معرفى خود براى آينده ى تاريخ

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

معرفى خود براى آينده ى تاريخ

پس از آن خود را معرفى كردند تا اهل مجلس و آينده ى تاريخ بدانند چه مقام معظمى با مردم سخن گفته است. بعد از آن، سوابق و زحمات طاقت فرسا و فداكارانه ى پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام در پروردن نهال اسلام را ذكر كردند.
در اينجا سخن را به مطلب مورد نظر نزديك كردند و ارتداد مردم پس از پيامبر صلى الله عليه و آله و ناديده گرفتن گذشته ها را يادآور شدند. سپس اين نكته را مطرح كردند كه فقط به بى توجهى نسبت به دين اكتفا نمى كنند بلكه آتش فتنه ها را هم بر عليه دين خدا و اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله شعله ور مى نمايند.
غصب فدك آتشى برانگيخته
سپس مسئله ى ارث را مطرح كردند و فرمودند: از نمونه آتشهاى برانگيخته ى شما مسئله ى فدك است. در اين قسمت از سخن آياتى از قرآن كه درباره ى ارث و بخصوص ارث انبيا عليهم السلام بود مطرح كردند، و مسائلى كه بطور خصوصى با ابوبكر و عمر مطرح كرده بودند اين بار در حضور مردم و بطور مفصل تر و علنى بيان كردند.
سپس خطاب به قبر پيامبر صلى الله عليه و آله از غاصبين و مردمى كه مؤيد آنان بودند شكايت بردند و اين شِكوه را در قالب اشعارى بيان كردند.
تعجب از سستى مردم
سپس خطاب را متوجه انصار نمودند و با يادآورى گذشته ى آنان در اطاعت از اوامر پيامبر صلى الله عليه و آله و يارى دين خدا، تعجب خود را از بى توجهى آنان نسبت به احقاق حق دختر پيامبر صلى الله عليه و آله بيان كردند كه حتى پس از دادخواهى و فرياد كمك طلبى كسى اعتنا نمى كند!
ذكر حديث جعلى توسط ابوبكر و جواب آن
ابوبكر از فرصت استفاده كرد و در سخنانى كوتاه حديث جعلى خود را مبنى بر ارث نبردن از انبيا مطرح كرد و اشاره كرد كه من غصب فدك را با مشورت و توافق مسلمين انجام داده ام.
حضرت زهرا عليهاالسلام ضمن اينكه ساحت پيامبر صلى الله عليه و آله را از مخالفت قرآن منزه دانستند، آيات صريح ارث انبيا صلى الله عليه و آله را مطرح كردند و ثابت كردند كه هيچ استثنايى در مسئله ى ارث براى هيچ كس وجود ندارد.
تمسك به اجماع مسلمين و جواب آن
اين بار ابوبكر اقرار كرد كه از جواب عاجزم و فقط مسلمين را بين خود و تو قرار مى دهم كه من در واقع دستور آنان را اجرا كرده ام.
حضرت زهرا عليهاالسلام خطاب را متوجه مسلمين نمودند و بشدت آنان را كه به سوى سخن باطل روى آورده اند مورد مؤاخذه قرار دادند و آنان را به عذاب بشارت دادند و اشاره كردند كه اگر مردم هم به آن راضى نباشند خدا راضى است. بعد تصريح كردند كه اين تصميم شما را خوب مى دانم، ولى خواستم اتمام حجت كنم و مردم واقعيت را بدانند و روز قيامت براى حساب آماده باشند.
غدير حجت نهايى اميرالمؤمنين
در اينجا سخنان حضرت پايان يافت و در راه بازگشت به خانه رافع بن رفاعه بعنوان يك سخن به ظاهر زيبا كه در اذهان عمومى مؤثر بود تقصير را بر عهده ى اميرالمؤمنين عليه السلام قرار داد كه چرا آنحضرت قبلاً ما را آگاه نكرد تا در خلافت با ديگرى بيعت نكنيم و كار به اينجا نرسد!!! حضرت با غضب به او فرمود: پس از واقعه ى غدير براى احدى عذرى باقى نمانده است.
اعتراض ام سلمه
سپس ام سلمه سر از حجره اش بيرون كرد و خطاب به مردمى كه خطابه ى حضرت زهرا عليهاالسلام را بدون نتيجه ى خاصى به پايان برده بودند مطالبى توبيخ آميز گفت كه ملخص آن چنين است:
