مجموعه شعر مهدوی «سرشار از انتظار» مجموعه شعر مهدوی «سرشار از انتظار»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

حق
محبت سخت و نفرت کار سهلش
که می‌نازد جهان ما به جهلش
 
در این عالم تو تنها می‌توانی
بیا و حقو بسپر دست اهلش
 
***
دادرس
 
نمانده از بشر جز نیمه جانی
زمحنت مانده از ما استخوانی
 
به داد ما برس ای آیت عشق
که تنها تو، تو تنها می‌توانی

کامران شرفشاهی
 
***
آخرین امید
 
سلام ای آخرین امید انسان
بلند آوازه در تکریم ایمان
 
بیا ما را رها کن از مذلت
تو ای تفسیر شورانگیز قرآن
 

***
حسرت دیرپا
 
بی تو شب و روزهایمان یکسان شد
اندوه به سینه‌هایمان مهمان شد
 
در حسرت دیدار تو ای مهدی جان
چشمان تمام شیعیانان گریان شد

شگفت
... و خدا شگفت آفرید
تو را
که از ابتدا
این صحیفه، بی‌پایان نباشد
و قهقهه گستاخان
به درازا نکشد
و خدا صلابتی بخشید
تو را
بی‌مانند
تا حتی در غیبتت
پایین نرود آب خوش
از گلوی هیچ ستمگری
از هراس ظهور تو
و خدا تمام قلب‌های جهان را
به تو بخشید
و شاعران را دعوت کرد
تا از تو بسرایند
و انتظار
در یک چشم به هم زدن
فرا گرفت جان را
 
«حسن واشقانی فراهانی»
ای نگاهت چلچراغ شام یلدای همه
روشن از مهر رخت همواره فردای همه
 
ای به توفان حوادث کشتی امن نجات
وی بیان روشنت فانوس دریای همه
 
ای ز چشمانت جهان را بارش باران نور
وی به هر هنگامه نامت آتش نای همه
 
نازنین لبخند گه‌گاه لبت خورشید صبح
شعله سوز درونت شمع شب‌های همه
 
سرو سرسبزی، نمودار بلندای شرف
نخل پرباری سزاوار تماشای همه
 
«گر کسی از من نشانی از تو جوید گویمش
خانه‌ای در کوچه باغ دل، پذیرای همه»
 
بس که باشد تیره این شب‌های هجران، گشته است
دیدن مهتاب رخسارت تمنای همه
 
«سائلا» باغ دل ما بی گل رویش مباد
تا بود پیوسته این گل عالم آرای همه


محمدتقی علایی
فصل گل آمد دگر باد بهاری وزید
بلبل از این شادمان شاخه به شاخه پرید
 
دشت و دمن سبز شد موسم گردیدن است
مژده ز شهر سبا سوی سلیمان رسید
 
لطف خدا بود و بس، آن که پس از سال‌ها
وعده‌ی وصل پسر به پیر کنعان رسید
 
یار ز ره می‌رسد مطرب خوشخوان بخوان
باده پیاپی بزن ساقی مستان رسید
 
قافله سالار عشق حامی درماندگان
منتقم دادگر خسرو خوبان رسید
 
روشنی چشم ما حجت اثنی عشر
وارث فتح مبین عامل قرآن رسید
 
صاحب ما می‌رسد، غصه مخور ای رفیق
وعده‌ی نصرت به ما در همه قرآن رسید
 
بار خدایا دگر طاقت ما طاق شد
مهدی ما کی رسد کفر به طغیان رسید
 
کاش علایی تو را دید و برفت از جهان
آرزویش این بود عمر به پایان رسید

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page