کلمات قصار از 401 تا420

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

 401
  وَ قَالَ ع :
الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَرِ.
  و فرمود (ع ):
دل صحيفه ديده است كه هر چه ديده بيند در دل نقش شود.
402
  وَ قَالَ ع :
التُّقَى رَئِيسُ الْاءَخْلاَقِ.
  و فرمود (ع ):
پرهيزگارى سر همه خلق هاست .
 403
  وَ قَالَ ع :
لاَ تَجْعَلَنَّ ذَرَبَ لِسَانِكَ عَلَى مَنْ اءَنْطَقَكَ، وَ بَلاَغَةَ قَوْلِكَ عَلَى مَنْ سَدَّدَكَ.
  و فرمود (ع ):
با كسى كه تو را سخن گفتن آموخته ، به تندى ، سخن مگوى و با كسى كه سخنت را استوارى بخشيده ، اظهار بلاغت منماى .
 404
  وَ قَالَ ع :
كَفَاكَ اءَدَبا لِنَفْسِكَ اجْتِنَابُ مَا تَكْرَهُهُ مِنْ غَيْرِكَ.
  و فرمود (ع ):
براى ادب كردن خود همين بس ، كه از هر چه از گران ناپسند مى دارى ، اجتناب كنى .
 405
  وَ قَالَ ع :
مَنْ صَبَرَ صَبْرَ الْاءَحْرَارِ، وَ إِلا سَلاَ سُلُوَّ الْاءَغْمَارِ.
  و فرمود (ع ):
كسى كه در بلاها چون آزادگان شكيبايى نورزد، سرانجام ، چون نادانان مصيبت را فراموش خواهد كرد.
 406
  وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ اءَنَّهُ ع قَالَ لِلْاءَشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ مُعَزِّيا:
إِنْ صَبَرْتَ صَبْرَ الْاءَكَارِمِ، وَ إِلا سَلَوْتَ سُلُوَّ الْبَهَائِمِ.
  و در خبر ديگر آمده است كه در تعزيت اشعث بن قيس فرمود:
يا چون بزرگواران شكيبايى پيشه كن يا چون ستوران رنج را فراموش ‍ نماى .
 407
  وَ قَالَ ع فِي صِفَةِ الدُّنْيَا:
الدُّنْيَا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ، إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَرْضَهَا ثَوَابا لِاءَوْلِيَائِهِ، وَ لاَ عِقَابا لِاءَعْدَائِهِ، وَ إِنَّ اءَهْلَ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ، بَيْنَا هُمْ حَلُّوا إِذْ صَاحَ بِهِمْ سَائِقُهُمْ فَارْتَحَلُوا.
  و فرمود (ع ):
دنيا مى فريبد و زيان مى رساند و مى گذرد. خداى سبحان ، دنيا را نه پاداش دوستان خود قرار داده و نه شكنجه و عذاب دشمنان خود، مردم دنيا چون كاروانيانى هستند كه تا فرود آيند و بار بگشايند، سالار كاروان ، بانگ رحيل در دهد و بناچار، كوچ كنند.
 408
  وَ قَالَ لاِبْنِهِ الْحَسَنِ ع :
يا بُنَىَّ، لاَ تُخَلِّفَنَّ وَرَاءَكَ شَيْئا مِنَ الدُّنْيَا، فَإِنَّكَ تَخَلِّفُهُ لِاءَحَدِ رَجُلَيْنِ؛ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِيهِ بِطَاعَةِ اللَّهِ فَسَعِدَ بِمَا شَقِيتَ بِهِ؛ وَ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِيهِ بِمَعْصِيَةِ، اللَّهِ، فَشَقِيَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ فَكُنْتَ عَوْنا لَهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ وَ لَيْسَ اءَحَدُ هَذَيْنِ حَقِيقا اءَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِكَ.
