سند فدك را بعنوان بخشوده و اعطايى پيامبر بنويس و ثبت كن». اميرالمؤمنين عليه السلام آنرا نوشت، و خود حضرت با ام ايمن بر آن شهادت دادند. پيامبر صلى الله عليه و آله در آنجا فرمود: «ام ايمن زنى از اهل بهشت است». حضرت زهرا عليهاالسلام اين نوشته را تحويل گرفت، و هنگام غصب فدك آنرا عيناً نزد ابوبكر آورد و بعنوان مدرك ارائه فرمود. [بحار الانوار: ج 21 ص 23.]سپس پيامبر صلى الله عليه و آله مردم را در منزل حضرت زهرا عليهاالسلام جمع نمودند و به آنان خبر دادند كه فدك از آن فاطمه عليهاالسلام است، و در همانجا از درآمد آن بعنوان اعطايى فاطمه عليهاالسلام بين مردم تقسيم كردند، و بدين صورت تصرف مالكانه ى فاطمه عليهاالسلام در فدك را به آنان نشان دادند.