آيا با مثل فاطمه اينگونه برخورد مى شود؟ آيا شما آمده ايد به فاطمه عليهاالسلام حكم دينش را ياد دهيد؟ آيا مثل فاطمه عليهاالسلام آنچه حقش نباشد طلب مى كند؟ عنايت خاص پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به او را فراموش كرده ايد؟
نتايج فكرى خطابه ى فاطمه
بدين صورت مجلس بدون خواست غاصبين فدك تشكيل شد و كاملاً غافلگير شدند و آنچه حاضر به گفتنش نبودند بر زبان خود جارى كردند و همه ى مردم حقايق را فهميدند و همانگونه ثبت شد تا آيندگان هم بدانند و حق زهرا عليهاالسلام و حق كشى دشمنش بر جهانيان معلوم باشد.
سخنان حضرت زهرا براى زنان عيادت كننده
[بحار الانوار: ج 29 ص 140 ح 30. ]اولين اثر خطابه ى حضرت زهرا عليهاالسلام آن بود كه زنان مهاجر و انصار از اين مدتى كه هيچ يادى از يادگار پيامبر صلى الله عليه و آله نكرده بودند به عيادت حضرت آمدند و گفتند: اى دختر پيامبر، حالتان چگونه است؟ حضرت فرمود: از دنيايى كه با شما باشم متنفرم و آن را رها كرده ام، و نسبت به مردان شما غضبناكم. ننگ بر كُند شدن شمشير و تزلزل فكر!! و اى بر آنان! خلافت را از كوههاى بلند رسالت به كجا كشاندند؟ از ابوالحسن (على عليه السلام) چه چيزى را نمى پسنديدند؟ جز صلابت شمشيرش و بى پروائى او از مرگ و شدت حمله ها و برخوردهاى عبرت آموز او در جنگ، و از تبحر او در كتاب خداوند و غضب او در امر الهى.
به خدا سوگند، اگر مهارى را كه پيامبر صلى الله عليه و آله آن را به او (على عليه السلام) سپرده بود در دست او باقى مى گذاردند به بهترين وجهى آنرا اداره مى كرد و اگر خلافت را به او مى سپردند بركات آسمان و زمين بر آنان گشوده مى شد.
به كدام سو روى آوردند؟! و بر ضد كدامين ذريه اى اقدام كردند و بر آنان چيره شدند؟! بينى شان بر خاك ماليده باد و پشيمان شوند قومى كه گمان مى كنند كار درستى انجام مى دهند. قسم به لا يزالى خداوند، هم اكنون فتنه بار دار شده است، و پس زمان كوتاهى ثمره اش ظاهر مى گردد و از آن كاسه اى لبريز از خون تازه و سم تلخ كشنده مى دوشيد. آنگاه است كه آيندگان از نتيجه ى آنچه پيشينيان پايه گذارده اند آگاه مى شوند.
سويد بن غفله مى گويد: زنان عيادت كننده فرمايشات حضرت زهرا عليهاالسلام را براى مردان خود بازگو كردند. پيرو آن عده اى از بزرگان مهاجرين و انصار بعنوان عذرخواهى نزد حضرت آمده گفتند: اى سيدةالنساء، اگر ابوالحسن (على عليه السلام) اين مسئله را قبل از آنكه پيمانى ببنديم بما يادآور مى شد سراغ ديگرى نمى رفتيم. حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: از من دور شويد (بس كنيد)، كه با بهانه هاى بيهوده تان عذر شما پذيرفته نيست و با كوتاهى هاى شما جاى هيچ سخنى باقى نمانده است!
نامه ى اميرالمؤمنين به ابوبكر درباره ى غصب فدك [بحار الانوار: ج 29 ص 140 ح 30. ]اسناد تاريخى به گونه هاى مختلف باقى مى مانند و پرده از جوانب مبهم ماجراها برمى دارند. يكى از اين جلوه ها نامه هاى بزرگان ملل است كه در هر قومى از احترام خاصى برخوردار است.
در اوج ماجراى فدك، و در حاليكه غاصبين مشغول قدرت نمايى بودند، اميرالمؤمنين عليه السلام نامه اى با مضامين عالى براى ابوبكر نوشت كه شايد او از درك بعضى جملات آن عاجز بود.
اين نامه را حضرت هنگامى نوشت كه ابوبكر پس از تثبيت غصب فدك برفراز منبر رفت و با اظهار قدرت سخنان ناروايى نسبت به مقام شامخ ولايت بر زبان راند. [اين سخنان ابوبكر در بخش سوم اين كتاب آمده است.]حضرت مطالبى در نامه نوشته بودند كه ابوبكر از كيفيت خطاب حضرت در تعجب فروماند، و در برخورد خود تجديد نظر كرد.