وَ يُرْوَى هَذَا الْكَلاَمُ عَلَى وَجْهٍ آخَرَ وَ هُوَ:
اءَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الَّذِي فِي يَدِكَ مِنَ الدُّنْيَا قَدْ كَانَ لَهُ اءَهْلٌ قَبْلَكَ وَ هُوَ صَائِرٌ إِلَى اءَهْلٍ بَعْدَكَ وَ إِنَّمَا اءَنْتَ جَامِعٌ لِاءَحَدِ رَجُلَيْنِ؛ رَجُلٍ عَمِلَ فِيمَا جَمَعْتَهُ بِطَاعَةِ اللَّهِ فَسَعِدَ بِمَا شَقِيتَ بِهِ؛ اءَوْ رَجُلٍ عَمِلَ فِيهِ بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ فَشَقِىَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ وَ لَيْسَ اءَحَدُ هَذَيْنِ اءَهْلاً اءَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِكَ وَ تَحْمِلَ لَهُ عَلَى ظَهْرِكَ، فَارْجُ لِمَنْ مَضَى رَحْمَةَ اللَّهِ وَ لِمَنْ بَقِيَ رِزْقَ اللَّهِ.
  به فرزند خود حسن (ع ) فرمود:
اى فرزند بعد از خود مالى برجاى مگذار. زيرا آنچه مى نهى براى يكى از اين دو خواهد بود، يا كسى كه آن مال را در طاعت خدا به كار مى برد، پس ‍ او به چيزى كه سبب بدبختى تو شده ، نيكبخت مى گردد يا كسى است كه آن مال را در معصيت خدا صرف مى كند، پس به آنچه تو برايش نهاده اى ، بدبخت شود. و تو او را در معصيت يار باشى و اين دو هيچيك شايسته آن نيستند كه او را بر خود برگزينى .
و اين معنى را به گونه ديگرى هم آورده اند:
اما بعد آنچه از دنيا در دست توست پيش از تو صاحبانى داشته و بعد از تو به ديگران خواهد رسيد. مالى كه گرد آورده اى به يكى از اين دو خواهد رسيد يكى آنكه مال تو را در راه طاعت خدا به كار برد، پس او به چيزى كه تو بدان بدبخت شده اى ، خوشبخت گردد، يا كسى است كه آن را در راه معصيت خدا مصرف كند، پس به سبب مالى كه براى او گرد آورده اى ، بدبخت شود.هيچيك از اين دو، سزاوار آن نيستند كه او را بر خود برگزينى يا بار او را بر دوش كشى . پس براى آنها كه رفته اند، اميد آمرزش داشته باش و براى آنان كه مانده اند، اميد روزى خداوند را.
 409
  وَ قَالَ ع لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ (اءَسْتَغْفِرُ اللَّهَ):
ثَكِلَتْكَ اءُمُّكَ! اءَتَدْرِي مَا الاِسْتِغْفَارُ؟ اِنَّ الاِسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ، وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ؛ اءَوَّلُهَا: النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى ؛ وَ الثَّانِي : الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ اءَبَدا؛ وَ الثَّالِثُ: اءَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اءَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ؛ وَ الرَّابِعُ: اءَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا وَالْخَامِسُ: اءَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْاءَحْزَانِ، حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَاءَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ؛ السَّادِسُ: اءَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ اءَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا اءَذَقْتَهُ حَلاَوَةَ الْمَعْصِيَةِ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ: اءَسْتَغْفِرُ اللَّهَ.
  به مردى كه در حضور او استغفر الله گفته بود، فرمود:
مادرت در عزايت بگريد، آيا مى دانى استغفار چيست استغفار درجه بلند مرتبگان است و آن را شش شرط است ، نخست پشيمانى برگذشته . دوم ، عزم بر ترك بازگشت به طور هميشه . سوم ، اينكه حقوق مردم را ادا كنى تا با خداى عارى از هر گناهى ديدار نمايى . چهارم ، هر واجبى را كه بر عهده تو بوده و انجامش نداده اى ، به جاى آورى . پنجم ، آنكه گوشتى را كه در گناه بر پيكرت روييده ، در غمها و اندوهان آب كنى تا پوستت به استخوانت بچسبد و ميان پوست و استخوان گوشت تازه برويد. ششم ، جسم خود را رنج طاعت بچشانى ، همچنان ، كه بر او حلاوت معصيت چشانده بودى . در اين هنگام بگوى استغفر الله
 410
  وَ قَالَ ع :
الْحِلْمُ عَشِيرَةٌ.
  و فرمود (ع ):
بردبارى همچون عشيره است .
 411
  وَ قَالَ ع :
مِسْكِينٌ ابْنُ آدَمَ؛ مَكْتُومُ الْاءَجَلِ، مَكْنُونُ الْعِلَلِ، مَحْفُوظُ الْعَمَلِ، تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ وَ تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ وَ تُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ.
  و فرمود (ع ):
مسكين فرزند آدم ، اجلش پوشيده است ، بيماريش پنهان است ، اعمالش ‍ را مى نگارند، پشه اى مى آزاردش ، جرعه اى ، گلوگيرش مى شود و عرق تن ، بويش را بد كند.
 412
  وَ رُوِيَ اءَنَّهُ ع كَانَ جَالِسا فِي اءَصْحَابِهِ فَمَرَّتْ بِهِمُ امْرَاءَةٌ جَمِيلَةٌ فَرَمَقَهَا الْقَوْمُ بِاءَبْصَارِهِمْ،فَقَالَ ع : 
إِنَّ اءَبْصَارَ هَذِهِ الْفُحُولِ طَوَامِحُ، وَ إِنَّ ذَلِكَ سَبَبُ هِبَابِهَا، فَإِذَا نَظَرَ اءَحَدُكُمْ إِلَى امْرَاءَةٍ تُعْجِبُهُ فَلْيُلاَمِسْ اءَهْلَهُ، فَإِنَّمَا هِيَ امْرَاءَةٌ كَامْرَاءَةِ.
فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْخَوَارِجِ:
قَاتَلَهُ اللَّهُ كَافِرا مَا اءفْقَهَهُ؟! فَوَثَبَ الْقَوْمُ لِيَقْتُلُوهُ، فَقَالَ ع :
رُوَيْدا، إِنَّمَا هُوَ سَبُّ بِسَبِّ، اءَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْبٍ.
  گويند در ميان اصحابش نشسته بود. زنى خوب روى بگذشت . اصحاب چشم بر او دوختند. امامفرمود: 
اين نرينگان چه آزمندانه مى نگرند. و اينگونه ريستن مايه هيجان شهوت است . هرگاه يكى از شما چشمش به زنى افتد، كه او را خوش ‍ آيد، با زن خود همبستر شود كه او نيز زنى است همانند آن زن ديگر.
يكى از خوارج گفت :
خدا اين كافر را بكشد چه نيك مى فهمد. مردم برخاستند تا آن مرد را بكشند. امام فرمود: آرام گيريد. دشنام را پاداش دشنام است يا بخشيدن گناه .
 413
  وَ قَالَ ع :
كَفَاكَ مِنْ عَقْلِكَ، مَا اءَوْضَحَ لَكَ سُبُلَ غَيِّكَ مِنْ رُشْدِكَ.
  و فرمود (ع ):
عقل تو را همين بس كه راه گمراهيت را از راه رستگاريت آشكار مى سازد.
 414
  وَ قَالَ ع :
افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لاَ تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئا، فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ وَ لاَ يَقُولَنَّ اءَحَدُكُمْ: إِنَّ اءَحَدا اءَوْلَى بِفِعْلِ الْخَيْرِ مِنِّي فَيَكُونَ وَ اللَّهِ كَذَلِكَ، إِنَّ لِلْخَيْرِ وَ الشَّرِّ اءَهْلاً، فَمَهْمَا تَرَكْتُمُوهُ مِنْهُمَا كَفَاكُمُوهُ اءَهْلُهُ.
  و فرمود (ع ):
كار نيك را به جاى بياوريد و آن خرد مشماريد، زيرا، كار نيك ، هر چند، در نظر خرد آيد، بزرگ باشد و هر چند، اندك نمايد، بسيار باشد. نبايد يكى از شماها بگويد كه فلان در انجام دادن كارهاى نيك سزاوارتر از من است . به خدا سوگند، بسا كه چنين شود. زيرا گروهى اهل خيرند و گروهى اهل شر، كه هرگاه كار خير يا كار شر را شما رها كنيد، اهل آن به جاى شما به آن پردازند.
 415
  وَ قَالَ ع :
مَنْ اءَصْلَحَ سَرِيرَتَهُ، اءَصْلَحَ اللَّهُ عَلاَنِيَتَهُ، وَ مَنْ عَمِلَ لِدِينِهِ، كَفَاهُ اللَّهُ اءَمْرَ دُنْيَاهُ، وَ مَنْ اءَحْسَنَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ، اءَحْسَنَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ.
  و فرمود (ع ):
هر كه باطن خود را نيكو سازد، خداوند هم ظاهرش را نيكو جلوه دهد. هر كه براى دينش كار كند، خداوند كار دنيايش را كفايت كند و هر كه رابطه خود را با خدا نيكو گرداند، خداوند، رابطه او را با مردم نيكو گرداند.
416
  وَ قَالَ ع :
الْحِلْمُ غِطَاءٌ سَاتِرٌ، وَ الْعَقْلُ حُسَامٌ قَاطِعٌ، فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلُقِكَ بِحِلْمِكَ، وَ قَاتِلْ هَوَاكَ بِعَقْلِكَ.
  و فرمود (ع ):
بردبارى پرده اى است ، پوشنده و عقل ، شمشيرى است برنده . پس ‍ عيبهاى اخلاقت را به بردبارى بپوش و با هواى نفست به نيروى عقلت پيكار نماى .
417
  وَ قَالَ ع :
إِنَّ لِلَّهِ عِبَادا يَخْتَصُّهُمُ بِالنِّعَمِ لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ، فَيُقِرُّهَا فِي اءَيْدِيهِمْ مَا بَذَلُوهَا، فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ، ثُمَّ حَوَّلَهَا إِلَى غَيْرِهِمْ.
  و فرمود (ع ):
خدا را بندگانى است كه نعمت خود را ويژه آنها كرده است تا مردم را سود رسانند. اينان تا زمانى كه به مردم انفاق مى كنند نعمتهايشان در دستهايشان باقى است و چون نعمت خود را از مردمان دريغ داشتند، خداوند نعمتش را از آنان مى ستاند و به ديگرى مى دهد.
418
  وَ قَالَ ع :
لاَ يَنْبَغِي لِلْعَبْدِ اءَنْ يَثِقَ بِخَصْلَتَيْنِ: الْعَافِيَةِ، وَالْغِنَى ؛ بَيْنَا تَرَاهُ مُعَافًى إِذْ سَقِمَ، وَ بَيْنَا تَرَاهُ غَنِيّا إِذِ افْتَقَرَ.
  و فرمود (ع ):
آدمى را به دو خصلت اعتماد نشايد، يكى تندرستى و يكى توانگرى . چه بسا هنگامى كه او را تندرست مى بينى ، بناگاه ، بيمار شود و هنگامى كه او را توانگر مى بينى ، بناگاه ، فقير گردد.
419
  وَ قَالَ ع :
مَنْ شَكَا الْحَاجَةَ إِلَى مُؤْمِنٍ فَكَاءَنَّهُ شَكَاهَا إِلَى اللَّهِ وَ مَنْ شَكَاهَا إِلَى كَافِرٍ فَكَاءَنَّمَا شَكَا اللَّهَ.
  و فرمود (ع ):
هر كه نياز خود را با مؤ منى در ميان نهد، گويى كه با خدا در ميان نهاده است و هر كه حاجت خود را به كافرى برد، گويى كه از خداى گله كرده است .
420
  وَ قَالَ ع فِي بَعْضِ الْاءَعْيَادِ:
إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ، وَ شَكَرَ قِيَامَهُ، وَ كُلُّ يَوْمٍ لاَ يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَيَوْمُ عِيدٌ.
  در يكى از عيدها فرمود:
عيد از آن كسى است كه روزه اش پذيرفته شده و نمازش را پاداش ‍ داده اند. هر روزى ، كه در آن روز، خدا را معصيت نكنى ، تو را روز عيد است .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page